نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات اختران منتشر کرد:
شرحی درخشان از اروپا در عصر انقلاب ... توقع بیش از این نمی توان داشت.
«نواستیتسمن»
خواندن این کتاب برای هیچ کس بی بهره نیست و اکثر مردم به سبب برخورد نا متداول آن با یک دوره آشنا آن را با لذت خواهند خواند ...کتاب آقای هابسبام بی رقیب است.
«آبزرور»
کتابی مثل کتاب آقای هابسبام ...اعتقادی به جدیت و اهمیت تاریخ به منزله مهم ترین علم اجتماعی جان تازه میبخشد.
«دیلی تلگراف»
کتابی تند و تیز درخشان پرقدرت سحرآمیز
«گاردین»
یک جنبه به ویژه عالی این کتاب 102 عکس آن است که خوب انتخاب و خوب ارائه شده است.
«ساندی تلگراف»
اریک هابسبام تحولات حاصل از انقلاب دو گانه - انقلاب کبیر فرانسه و انقلاب صنعتی بریتانیا را با تحلیلی درخشان ردیابی می کند. این شرح گیرا و بدیع بر حدودا شصت سال بسیار مهم پرتو افکنده است که سرمایه داری صنعتی در اروپای غربی تصبیت شد و اروپا پایه های سلطه خود را بر بقیه جهان محکم ساخت و سالیان سال آن را حفظ کرد.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
اریک هابسبام قصد دارد با تحلیل هوشمندانۀ عصر انقلاب بفهمد که چگونه و چرا جهان به شکل امروزی در آمده و به کجا خواهد رفت. او در کتاب عصر انقلاب سعی دارد تحولات دو انقلاب، یعنی انقلاب فرانسه در سال 1789 و انقلاب صنعتی بریتانیا که از انگلیس شکل گرفته بود را ردیابی کند. او در کتاب عصر انقلاب نشان میدهد که دورۀ 1789 تا 1848 و انقلابهای این دوره، چگونه جامعۀ بشری را متحول کرد و جهان مدرن را به شکل امروزی در آورد.
دورۀ مطالعۀ هابسبام در عصر انقلاب، با وقوع دو انقلاب آغاز میشود و با انقلابهای 1848 به پایان میرسد. او در فاصله بین این نقطات شروع و پایان به دنبال حوادثی است که به طور بنیادی جوامع انگلیسی و اروپایی را تغییر دادند. او در کتاب عصر انقلاب، ظهور انواع نظامهای سیاسی از جمهوری فرانسه تا امپراتوری ناپلئون و نقش جنبش چارتیست در انگلستان را با اشاره به سلطنت خودکامۀ نیکلاس اول در روسیه بررسی کرده است.
هابسبام در کتاب عصر انقلاب استدلال میکند که انقلاب فرانسه عمدتاً بر سیاست و انقلاب صنعتی بریتانیا بر قلمرو اقتصادی و اجتماعی تأثیر گذاشت. هابسبام که به این انقلابها «انقلاب دوگانه» میگوید معتقد است ایدههای برخاسته از این دو انقلاب توسعه یافتند و در این فرآیند بسیاری از ایدئولوژیها، تصورات و هنجارهای مدرن جامعه ساخته شدند. در مقدمۀ کتاب عصر انقلاب، هابسبام به واژههای مختلفی مثل صنعت، طبقۀ متوسط، دانشمند، مهندس، روزنامهنگاری، ایدئولوژی و پرولتاریا میپردازد که گفتمان دوران معاصر ظهور آنها را مدیون تحولات بین سالهای 1789 و 1848 است.
در بخش اول هابسبام با تمرکز بر بریتانیا (بریتانیای معاصر) و فرانسه (پادشاهی سابق فرانسه) نگاهی به واکنشهای اجتماعی به انقلاب صنعتی انداخته است. هابسبام در این کتاب نشان میدهد که تمام جنبههای تمدن از این دو انقلاب بهره بُردند. در ادامه هابسبام به اروپای غربی در دهه منتهی به انقلاب 1789 فرانسه نگاهی انداخته است. در این دوره همۀ مناطق جهان برای غرب شناختهشده نبودند و نقشههای جغرافیایی آمریکای لاتین و اقیانوسهای جهان اغلب نادرست یا ناقص بودند، انسانهای کمتری در نقاط مختلف جهان زندگی میکردند و اکثریت قریب به اتفاق مردم تمام زندگی خود را در همان منطقۀ محل تولد خود میگذراندند. سفر، بهجز برای مبارزات نظامی یا برای افراد بسیار ثروتمند بسیار نادر بود.
در انگلستان کارخانههای جدیدی در حال ظهور بودند. در آغاز قرن هجدهم بریتانیا لقب «کارگاه جهان» را به خود اختصاص داد و لباسهای خوب و ارزان قیمت با سرعتی بیسابقه تولید میشدند. انگلستان به چند دلیل آمادۀ تبدیل شدن به کانون انقلاب صنعتی بود که هابسبام آنها را به طور کامل در کتاب عصر انقلاب بررسی کرده است.
• پیشگفتار
• مقدمه
پارهی اول: تحولات
• فصل یکم: جهان در دههی 1780
• فصل دوم: انقلاب صنعتی
• فصل سوم: انقلاب فرانسه
• فصل چهارم: جنگ
• فصل پنجم: صلح
• فصل ششم: انقلابها
• فصل هفتم: ملیگرایی
پارهی دوم: نتایج
• فصل هشتم: زمین
• فصل نهم: بهسوی جهانی صنعتی
• فصل دهم: گشودگی مشاغل بهروی استعدادها
• فصل یازدهم: فقرای زحمتکش
• فصل دوازدهم: ایدئولوژی دینی
• فصل سیزدهم: ایدئولوژی سکولار
• فصل چهاردهم: هنر
• فصل پانزدهم: علم
• فصل شانزدهم: نتیجهگیری: به سوی 1848
• نقشهها
• پینوشتها
• نمایه
«نه فقط «جهان شناختهشده» بلکه جهان واقعی نیز در هرحال از منظر انسانی کوچکتر بود. همهي برآوردهای جمعیتی از آنجا که عملاً هیچگونه اجماعی وجود ندارد حدس محض است. ولی واضح است که زمین فقط کسری از جمعیت امروز را دربرداشت؛ احتمالاً کمی بیش از یکسوم جمعیت امروز. اگر حدسهایی که معمولاً بیشتر نقل شده است خیلی پرت نباشد سهم جمعیت آسیا و آفریقا نسبتاً بیشتر از امروز بوده است، اروپا با حدود 187 میلیون نفر جمعیت در سال 1800 (در مقایسه با حدود 600 میلیون نفر امروز) سهمی نسبتاً کمتر داشته و سهم قارهی آمریکا مسلماً بسیار کمتر بوده است. در 1800 تقریباً از هر سه انسان دو نفر آسیایی بودند، از هر پنج نفر یکی آفریقایی و از هر سیوسه نفر یکی آمریکایی یا اهل اقیانوسیه بود. بدیهی است توزیع این جمعیت بسیار کمتر روی زمین بسیار پراکندهتر بود مگر احتمالاً در مناطقی کوچک با کشاورزی پررونق یا تمرکز شهری عظیم مانند بخشهایی از چین و هند و اروپای غربی یا مرکزی یعنی جاهایی که تراکمشان با تراکم دوران جدید قابلمقایسه است.»
«عالم انسانی از جنبهای ثالث نیز کوچکتر بود: اروپاییان عموماً بهطور مشخص از امروزشان کوتاه قدتر و کموزنتر بودند. از انبوه آمارهای مربوط به وضع جسمانی سربازان وظیفه که مبنای این جمعبندی است مثلاً میتوان اشاره کرد که در یکی از نواحی سال لیگوریا قد 72 درصد از سربازان در 1792-1799 کمتر از 5/1 متر بود. منظور این نیست که مردم اواخر قرن هجدهم از ما نحیفتر بودند. استقامت جسمی سربازان استخوانی و کمرشد و نیازمودهی انقلاب فرانسه را امروزه فقط چریکهای ریزاندام کوهستانهای مستعمرات دارند. راهپیمایی بیوفقهی یکهفتهای با تجهیزات کامل با سرعت روزانه حدود 48 کیلومتر امری عادی بود. با اینحال این واقعیت به قوت خود باقی است که بدن انسان در آنزمان براساس معیارهای ما بسیار ضعیف بود و شاهد این امر ارزشی استثنایی است که پادشاهان و امرا برای «مردان بلندقد» قائل بودند و آنها را در فوجهای نخبهی گارد و سوارهنظام و مانند آن جا میدادند.»
«مابقی جهان موضوع کار عاملان حکومت و شایعهپردازی بود. روزنامه جز برای معدودی از افراد طبقهی متوسط و بالا وجود نداشت -شمارگان پنج هزار حتا در 1814 شمارگانی معمول برای جراید فرانسوی بود- و در هرحال عدهای معدود سواد خواندن داشتند. اخبار را سیاحان و بخش سیار جمعیت منتقل میکردند یعنی بازرگانان و پیلهوران، استادکاران دورهگرد، پیشهوران مهاجر و کارگران فصلی، جمعیت عظیم و جورواجور آدمهای خانهبهدوش و بیقیدوبند از راهبان یا زائران سیار گرفته تا قاچاقچیان و دزدان و مکارهچیان و همچنین سربازانی که بههنگام جنگ بر سر مردم فرود میآمدند یا بهوقت صلح از آنها محافظت میکردند. طبعاً اخبار از طریق مجاری رسمی نیز میرسید - از طریق دولت یا کلیسا. ولی حتا اغلب عاملان محلیِ این قبیل سازمانهای دولتی یا مذهبی عاملانی محلی یا کسانی بودند که به خدمت مادامالعمر در میان همنوعانشان رضایت داده بودند. خارج از مستعمرات، مقامی رسمی که حکومت مرکزی درنظر میگرفت و به سلسلهای از مناصب ایالتی میگماشت تازه در حال پدیدآمدن بود.»
هابسبام یک مورخ شگفتانگیز است و در کتاب عصر انقلاب به تجزیه و تحلیل دو انقلاب مهم یعنی انقلاب فرانسه و انقلاب صنعتی بریتانیا پرداخته است. اگر به مطالعۀ تاریخ و به ویژه تاریخ تحولات اروپا علاقهمند هستید حتماً کتابهای هابسبام را مطالعه نمایید.
اریک جان ارنست هابسبام در سال 1917 در اسکندریۀ مصر به دنیا آمد و در سال 2012 از دنیا رفت. او مورخ بریتانیایی بود، که بیشتر در مورد ظهور سرمایهداری صنعتی، سوسیالیسم و ناسیونالیسم نوشت. معروفترین اثرش سهگانۀ «عصر انقلاب»، «عصر سرمایه» و «عصر امپراتوری» است که خودش این سهگانه را «قرن طولانی نوزدهم» نامید. پدر هابسبام تاجر بود و او دوران کودکیاش را عمدتاً در آلمان، وین و برلین گذراند و با اینکه در آلمان زندگی میکرد اما کاملاً به زبان انگلیسی مسلط بود. دوازده ساله بود که پدرش را از دست داد و بنابراین با تدریس زبان انگلیسی به خانواده کمک کرد. سه سال بعد مادرش را نیز از دست داد و خالهاش سرپرستی او و خواهرش را برعهده گرفت.
پس از به قدرت رسیدن هیتلر مجبور شد همراه با خانوادهاش به لندن برود و همه گمان میکنند که او پناهنده بوده است اما پدرش اصالتاً بریتانیایی بود. پس از جنگ جهانی دوم مدرک دکترایش در رشتۀ تاریخ را از دانشگاه کمبریج دریافت کرد و از سال 2002 تا زمان مرگش رئیس دانشگاه بیرکبک در لندن بود. در سال 2003 او جایزۀ بالزان را برای تحلیل درخشانش از تاریخ پرآشوب اروپا و توانایی ترکیب تحقیقات عمیق تاریخی با ادبیات، دریافت کرد. هابسبام یکی از برجستهترین مورخان بریتانیا و رشته تاریخنگاری مارکسیستی بود که عمدتاً بر تحلیل انقلاب سیاسی فرانسه و انقلاب صنعتی بریتانیا تمرکز داشت.
«شرحی درخشان از اروپا در عصر انقلاب... توقعی جز همین هم نبود.» -نیواستیتسمن
«خواندن این کتاب برای هیچکس بدون فایده نیست و اکثر مخاطبان به خاطر رویکرد نو آن با یک دورۀ آشنا، آن را با لذت خواهند خواند... کتاب آقای هابسبام بیرقیب است.» -آبزرور
«کتابی تندوتیز، درخشان، پرقدرت، سحرآمیز.» -گاردین
کتاب عصر انقلاب از سایت آمازون امتیاز 4.6 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را به دست آورده است.
نشر اختران کتاب عصر انقلاب از اریک هابسبام را با ترجمۀ علی اکبر مهدیان و اشکان صالحی منتشر کرده است.
دیدگاه هابسبام مهم است، او مارکسیست بود و نگاهش به تاریخ در اثر شیفتگی به تاریخ اجتماعی و اقتصادی شکل گرفته بود و با این حال شواهد را بر نظریات سیاسی خود برتری میداد. اما قدرت واقعی آثار او، به ویژه کتاب عصر انقلاب، ناشی از دامنۀ وسیع مطالعات و تسلط او بر مهارت تفکر انتقادی به انقلاب است. با همین مهارت هابسبام توانست بینشهای حاصل از دههها مطالعه را در یک کتاب بگنجاند و با استدلالهای درخشان و ساختار یافتهاش توانست ایدههای پیچیده را با مثالهایی واضح توضیح دهد، به طوری که حتی یک خوانندۀ معمولی و یک محقق به طور یکسان از خواندن این کتاب و البته کل مجموعهاش لذت ببرند.
- عصر سرمایه، ادامۀ کتاب عصر انقلاب از اریک هابسبام مورخ بریتانیایی است. او در این کتاب به ظهور سرمایهداری و ادامۀ انقلابهای فرانسه پرداخته است.
- عصر امپراتوری سومین عنوان سهگانۀ اریک هابسبام، مورخ بریتانیایی است که در آن از وقایع قرن نوزدهم و جایگاه آن در تاریخ صحبت میکند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.