نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نگاه منتشر کرد:
“تاتارخندان” رمانی جذاب است و در اصل برشی از تاریخ اجتماعی ایران است که نویسنده، با گشت و گذار در واقعیت های اجتماعی روزانه، خواننده را پابه پای راوی که پزشکی است جوان و سرخورده از یک شکست عشقی، ودلگیر از نقشی که مدرنیتهی نارس بر او تحمیل کرده، همهی خوشیها، لذتهای زندگی شهری و آسایش روزگار مدرن را کنار گذاشته و میخواهد که با تفکر و جستجو در درون خود، آرامشذهن خویش را در تبعیدی خودخواسته بازیابد.
راوی در نهایت ناامیدی و آشفتگی، بی آن که بداند “تاتار خندان” کجاست و چگونه جایی است ،برای فرار از آنچه که برایش قابلتحمل نیست و روح اش را میخورد ، خیلی اتفاقی و شاید هم به خاطر پسوند “خندان” آنجا ، تاتار خندان را به عنوان محل جدید خدمت اش انتخاب کرده و با وسایل زندگیاش راه می افتد که بتواند وقت خود را راحت بِکُشَد …. اما وقتی پای نیاز انسانها به امداد و یاری و رسالت انسانی در زمانهای سخت فرا میرسد و مردم روستای تاتار خندان و آبادیهای اطراف را غرق دررنج، خرافه و نیازمندی میبیند و اما همچنان آنان را شاد و امیدوار میبیند، شیفتهی آنها شده و چنان با آنها صمیمییمیشود که دیگر سر از پا نمیشناسد و لبخند شوق و نور رضایتی که با درمان بیماران و انجام وظیفهی انسانیاش به عنوان یک پزشک، در اعماق روح اش میتابد را با هیچ چیز عوض نمیکند ….. راوی رمان ( ” رضا ” ) است که …… .
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
کتاب به شدت زیباییه، قلم بسیار زیبای غلامحسین ساعدی باعث شد هنگام خوندنش حس کنم که من هم دارم توی تاتار خندان زندگی میکنم، این کتاب پر از حس خوبه
ساعدی این رمان را زمانی نوشته که در زندان بوده و در واقع داستان پزشکی هست که از جامعه شهری خسته شده و تصمیم میگیره به روستا برود. شخصیتها به خوبی و با جزئیات توصیف شدن و همین امر باعث جذابیت داستان شده.