تلماسه (شومیز)

(108)
نویسنده:

8,000,000ریال

5,600,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
23749

علاقه مندان به این کتاب
186

می‌خواهند کتاب را بخوانند
16

کسانی که پیشنهاد می کنند
36

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
3

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب تلماسه

انتشارات تندیس منتشر کرد:
در جهانی سوار بر سه پایه سلطه طلبی، سیاست بازی و سوداگری و گردنده بر چرخ آدم کشان رایانه سان، ساحرگان نژاد پرور و ناوبران زمان نورد، پل، دوک زاده‌ی جوان خاندان آتریدیز، خود را گرفتار در طوفانی عالم آشوب می‌یابد: نزاعی کیهانی بر سر ملغما، کیمیای زمانه، در آوردگاه یگانه سرچشمه‌اش در سراسر کائنات: تلماسه… کره‌ای از شن سوزان که دغدغه‌ی بومیانش نه مغلما، که بقاست.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

معرفی کتاب تلماسه اثر فرانک هربرت

امتیاز در گودریدز: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب تلماسه از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.

امتیاز در آمازون: ☆ ☆ ☆ ☆ ☆

کتاب تلماسه از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 را دریافت کرده است.

جوایزی که کتاب تلماسه از آن خود کرده است:

• برندۀ جایزۀ هوگو در سال 1966
• برندۀ جایزۀ نبولا در سال 1965 برای بهترین رمان علمی-تخیلی
• پرفروش‌ترین رمان علمی-تخیلی سال 2003

معرفی رمان علمی-تخیلی تلماسه:

تلماسه مجموعه‌ رمانی در هشت جلد اثر فرانک هربرت، نویسندۀ آمریکایی است که اولین جلد آن در سال 1965 منتشر شد. متأسفانه نویسنده پس از نوشتن جلد پنجم این کتاب از دنیا رفت و نوشتن بقیۀ مجموعه را پسرانش ادامه دادند. تلماسه یکی از مهم‌ترین آثار علمی-تخیلی جهان و شناخته‌شده‌ترین اثر این نویسنده است که مدت‌ها طول کشید تا در ردۀ پرفروش‌ترین کتاب‌های آمریکا قرار بگیرد. نبرد بین انسان و طبیعت الهام‌بخش فرانک هربرت بود. سبک داستان‌سرایی فرانک هربرت در تلماسه تقریباً بی‌رقیب است. نویسنده در این کتاب به جای تمرکز بر فناوری، بیشتر روی شخصیت‌ها و نحوۀ تعامل آن‌ها با ماجراهای پیرامون‌شان مانور داده است. تا امروز بیش از 12 میلیون نسخه از کتاب تلماسه در سرتاسر دنیا به فروش رفته است.

واکنش‌های جهانی به رمان تلماسه:

«مقام تلماسه در ادبیات علمی-تخیلی هم‌سنگ مقام ارباب حلقه‌ها در ادبیات فانتزی است.» -نشریۀ لایبراری

چرا باید کتاب تلماسه را بخوانیم؟

داستان‌های علمی-تخیلی موضوعات بسیاری مانند علم و فناوری پیشرفته، فضا، سفر در زمان، جهان‌های موازی و حیات فرازمینی را در برمی‌گیرند. با داستان‌های علمی-تخیلی می‌توان فهمید که پیشرفت علم و فناوری چه تأثیری بر آينده خواهد داشت. ژانر علمی-تخیلی اغلب برای خوانندگان بسیار جذاب است و به آن‌ها اجازه می‌دهد دنیایی فراتر از خیال را بشناسند و اغلب نویسندگان در این نوع داستان‌ها به پیامد پیشرفت علم و فناوری می‌پردازند. شاهکار ادبیات علمی‌تخیلی کتاب تلماسه است. نویسنده به طرزی هنرمندانه، جذاب و بی‌همتا تعلاملات پیچیده و چندوجهی سیاسی، دینی، زیستی، فناورانه و انسانی را در این کتاب به تصویر کشیده است. برخی معتقدند اگر تلماسه نبود جنگ ستارگانی نیز وجود نداشت. اگر به داستان‌های علمی-تخیلی علاقه دارید، حتماً مجموعۀ تلماسه را بخوانید.

جملات درخشانی از کتاب تلماسه:

«یک هفته پیش از مهاجرت خاندان آتریدیز به آراکیس، در میان دوندگی‌های لحظه‌ی آخر که دیگر داشت به جنونی افسار گسیخته و تحمل‌ناپذیر بدل می‌شد، عجوزه‌ای به دیدار مادرِ پُل آمد. کاخ کالادان شب نسبتاً‌ گرمی را می‌گذراند و مانند تمام اوقات پیش از بارندگی، روی تخته‌سنگ‌های برهم چیده‌ی کهنسالی که برای بیست‌وشش نسل از خاندان آرتریدیز حکم خانه را داشتند، نم سردی نشسته بود. عجوزه از درِ جانبی وارد عمارت شد و با عبور از راهرویی طاق‌دار به اتاق پل رسید. در آن‌جا لحظه‌ای درنگ کرد و به داخل سرک کشید تا نگاهی به پل بیندازد که در تختخوابش آرمیده بود. پسرک که حالا بیدار شده بود، در کورسوی چراغ معلقی که نزدیک به زمین شناور بود، پیکر تنومند زنی را می‌دید که در درگاه اتاقش، یک قدم جلوتر از مادرش ایستاده بود. چهره‌ی سایه‌وش پیرزن به جادوگران می‌مانست: موهای درهم‌تنیده‌اش به تارعنکبوت مانند بود و چشمانش، در تاریکی باشلقی که بر سر کشیده‌ بود، به دو تکه جواهر براق. پیرزن گفت: «سنش کمتر از چیزی هست که به نظر می‌آید، نه جسیکا؟» صدایش تودماغی بود و مانند بالیستِ کوک نشده وزوز می‌کرد. مادرِ پل با صدایی ملایم و بم پاسخ داد: «در خاندان آتریدزیز رشد دیررس معمول است، حضرت‌والا.»»

«آراکیس... تلماسه... سیاره‌ی برهوت... پل به خواب رفت. خواب دید در غاری در آراکیس است و گرداگردش، مردمانی خاموش زیر نور کم‌سوی گوی‌های روشنایی در حرکت‌اند. فضایی باشکوه بود... مثل کلیسا. صدایی به گوشش می‌رسید؛ صدای ضعیف چک‌چک آب. در همان حال که این رؤیا را می‌دید می‌دانست که وقتی بیدار شود آن را به یاد خواهد داشت. رؤیاهای پیشگویانه‌اش همیشه همین‌طور بودند. رؤیا محو شد. پل در تختخواب گرم و نرمش از خواب بیدار شد و در فکر فرورفت. گمان نمی‌کرد دنیایی که در کاخ کالادان شناخته بود – دنیایی خالی از سرگرمی و همبازی- در خورِ دلتنگی باشد. آن‌طور که معلمش، دکتر یوئی می‌گفت، در آراکیس نظام طبقاتی فوفرلوش آن‌چنان که در سیارات دیگر رعایت می‌شد حکم‌فرما نبود. این سیاره مأوای مردمانی بود که آزادانه و بی‌آن‌که زور قائد یا بشّار بالای سرشان باشد، حاشیه‌ی بیابان را برای زندگی برگزیده بودند: حُرّه‌مردان، صحرانشینان مرموزی که در هیچ‌یک از سرشماری‌های قلمرو سلطنتی لحاظ نشده بودند.»

«پل سپر خودش را هم فعال کرد و مشغول دفاع و حمله شد. هالک همچنان که مشغول ور رفتن با اهرم‌های هدایت آدمک بود، مبارزه‌ی پل را زیر نظر داشت. ولی انگار فکرش دوتکه شده بود: یک تکه مشغول نظارت بر تمرین مبارزه بود و تکه‌ی دیگر همه‌جا سیر می‌کرد. با خود گفت: من مثل یک درخت میوه‌ی پربارم... این‌طور پرورشم داده‌اند. همه‌ جور احساس و قابلیت دستِ اول را به تنم پیوند زده‌اند... تا یکی دیگر بیاید و بچیندشان. به دلیلی نامعلوم به یاد خواهر کوچک‌ترش افتاد و چهره‌ی ظریفش با وضوح تمام در ذهنش نقش بست؛ خواهر کوچک‌تری که سال‌ها پیش، در یکی از عشرتکده‌های سربازان هارکونن مرده بود. چقدر عاشق بنفشه بود... یا بابونه؟ یادش نمی‌آمد و ناراحت شد که چرا یادش نمی‌آید. پل ضربه‌ی آهسته‌ی‌ آدمک را با یک دست دفع کرد و دست دیگرش را با ترفندی پیچیده به جلو راند. هالک، همچنان که دستانِ درهم‌پیچنده‌ی پل را با دقت تعقیب می‌کرد، با خود گفت: شیطانک زیرک! انگار خودش هم دور از چشم ما تمرین کرده. این سبکِ دانکن نیست و طبعاً از من هم یاد نگرفته.»

تحلیلی بر رمان تلماسه‌:

رمان تلماسه یکی از درخشان‌ترین نمونه‌های ادبی ژانر علمی است. هربرت اولین رمان‌نویس علمی-تخیلی بود که در رمان‌هایش به ترویج ایده‌های مربوط به بوم‌شناسی و تفکر سیستمی پرداخت. او تأکید ویژه‌ای بر نیاز انسان‌ها به تفکر به هر دو شیوۀ نظام‌مند و بلندمدت داشت. بقا و تکامل نوع بشر یکی دیگر از درون‌مایه‌های رمان تلماسه است. هربرت در تلماسه اقوامی خلق کرد که با وفق‌دادن خود با شرایط وحشتناک محیط زندگی‌شان به اَبَرنژادهایی مخوف تبدیل شدند. هربرت علاقۀ زیادی به کارهای توماس زاز و جنبش ضدِ روان‌درمانی داشت و در تلماسه به صورت ضمنی این سؤال را مطرح می‌کند که «عقل سلیم به چه معناست؟» و گرچه بعضی از شخصیت‌های او مانند پایتر دو وریز در تلماسه، به‌وضوح رفتارهای روان‌پریشانه و بیمارگونه از خود نشان می‌دهند ولی او در کل سعی در پیش نهادن این دیدگاه داشت که عبارات عادی و غیرعادی بسیار نسبی هستند و انسان‌ها معمولاً حق نسبت دادن آن‌ها به یکدیگر را ندارند. او همچنین سعی دارد در تلماسه از تأثیرات و عواقب مواد ادراک گردان بگوید و برای همین «ادویه» را در تلماسه خلق کرد تا نشان دهد این مواد چه تأثیری می‌توانند بر انسان داشته باشند. رمان تلماسه را می‌توان طلایه‌دار رمان‌های علمی-تخیلی به حساب آورد و هربرت به عمد تکنولوژی را در جهان تلماسه محدود کرد تا بتواند به جای پرداختن به آیندۀ تکنولوژی بشری، برآیندۀ نوع بشر و نحوۀ تغییر و تحول بشر و تشکیلات بشری در طول زمان تمرکز کند.

خلاصۀ داستان تلماسه

در رمان، بشر آن‌قدر پیشرفت کرده که توانسته به سراسر جهان سفر کند. داستان در امپراتوری بین‌ سیاره‌ای و گسترده‌ای اتفاق می‌افتد که کنترل بخش‌های بیشتر آن بر عهدۀ خاندان اشرافی وفادار به سلسلۀ پادشاهی کورینو است. کتاب تلماسه بر روی شخصیت پل آتریدیز تمرکز دارد. امپراتور، دوک لتو آتریدیز از خاندان آتریدیز را فرمانروای سیاره‌ای برهوت به نام آراکیس می‌کند و پل آتریدیز وارث جوان خاندان آتریدیز است. گرچه آراکیس سیاره‌ای برهوت و خشن بیش نیست، اما در این دنیا اهمیت زیادی دارد چون تنها منبع سیاره‌ای ملانژ یا «ادویه» است؛ ماده‌ای منحصربه‌فرد و فوق‌العاده ارزشمند که جوانی و سرزندگی را برای انسان‌ها به ارمغان آورده و طول عمر انسان را افزایش می‌دهد. همچنین با کمک ادویه است که انسان‌ها سفر بین سیاره‌ای را انجام می‌دهند. امپراتور که به محبوبیت فزایندهٔ دوک حسادت می‌ورزد، خاندان آتریدیز را یک رقیب و تهدید بالقوه می‌بیند و بنابراین با خاندان هارکونن ـ مباشران سابق آراکیس و دشمنان دیرینهٔ خاندان آتریدیز‌ ـ دست به یکی می‌کند تا لتو و خانواده‌اش را نابود کند. لتو می‌داند که این مأموریت نوعی تله است اما چاره‌ای جز اطلاعات از دستور امپراتور ندارد. بانو جسیکا همسر لتو و یکی از اعضای گروه بنه‌جسریت‌ها است؛ گروهی متشکل از زنان که اهداف سیاسی مرموزی را دنبال می‌کنند و از توانایی‌های جسمی و ذهنی به‌ظاهر فوق‌بشری برخوردارند. گرچه بنه‌جسریت‌ها به جسیکا دستور داده‌اند به عنوان بخشی از برنامه دختری به دنیا بیاورد اما حاصل عشق جسیکا به لتو، پسری به نام پل است. پسری که آموزش‌های خاص گروه بنه‌جسریت را دیده است و حالا بسیار معتقدند او همان مسیح موعود است. در ادامۀ داستان قدرت‌های امپراتوری برای به دست آوردن کنترل آراکیس با هم درگیر می‌شوند و خاندان آتریدیز در رأس این درگیری است.

حواشی حول محور کتاب

• فرانک هربرت گزارشگری بود که می‌خواست دربارۀ تپه‌های شنی یکی از شهرهای آمریکا مقاله‌ای بنویسد. گرچه این مقاله‌اش هیچ‌وقت منتشر نشد اما جرقه‌های آغازین کتاب تلماسه از همین مقاله شعله‌ور شدند.

• اولین اثر سینمایی با اقتباس از کتاب تلماسه در سال 1984 به کاگردانی دیوید لینج ساخته شد. دومین بار در سال 2021 دنی وینلوو این کتاب را تبدیل به فیلمی آمریکایی کرد. فیلم‌نامۀ این فیلم را کارگردان به همراه اریک راث و جان اسپیتز بر اساس کتاب تلماسه نوشته است. از جمله بازیگران این فیلم می‌توان به تیموتی شالامی، ربکار فرگوسن، زندیا، جسیون موموآ، اسکار آیزاک و جاش برولین اشاره کرد. فیلم تلماسه در مراسم اسکار 2022، برندۀ شش جایزۀ اسکار شد.

• در سال‌های اخیر، پسر بزرگ هربرت که خود نیز یک رمان‌نویس است تلاش کرده تا با همکاری رمان‌نویس دیگری به نام کوین جِی اندرسیون و با کمک یادداشت‌های به جا مانده از پدرش که به گفتۀ او وجودشان پس از گذشت بیش از یک دهه از مرگ هربرت فاش شده است، جهان تلماسه را گسترش دهد. حاصل این تلاش دو سه‌گانۀ مقدمه‌وار بود که نویسنده در آن به کاوش در تاریخ جهانِ تلماسه پیش از وقایع اولین کتاب مجموعه می‌پردازد و دو رمان دیگر با نام «شکارچیان تلماسه» و «ماسه‌کرم‌های تلماسه» که سیر داستانی مجموعه را تکمیل می‌کنند.

اگر از خواندن کتاب تلماسه لذت بردید، از مطالعۀ کتاب‌های زیر نیز لذت خواهید برد:

• مسیحای تلماسه جلد دوم مجموعۀ تلماسه اثر فرانک هربرت است. این کتاب داستان ادامۀ پل آتریدیز است که حالا بسیار معروف شده و بسیاری نیز از او وحشت دارند. پل زمام قدرت را در دست گرفت و قصد داشت صلحی برای جهان هستی به ارمغان بیاورد اما باعث مرگ میلیون‌ها انسان شد. توطئه‌ای در حال شکل‌گیری علیه پل است و ممکن است به‌خاطر این توطئه خاندان آرتریدز فرو بپاشد اما هیچ‌کدام از این‌ها برای پل مهم نیست چون تهدید واقعی متوجۀ معشوقه و وارث متولدنشدۀ خاندانش است.

• فرزندان تلماسه جلد سوم مجموعۀ تلماسه اثر فرانک هربرت است. فرزندان تلماسه داستان لیتو و غنیمه آتریدیز است. پدرشان امپراتور پل مؤدب، نه سال پیش خود را به بیابان سپرد و فرایندی را آغاز کرد که مرگ آیین او را در آراکیس رقم زد. حالا آراکیس در آشوب غرق شده است و فرزندان پل تنها امید آینده هستند.

• کتاب تاج دوقلوها داستانی فانتزی و عاشقانه اثر کاترین دویل و کاترین وبر نویسندهٔ داستان‌های کودکان و نوجوانان است. این رمان داستان دو دختر دوقلو است که پس از کشته شدن وحشیانهٔ والدین‌شان از هم جدا می‌‌شوند. یکی از آن‌ها در قصر بزرگ می‌شود و دیگری را اقوام مادرشان که جادوگر است بزرگ می‌کنند تا در زمان مناسب بتواند تاج و تخت را تصاحب کند و انتقام والدینش را بگیرد.

•  کتاب دیر درخت نارنج رمانی فانتزی اثر سامانتا شن نویسندهٔ بریتانیایی است. این کتاب یکی از پرفروش‌ترین کتاب‌های فانتزی فمنیستی و حماسی نیویورک تایمز شد. داستان این کتاب در امپراطوری جادویی بزرگی رخ می‌دهد که دوپاره شده و دو فرهنگ متضاد دارد. مردم این امپراطوری بر سر اعتقاداتشان با هم می‌جنگند و همدیگر را می‌کشند.

دربارۀ فرانک هربرت‌: نویسندۀ آمریکایی

نویسنده‌ کتاب تلماسه

فرانک هربرت نویسندۀ آمریکایی است که در سال 1920 میلادی در واشنگتن آمریکا به دنیا آمد. هربرت از کودکی علاقۀ زیادی به نویسندگی داشت. او در سال 1938 از دبیرستان فارغ‌التحصیل شد و با مخفی کردن سن واقعی‌اش در نشریه‌ای مشغول به کار شد. جنگ جهانی دوم در کارش وقفه انداخت و تا زمان گرفتن معافیت پزشکی به عنوان عکاس در نیروی دریایی آمریکا کار می‌کرد. بعد از پایان جنگ شروع به تحصیل در دانشگاه واشنگتن کرد اما نتوانست آن را تمام کند. بعد از ترک تحصیل به حرفۀ روزنامه‌نگاری برگشت و مشغول کار نویسندگی و ویراستاری شد. فرانک هربرت در دهۀ چهل عمدتاً به مطالعۀ آثار علمی‌تخیلی می‌پرداخت و در دهۀ پنجاه تصمیم گرفت این ژانر را برای نوشته‌هایش انتخاب کند. اولین داستان علمی‌تخیلی‌اش با عنوان «در جستجوی چیزی» در سال 1952 در مجله‌ای به چاپ رسید. در سال 1959 بود که تحقیق برای مقاله‌ای دربارۀ تپه‌های شنی آمریکا را آغاز کرد و شروع به تحقیق و جمع‌آوری مطالب برای شاهکار ادبی‌اش کتاب تلماسه کرد و در سال 1965 موفق شد آن را به چاپ برساند. از دیگر آثار معروف او می‌توان به آزمایش دوسادی، سرنوشت سازان و طاعون سفید اشاره کرد. فرانک هربرت در سال 1984 درگذشت.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (15)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • مهلا برزگر
    • پاسخ به نظر

    اینکه این کتاب از بهترین آثار علمی تخیلی ادبیات آمریکاست که شکی نیست اما ترجمه و بازگردانی تقریبا تمام محتوا رو از بین برده

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • پاسخ به نظر

    خط به خطِ این اصول در ادراک رها و سیال پل نقش می‌بستند و رنگ می‌باختند... می‌آمدند و می‌رفتند... همین که آفتاب صبحگاهی هرّهٔ پنجرهٔ اتاق را لمس کرد، پل از پشت پلک‌های بسته آن را احساس کرد. چشمانش را گشود و تیرک‌های پرنقش و نگار و آشنای سقف اتاقش پیش رویش نمایان شد.

  • تصویر کاربر

    • مهدی عالی
    • پاسخ به نظر

    کتاب عالیه اما ترجمه افتضاحه.

  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

بریده ای از کتاب (4)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • هنگامه مارالی
    • 0

    خط به خطِ این اصول در ادراک رها و سیال پل نقش می‌بستند و رنگ می‌باختند... می‌آمدند و می‌رفتند... همین که آفتاب صبحگاهی هرّهٔ پنجرهٔ اتاق را لمس کرد، پل از پشت پلک‌های بسته آن را احساس کرد. چشمانش را گشود و تیرک‌های پرنقش و نگار و آشنای سقف اتاقش پیش رویش نمایان شد.

  • تصویر کاربر

    • برهان جعفری
    • 0

    جسیکا در سه قدمی صندلی ایستاد و دست چپش را به نشانهٔ احترام در امتداد تای دامنش حرکت داد. پل نیز کرنش کوتاهی را که استاد رقصش برای چنین مواقعی ـ «وقتی مقام طرف مقابل نامعلوم باشد» ـ به او یاد داده بود، به جا آورد. این جنبهٔ تعظیمِ پل بر مادر روحانی پوشیده نماند «بچهٔ محتاطی است، جسیکا.»

  • تصویر کاربر

    • افرا فرهامه
    • 0

    می‌شد انحنای جنوبی رودخانه و مزارع سرسبزی را که جزو املاکِ خاندان آتریدیز بود دید، ولی او به این مناظر توجهی نداشت. آن روز صبح، چیزی او را یاد کهولتش انداخته و ترشرو و بی‌حوصله‌اش کرده بود. پیش خود تقصیر را بر گردن سفر فضایی اخیرش و ملاقاتش با اعضای نفرت‌انگیز و مرموز اتحادیهٔ فضاپیمایی می‌انداخت.

  • 1
  • 2
عیدی