شب جاهلان

شب جاهلان

(2)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
547

علاقه مندان به این کتاب
5

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب شب جاهلان

انتشارات نون منشر کرد:
صدای جوانانه‌ی موسی سحر داشت؛ ساحرانه می‌خواند، غریب و جادویی و دلنواز. ذهن مردان كار و كشت را به دوردست‌های جوانی می‌برد؛ به عاشقی‌ها و اشتیاق‌ها، كشتی گرفتن‌های سر خرمن‌جای، به كانال‌بندی‌های دسته‌جمعی، به روزگاری كه دختران جوان به خوشه‌چینی می‌آمدند و مردان عزب‌دل در گروی زنی داشتند. موسی جوانی را دوباره در دل‌های مردان كار و كشت شعله‌ور می‌كرد؛ طراوت سال‌های پرباران را، حرارت جودرو، باران‌بارهای بهاری كه شتررود را به طغیان وامی‌داشت، گاه رام كردن اسبان سركش خان كه دختران جوان را از كپرها به تماشا می‌كشاند در میدانگاهی ده. نوای نی انگار از میان استخوان‌های مردان پیر می‌آمد. میرزا می‌نواخت، موسی می‌خواند، دل‌ها گر می‌گرفت و خیالات در سرها بسط می‌یافت. «دم صبحی ز بندر بار كردم / چه بد كردم كه پشت بر یار كردم. رسیدم بر لب نهر شتررود / نشستم گریه‌ی بسیار كردم. » پیرمردی از ته كنتوك نالید: «شیر مادرت حلال، موسی جان.»
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 280 صفحه
    • 280 گرم
    • 1
    • 1397

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی