آگوست

انتشارات نگاه منتشر کرد:
جمعي از ارتشيان در پي کودتاي نظامي 1930 کنترل برزيل را به دست گرفتند و ژوتوليو دورنيس وارگاس را به عنوان رئيس جمهور موقت برگزيدند. تغيير حکومت سبب سقوط اليگارشي و افزايش طبقه ي متوسط شهري شد. حکومت وارگاس شکل هاي مختلف اداره ي کشور را تجربه کرد. در طول 1934-1930 دولت هايي روي کارآمدند که به رشد فزاينده ي صنعتي و پيشرفت گسترده ي جامعه کمک کردند, اما در طول اين مدت ژوتوليو دورنيس وارگاس همچنان رئيس جمهور موقت باقي ماند. کودتاگران ضمن الغاي قانون اساسيي 1891، قوانين جديدي را جايگزين نمودند که خالي از اشکال نبود و دست گروهي خود کامه را براي چپاول اموال کشور باز مي گذاشت. اين امر در 1932 به اعتراض پايتخت نشيناني انجاميد که خواهان اجراي قانون اساسي پيشين بودند. در اين دوره نيز باز وارگاس، اما اين بار به گونه اي دموکراتيک، به رياست جمهوري رسيد. وي در اين برهه از زمان، يعني 1954-1950، زمام امور را به دست گرفت، هرچند در 1954 به زندگي خود خاتمه داد. از آن پس براي چند سال حکومتي مردمي روي کارآمد که دست به اصلاحات اجتماعي گسترده اي زد، آنچه به يقين با منافع اليگارشي سنتي و سازمان سيا منافات داشت و سبب سقوط حکومت مردمي برزيل شد. سرانجام، در 1964، در پي کودتايي، يک ديکتاتوري ديگر جايگزين حکومت وقت شد، نظامي که سرکوب همه س منتقدان، مخالفان و افزايش رعب و وحشت در سطح جامعه را سر لوحه ي کار خود قرار داد.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک