نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آوند دانش منتشر کرد:
وقتی در بیمارستان محل کارش بود ،به ندرت برای کارهای دیگر زمان داشت. علاو بر این،از نوشیدن قهوه با همکارانش لذت نمی برد.معذب بود.خجالتی نبود،احتمالا چیزی سر جایش نبود،چیزی که او را از تعامل و معاشرت با دیگران هنگام نوشیدن قهوه منع می کرد. در حقیقت برای خدمت به بیماران آنجا بود،نه به دلیل ترس از خدا یا علاقه به مراقبت از دیگران.در بیمارستان کار می کرد پس می توانست با آنها صحبت کند و باهاشان وقت بگذارند. آنها چون بیمار بودند آنجا بودند که یعنی در حقیقت خودشان بودند.به ندرت بیماری حرف غیر معمولی می زد،مگر اینکه در حال بهبود بود و این زمانی بود که او آن ها را رها می کرد و آن ها هم او را.شاید در درجه ی اول همین امر موجب شده بود صوفی این شغل را برای خودش انتخاب کند.
آیا او با بدبختی دیگران زندگی می کرد؟شاید،اما در واقع این حس را نسبت به کاری که انجام میداد نداشت.بیشتر به نظر می رسید وابسته بود وابسته به صداقت افراد دیگر،وابسته به بی نقاب بودنشان،وابسته به شانس دیدن بارقه هایی از درخشش درونی افراد در حال حاضر و پس از آن و وقتی آن اتفاق رخ می داد بیماران به افراد محبوب او در بخش تبدیل می شدند.شخصیت های محبوب او اغلب افراد با شکوهی بودند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.