وقتی تایلور را با یک برانکارد از اتاق فلزی به سلول ویژه بردند او هنوز بیهوش بود.وقتی بیدار شد اصلا نمیدانست ساعت چند است یا اینکه چه مدت بیهوش بوده است.او به شکم روی یک تشک وینیل که برایش زیادی کوتاه بود دراز کشیده بود.سرش ذوق ذوق میکرد.از درد ناله میکشید.
بهترین کتابیه که خوندم محشره
این کتاب هفت تا جلد داره و میتونم به جرئت بگم جزو بهترین کتابایی هستش که توی عمرم خوندم ، ترجمه ی خوب و روانی داره و مثل همه ی کتابای این انتشارات (پرتقال) جنس کاغذاش کاهیه و همین ویژگی باعث شده کتاب سبکی باشه. در کل خوندن این کتاب رو پیشنهاد میکنم :)
بهترین کتابی بود که تو عمرم خوندم فوق العاده....