تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات سایه سخن منتشر کرد:
دیر یا زود واقعیت به شما سیلی خواهد زد. از دست دادن کسی، بیماری، خیانت یا وقایع ناخوشایند دیگر، به طور غیر منتظره به سراغتان میآید و شما را از درون سست میکند. در آن لحظات، این کتاب خردمندانه همان خیری است که میتوانید به آن چنگ بیندازید تا نجات پیدا کنید. کاری پیشتر بیشتر از تسکین دردها انجام میدهد، هدایتتان میکند و در مرحله رشد و باز پروری کمکتان میکند.
صرف زمان برای مهربانی و آگاهانه رفتار کردن با خود؛ درد و رنج شما را از بین نمیبرد، ولی آنها را گرامی میدارد و به معلمی تاثیر گذار برای شما تبدیل میکند. به کمک این کتاب، درسهایی که درد و رنج به شما میآموزد را فرا میگیرید. طرفدار این کتاب خواهید شد، نه فقط به خاطر خودتان، بلکه به خاطر کسانی که دوستشان دارید و میدانید دیر یا زود واقعیت به آنها سیلی خواهد زد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نقد و بررسی تخصصی
سیلی واقعیت از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.
سیلی واقعیت از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
سیلی واقعیت اثر دکتر راس هریس مربی و درمانگر بریتانیایی است. دکتر راس هریس یکی از درمانگرانی است که کتابهایش را براساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) مینویسد. کتاب سیلی واقعیت در سال 2011 منتشر شد و دکتر رایس هریس در این کتاب از سیلی واقعیت میگوید؛ مشتی که روزگار ناگهان در اشکال مختلف مانند طلاقی ناخواسته، مرگ یکی از عزیزان، بیماری و غیره بر چانهٔ ما وارد میکند و بین آنچه داریم و آنچه میخواهیم فاصله میاندازد. از نظر دکتر راس هریس هر چه سیلی واقعیت محکمتر باشد یا درواقع هر چه این شکاف بزرگتر باشد پُرکردن آن سختتر خواهد شد. او در کتاب سیلی واقعیت با داستانهای واقعی از زندگی خودش و تمرینهایی ساده به شما نشان میدهد چطور به مسائل خارجی زندگی وابسته نشوید و درعوض آرامش و رضایت را در درون خود بیابید.
«سیلی واقعیت عمیقاً قابل درک است، کتابی که ما را به قلب انسان میبرد تا واقعاً به ما کمک کند از درون تغییر کنیم. راس هریس هدیهای واقعاً دلسوزانه به ما داده است و توضیح میدهد چگونه میتوانیم خودمان را در طوفانهای زندگی گم نکنیم و آرامش را بیابیم. این کتاب برای من بسیار روشنگر بود.» - دکتر پل گیلبرت، نویسندهٔ کتاب ذهن دلسوز
«دیر یا زود واقعیت به صورت شما سیلی خواهد زد. در آن لحظه این کتاب حکیمانه باید جلوی دست شما باشد. این کتاب نهتنها شما را آرام میکند بلکه به رشد شما نیز کمک خواهد کرد. اینکه وقت بگذارید تا خودتان را با مهربانی و آگاهی درمان کنید، درد را از بین نمیبرد اما شما را تغییر میدهد. این کتاب به شما کمک میکند درسهایی را بیاموزید که تنها درد به شما میآموزد. شما این کتاب را نه فقط خودتان بخوانید بلکه برای کسانی که دوستشان دارید نیز بخرید چون دیر یا زود واقعیت به همهٔ ما سیلی خواهد زد.» - استیون سی هیز، استاد روانشناسی دانشگاه نوادا و نویسندهٔ کتاب از ذهنت بیرون بیا و زندگی کن
«این کتاب عمیقاً شخصی و مهمتر از همه بسیار کاربردی است و به شما نشان میدهد که چگونه با سیلیهای واقعیت مقابله کنید. این همان زنگ بیدارباش دردناکی است که همهٔ ما هنگام بروز مشکل مجبوریم با آن مواجه شویم. راس هریس کتابی در مورد معنای انسانبودن و چگونگی کنارآمدن با مشکلات نوشته است و به شما نشان میدهد چطور زندگیای پرمعنا و لذتبخش داشته باشید.» - آنتونی گرانت، نویسندهٔ کتاب 8 گام به سوی خوشبختی
«مهم نیست که چه کاری انجام دهیم، درد و رنج به ناچار وارد زندگی ما میشوند و توانایی مدیریت این درد برای تحقق آن ضرروی است. بنابراین اگر میخواهید شادی کوتاهمدت را با ایدههای ساده و پیشافتاده بدانید به جای دیگری بروید. اما اگر میخواهید بستری پایدار از ذهنآگاهی، معنا و هدف در زندگیتان ایجاد کنید و توانایی مقابلهٔ مؤثر با درد را توسعه دهید، این کتاب را بخوانید.» - دکتر تاد بی.کاشدان، نویسندهٔ کتاب روانشناسی مثبتگرا
برخلاف دیگر کتابهای خودیاری که ادعا میکنند میتوانید هرآنچه را که تابهحال در زندگی خواستید داشته باشید، این کتاب ادعا میکند که نمیتوانید همهچیز را در زندگی داشته باشید اما میتوانید با حقیقت زندگی مانند ناامیدی، شکست، از دستدادن، طردشدن، بیماری، آسیب و پیری کنار بیایید و با وجود همهٔ اینها زندگی غنی و پُرباری را تجربه کنید. با مطالعهٔ کتاب سیلی واقعیت یاد میگیرید چطور در میان درد و هرجومرج، با کمک احساسات خود شفقت و آرامش را بیابید. مفاهیم مبتنی بر پذیرش و تعهد این کتاب به شما کمک میکند که نه تنها با چالشها روبهرو شوید، بلکه پس از حل چالشهای زندگیتان به آرامش برسید.
«نمیدانم از چه زمانی شروع شد. از حول و حوش زمان تولدم، واقعیت خیلی خوب با من رفتار میکرد، اینطور تصور میکردم که «شاید زندگی از چهلسالگی آغاز میشود!» بهنظر میرسید همهچیز مطابق خواستههای من پیش میرود. بعد از بیست سال نوشتن و پنج رمان چاپ نشده، اولین کتابم بالاخره به چاپ رسید. عاشق شغلم بهعنوان درمانگر و مربی زندگی بودم و حرفهٔ من به سمت مسیرهای جدید و هیجانانگیزی سوق پیدا میکرد. اوضاع سلامتم عالی بود، ازدواجی محکم و استورا و دوستانی فوقالعاده داشتم، ولی داشتن همه این مسائل در مقایسه با بالاترین لذت زندگی یعنی پسر زیبایم که در آن زمان تنها یازده ماه داشت، کمرنگ بود. هیچ حسی شبیه عشق، لذت و شفقتی که پدر به فرزندش دارد نیست. من نیز مانند بیشتر والدین، تصور میکردم پسرم زیباترین و باهوشترین کودک دنیاست. اغلب دربارهٔ آیندهٔ او رؤیاپردازی میکردم: از همه لحاظ از من باهوشتر خواهد بود، برخلاف من در ورزش به موفقیت میرسد و به شخصیتی محبوب در بین مردم و دوستانش تبدیل میشود، و بزرگتر که شود چشم همهٔ دختران به دنبالش خواهد بود.»
«به دلیل وجود سردرگمی بیشتر افراد نسبت به تفاوتهای موجود میان افکار، عواطف، هیجانات و احساسات، در این قسمت این کلمات توضیح داده میشوند. توافق بر سر تعریف یک هیجان میان متخصصان کار سادهای نیست؛ اما بر سر چند مسئله توافقی کلی وجود دارد. برای مثال بیشک هیجانات، رفتار ما را میسازند. غم، خشم، ترس، گناه، عشق و لذت همگی زمینه را برای رفتار کردن به شیوههای خاصی مهیا میکنند. همچنین یک هیجان میتواند موجب تغییرات عصبی (برای مثال تغییر در مغز و سیستم عصبی)، تغییرات قلبی و عروقی (تغییر در سیستم گردش خون و قلب) و تغییرات هورمونی (از جمله پیامرسانهای شیمیایی خون) گردد. میتوانیم تغییرات و اثرات به وجود آمدهٔ هیجان را با ابزارهای علمی اندازهگیری کنیم، اما این با درک ما از تجربهٔ شخصی یک هیجان بسیار متفاوت است. زمانی که با توجه و کنجکاوی به احساسات خود نگاهی میاندازیم، همه آنچه با آن مواجه میشویم، افکار و احساسات است. منظور از «افکار» تصاویر و کلماتی است که در ذهنمان وجود دارد. منظور از «عواطف» آن چیزی است که درون خود احساس میکنیم.»
«پدرم هرگز دوست نداشت دربارهٔ مسائل شخصیاش صحبت کند. او بیشتر دوست داشت گفتگویی کوتاه و خردمندانه داشته باشد: در باره وقایع، آمار و ارقام و ایدهها تبادل نظر کند؛ در بارهٔ فیلمها، کتابها و مباحث علمی صحبت کند. خیلی خوب که این مکالمات لذتبخش را با هم داشتیم، اما وقتی روند رابطه اینگونه پیش میرفت برای من بدین معنا بود که هیچوقت قرار نیست او را کامل بشناسم. هیچگاه از کشمکشهای احساس او، امیدها و رؤیاهایش، عقبنشینیها و شکستهایش، مهمترین تجارت زندگیاش و اینکه از آنها چه درسهایی گرفته است، نمیدانستم. هیچوقت متوجه نشدم چه چیزی او را میترساند، چه چیزی او را خشمگین، متزلزل یا غمگین میکند؛ یا چه چیزی باعث میشود احساس گناه کند. من واقعاً هیچ چیزی از آنچه درون او میگذشت نمیدانستم. در 78 سالگی، به سرطان ریه مبتلا شد ولی به من نگفت. بنابراین من که چیزی از بیماری او نمیدانستم، به مسافرت شش هفتهای دریایی رفتم. پیش از رفتنم، پدرم موهای پرپشت سفیدی داشت، ولی زمانی که برگشتم، سرش کاملاً طاس شده بود؛ اما باز هم به من نگفت که همهٔ موهایش به خاطر شیمیدرمانی ریخته است. در پاسخ نگاه حیرتانگیز من گفت موهایش را به این خاطر تراشیده که مُد روز است و باعث میشود جوانتر به نظر برسد.»
همهٔ ما در طول زندگی با سیلی واقعیت روبهرو شدهایم. لحظاتی که زندگی ناگهان مشتی جانانه بر چانهٔ ما کوبیده است؛ ضربهای ناگهانی و دردناک که تعادل ما را بر هم زده و تمام برنامهها و نقشههایمان را نقش برآب کرده است. بعد از آن تلاش میکنیم روی پای خود بایستیم اما بسیاری از مردم در این مواقع به زانو در میآیند. سیلی واقعیت به اشکال مختلف خود را در زندگی ما نشان میدهد؛ گاهی اوقات خیلی خشن و گاهی نیز مانند یک مُشت عمل میکند. مرگ یک دوست، ابتلا به بیماری یا تصادفی وحشتناک، جنایتی خشونتآمیز، بهدنیا آوردن کودکی معلول، ورشکستگی مالی، خیانت، اخراجشدن، آتشسوزی و سیل یا حتی بلایای طبیعی، نمونههایی از سیلی واقعیت هستند. زمانی که شما از واقعیت سیلی میخورید دچار «شکاف واقعیت» میشوید و هر چه این شکاف بزرگتر باشد، ضربهٔ وارده مهلکتر است و برخاستن پس از چنین سیلیای سختتر خواهد شد.
نویسندهٔ کتاب سیلی واقعیت دکتر راس هریس، یکی از کسانی بود که فکر میکرد روزگار کاملاً بر وفق مرادش پیش میرود تا زمانی که پسرش مبتلا به اوتیسم تشخیص داده شد، با سیلی واقعیت روبهرو شد و همین انگیزهای برایش شد تا این کتاب را بنویسد و آموختههایش در زندگی را با دیگران نیز به اشتراک بگذارد. او کتابی صمیمانه، جذاب و عمیقاً شخصی نوشت تا به خوانندگان نشان دهد چطور میتوانند در چنین مواقعی بر روی چیزی که واقعاً مهم است تمرکز کنند و گامهایی در جهت تحقق اهدافشان بردارند. او در کتاب مسیری چهار بخشی برای شفا و گذر از بحرانها براساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد ارائه کرده است.
با مطالعهٔ این کتاب یاد خواهید گرفت که چگونه:
• در میان درد خود آرامش را بیابید؛
• در میان هرجومرج زندگی دوباره آرامش را کشف کنید؛
• احساسات دشوار را به خِرد و شفقت تبدیل کنید؛
• حتی زمانی که نتوانستید به آنچه واقعاً میخواستید برسید، رضایت داشته باشید؛
• زخمهای خود را التیام دهید و قویتر از قبل به زندگی خود ادامه دهید.
سیلی و شکاف
بخش اول: بعد از خوردن سیلی
فصل ۱ ـ چهار مرحله
فصل ۲ ـ زمان حال، هدف و امتیاز
بخش دوم: با خود مهربان باشید
فصل ۳ ـ دست حمایتگر
فصل ۴ ـ بازگشت به زمان حال
فصل ۵ ـ صدای ارباب
فصل ۶ ـ فیلم را متوقف کنید
فصل ۷ ـ رهایش کن و مشغول زندگی خود باش
فصل ۸ ـ راه سوم
فصل ۹ ـ نگاهی کنجکاوانه
فصل ۱۰ ـ عینک تیره نارضایتی
فصل ۱۱ ـ حکمت مهربانی
• کتاب زمانی که زندگی ضربه میزند اثر دیگری از راس هریس رواندرمانگر بریتانیایی است. او در این کتاب با کمک روش درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد به شما نشان میدهد چطور میتواند با رنجهای مختلف زندگی مانند از دستدادن یک عزیز، شغل یا هر نوع فقدان دیگری کنار بیایید و دوباره روی پاهای خودتان بایستید.
• کتاب شکست بخور اثر نیل برتون روانپزشک و فیلسوف بریتانیایی است. نیل برتون با دیدگاهی جدید و مبتکرانه میگوید شکست خوردن یک هنر است و تنها شکست خوردن فرصت تفکر را در اختیارتان قرار میدهد. بنابراین او در این کتاب مفهوم دستاورد یا موفقیت را دوباره تعریف کرده است و درنتیجه شما را متوجهٔ اهمیت و زیبایی نرسیدن یا شکست میکند.
دکتر راس هریس در لیورپول انگلستان به دنیا آمد. او پس از فارغالتحصیلی در رشتۀ پزشکی از دانشگاه نیوکاسل آپون تاین، به استرالیا مهاجرت کرد. به عنوان پزشک خانواده و عمومی شروع به کار کرد و به جنبههای روانشناختی بیماریها علاقه پیدا کرد. او هماکنون مربی مشهور جهانی در زمینۀ ACT (درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد) و رواندرمانگر است. او تاکنون صدها کارگاه آموزشی برگزار کرده و بیش از پنجاه هزار متخصص بهداشت را در سراسر جهان آموزش داده است. او نویسندۀ چندین کتاب درسی بر اساس درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. کتابهای خودیاری او بسیار پرفروش بودهاند. او به دلیل توانایی در آموزش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به روشی ساده و واضح و در عین حال کاربردی به شهرت رسید. دکتر راس هریس اکنون به عنوان پزشک سلامت روان در ملبورن فعالیت میکند.
دکتر علی صاحبی در سال 1343 در شهر گرگان متولد شد. ایشان دورۀ کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در دانشگاه تهران گذراندند و در سال 75 در رشتۀ روانشناسی بالینی از دانشگاه نیوساوت ولزِ سیدنی درجۀ دکتری گرفت و در 1377 به دریافت درجۀ فوق دکتری در اختلالات وسواس از کلینیک اختلالات اضطرابی دانشگاه سیدنی نایل آمد. از دکتر علی صاحبی تاکنون چهل جلد کتاب و چهارده سیدی آموزشی و چندین دیویدی صوتی/ تصویری و بیش از 35 مقاله در مجلات علمی و پژوهشی منتشر شده است. دکتر ویلیام گلسر در سال 1967 برای آموزش ایدههای خود مؤسسهای را در لسآنجلس بنیان گذارد. ازآن پس تاکنون تئوری انتخاب و کاربستهای عملی آن در مشاوره، درمان و مدیریت راهبرانه نیروی انسانی و سازمانها را در کشورهای مختلف آموزش داده است.
نشر سایه سخن
کتابیست که به شدت توصیه میشه آن هم به توصیه استاد صاحبی