

سایه باد (گورستان کتاب های فراموش شده)(1)
انتشارات نيماژ منتشر کرد:
کارلوس روئيث ثافون (1964)
نويسنده اسپانيايي، متولد بارسلون، اولين رمانش را در چهارده سالگي نوشت و از نوزدهسالگي به يک نويسندهي حرفه اي بدل شد. سال 1993 با رمان «شاهزاده مه» برندهي جايزهي ادبي شد و اين رمان جلد اول از سهگانهي «مه» بود که ثافون را به نويسندهاي جهاني تبديل کرد. آثار او به بيش از پنجاه زبان ترجمه شدهاند و جوايز متعددي را برايش به ارمغان آوردهاند. او علاوه بر جلب نظر منتقدان ادبيات، يکي از پر خوانندهترين نويسندههاي اسپانيولي زبان است که تقريبا همهي آثارش با تيراژي بالغ بر بيست ميليون نسخه در جهان به فروش رفتهاند.
«سايهي باد» پديده ادبيات اسپانيا در سال 2001 بود که خيلي زود به زبانهاي ديگر ترجمه شد و ظرف سه سال بيش از 12 ميليون نسخه از آن به فروش رفت. ترجمه فرانسوي اين رمان، سال 2004، به عنوان بهترين رمان خارجي سال انتخاب شد.
«گابريل گارسيا مارکز، امبرتو اکو و خورخه لوئيس بورخس در اين رمان با يکديگر تلاقي پيدا ميکنند...روئيث ثافون ما را با شخصيتهاي بکر و داستان تمامعيارش شيفتهي خود ميکند. داستاني لايهلايه که عشق و شور، انتقام و رمز و راز در آن موج ميزند و مانند پياز با شکافته شدن هر پوسته، لايهاي جديد هويدا ميشود...با خواندن اين رمان به يک سواري تند و وحشيانه ميرويد که عبور از هر پيچ نفسگيرش تمام وجودتان را به لرزه خواهد انداخت.»
«هرگز نام اين کتاب را نشنيده بودم و نويسندهاش را هم نميشناختم اما هيچ اهميتي نداشت. تصميم خودم را گرفته بودم. با دقت کتاب را از درون قفسه بيرون کشيدم و با سرعت ورق زدم. صفحات، درست مثل اين که از قفس آزاد شده بشاند زير انگشتانم بال بال ميزدند و همراه با جابهجا شدنشان طوفاني به پا ميکردند و گرد و غبار ساليان دست نخورده ماندنشان را از دل خود بيرون ميريختند. من، شادمان از انتخابي که کرده بودم، لبخند بر لب، کتاب را زير بغلم گذاشتم و از همان مسيري که آمده بودم برگشتم تا از هزارتوي کتابخانه خارج شوم. شايد فضاي افسونگر آن کتابخانه همواره پذيراي افرادي بسيار لايقتر و بهتر از من بود. اما در آن لحظات کاملا اطمينان داشتم که سايهي باد سالها انتظارم را ميکشيده تا به سراغش بروم، شايد حتي مدتها پيش از آنکه متولد شده باشم.»
فروشگاه اينترنتي 30بوک

معرفی کتاب سایهٔ باد اثر کارلوس روئیث ثافون
امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆
معرفی رمان سایه باد:
واکنشهای جهانی به رمان سایه باد:
«سایهٔ باد کتابی است که باید از آن تجلیل کرد، نوشته شدنش را جشن گرفت و خواندنش را توصیه کرد... داستانی پرهیجان که در شهر بارسلون قدیم اتفاق میافتد. سراسر کتاب آراسته به عناصر جادوست. کیمیایی میانِ متن و خوانندگان ایجاد میشود که خاطرهٔ آن برای همیشه در ذهنشان ثبت خواهد شد.» - نشریهٔ ویکِند
«برخلاف پیچیدگی روند داستان، نوعی سادگی در روایتش به چشم میخورد که در ادبیات امروزی اثری از آن نیست... آشوب و هیجانی عظیم که در دل شهر بارسلون جریان دارد.» - نشریهٔ کاریِر مِیل
«اگر تصور میکنید ادبیات گوتیک قرن نوزدهم مرده است، خواندن این کتاب نظرتان را تغییر خواهد داد... اما هشدار میدهم! برای خواندن این اثر باید در وجودتان انسانی رمانتیک باشید. اگر چنین هستید از این مطالعهٔ بینظیر لذت ببرید.» - استیفن کینگ
«هر کس از خواندن رمانی هیجانانگیز، ترسناک، پرشور و سرشار از روابط انسانی لذت میبرد، درنگ نکند. خود را به نزدیکترین کتابفروشی برساند و در میان قفسهها این کتاب را جستوجو کند. حقیقتاً باید چنین کند.» - نشریهٔ واشنگتن پست
«گابریل گارسیا مارکز، اُمبرتو اِکو و خورخه لوئیس بورخس در این رمان با یکدیگر تلاقی پیدا میکنند.. روئیث ثافون ما را با شخصیتهای بکر و داستان تمامعیارش شیفتهٔ خود میکند. داستانی لایهلایه که عشق و شور، انتقام و رمز و راز در آن موج میزند. با خواندن این رمان به یک سواری تند و وحشیانه میروید که عبور از هر پیچ نفسگیرش تمام وجودتان را به لرزه خواهد انداخت.» - نشریهٔ نیویورک تایمز
چرا باید رمان سایه باد را بخوانیم؟
جملات درخشانی از کتاب سایه باد:
«آن روز بعدازظهر، پس از بازگشت به آپارتمانمان در خیابان سانتا آنا، خودم را در اتاق زندانی کردم و به خواندن فصل اول کتاب مشغول شدم، اما پیش از آنکه روند اصلی داستان شکل بگیرد درون آن غرق شده بودم. ماجرای کتاب دربارهٔ مردی بود که به دنبال پدر حقیقی خود میگشت، پدری که نه او را میشناخت و نه از وجودش آگاه بود تا اینکه مادرش در بستر مرگ این راز را با وی در میان گذاشت اما این جستوجو برای یافتن پدر آرامآرام شکل سفری اُدیسهوار و اعجابانگیز به خود میگرفت و قهرمان داستان را درگیر نبرد و کشمکشی میکرد تا کودکی و جوانی از دسترفتهاش را بازیابد. در اینجا رفتهرفته خواننده با شبح عشقی نفرینشده مواجه میشد، خاطرهای که تا آخرین لحظات زندگی، شخصیت اصلی داستان را رها نمیکرد. در حقیقت ساختار چند تکه و تودرتوی رمان من را به یاد عروسکهای چوبی روسی میانداخت که از وسط باز میشدند و عروسک دیگری دقیقاً با همان شکل و شمایل، اما با ابعادی کوچکتر، درونشان جای گرفته بود.»
«با تکان دادن سر به هر دو سؤالش پاسخ مثبت دادم و وقتی پیشنهاد کرد روی صندلی در کنار او و همراه اسرارآمیزش بنشینم، دعوتش را پذیرفتم. بارسلو مدتی بیآنکه توجهی به حضور من نشان دهد با لبخندی آرام به روبرو خیره شده بود. دیگر امیدی نداشتم مرا به آن بانوی سفیدپوش معرفی کند. با تمام وجود میخواستم بدانم او کیست، با این حال بارسلو طوری رفتار میکرد درست مثل اینکه آن دختر وجود خارجی ندارد و هیچیک از ما وی را نمیبینیم. سعی کردم از گوشهٔ چشم به بانوی سفیدپوش نگاه کنم. در حقیقت از نگار مستقیم به آن چشمهایی که سرگردان به ناکجاآبادی در افق خیره شده بودند واهمه داشتم. پوست صورت و دستهایش پریدهرنگ بودند و تقریباً براق. در چهرهٔ زیرکش نشانههایی از استحکام و صلابت دیده میشد و موی درخشان سیاهش که در بالای سر محکم بسته شده بود به قطعهسنگی نمناک شباهت داشت. طراوت چهرهاش نشان میداد که حداکثر بیش از بیست سال نداشت، اما نوعی پختگی و تسلط در رفتارش دیده میشد که هر نوع قضاوتی دربارهٔ سنِ او را غیرممکن میکرد.»
خلاصهٔ رمان سایه باد:
حواشی حول محور کتاب
اگر از خواندن کتاب سایه باد لذت بردید، از مطالعۀ کتابهای زیر نیز لذت خواهید برد:
• زندانی آسمان جلد سوم مجموعهٔ گورستان کتابهای فراموش شده اثر کارلوس روئیث ثافون است. داستان این کتاب از یک سال پس از به پایان رسیدن کتاب سایهٔ باد شروع میشود و دنبالهٔ مستقیم کتاب سایهٔ باد است. دنیل سمپره به زندگیاش سروسامانی داده و در طبقهٔ بالای کتابفروشی زندگی میکند تا اینکه روزی مردی مرموز قدم به کتابفروشیاش میگذارد.
• هزارتوی ارواح (۲ جلدی) جلد آخر مجموعهٔ گورستان کتابهای فراموش شده اثر کارلوس روئیث ثافون است. در جلد آخر این مجموعه دنیل سمپره به همراه خانوادهاش و فِرمین دوستداشتنی و کارآگاهی زیبا به نام آلیسیا از یکی از تکاندهندهترین توطئههای تاریخ اسپانیا پرده برمیدارد.
• مارینا یک رمان تک جلدی و تخیلی اثر کارلوس روئیث ثافون نویسندهٔ اسپانیایی است. به گفتهٔ نویسنده این رمان شخصیترین اثر او است. مارینا دو داستان موازی را روایت میکند و وقایع این اثر نیز در بارسلونا رخ میدهد و قهرمانان داستان به کشف عمارتها و باغهای متروکه میپردازند.
دربارۀ کارلوس روئیث ثافون: نویسندهٔ اسپانیایی











شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













