نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نگاه منتشر کرد:
از ونسان ون گوگ به عنوان یکی از تاثیر گذارترین چهره های قرن نوزدهم یاد می شود که آثارش تاثیر شگرفی بر هنر قرن بیستم داشته است.فیلم ها و مستندات زیادی درباره ی ون گوگ ساخته شده است.اما برای درک عمیق تر افکار و عقاید وی،جامع ترین منبع مطالعاتی مجموعه نامه هایی است که بین او و برادر کوچکترش تئو رد و بدل شده است.در واقع این نامه ها تنها اسناد دقیق ی است که درباره شرح حال ون گوگ در دست داریم. بسیاری از نامه ها تاریخ دقیقی ندارند،اما مورخان هنری توانسته اند بر اساس آثار وی به مرتب سازی و تعیین ترتیب زمانی نامه ها دست یابند.ونسان تمام اندیشه و آرای خود را در قالب خاطره نگاری های روزانه در می آورد و تنها مخاطب او برادرش بودکه در زمان حیاتش قادر به درک عمق احساسات و اندیشه های او بود. این نامه ها در بردارنده تلاش ها و امیدهای فردی ون گوگ میباشد. از مطالعه آن ها می توان دنیای هنرمند را درست تر درک کرد و به اسرار و رموز زندگی این نابغه فروتن دنیای هنر و زندگی شگفت انگیزش پی برد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
یوهانا ون گوگ-بونگر، همسر تئو برادر کوچکتر ونگوگ، سالها پس از مرگ همسرش در سال 1891 به جمعآوری این نامهها پرداخت و این مجموعه اولین بار در سال 1914 منتشر شد. آرنولد پومرانز، سردبیر انتشارات که منتخبی از این نامهها را در سال 1966 منتشر کرده بود دربارۀ برادر ونگوگ نوشت که تئو مردی بود که توانست حتی کوچکترین تکه کاغذ به جا مانده از ونگوگ را نجات دهد و مردم 663 نامه ونگوگ را مدیون او هستند.
اما متاسفانه ونگوگ به ندرت نامههایی که برای او فرستاده میشد نگه میداشت و فقط 84 مورد از این نامهها باقی مانده است که 39 نامه از طرف تئو است. بسیاری از اطلاعاتی که امروز در مورد ونگوگ موجود است از همین نامههایی به دست آمده است که از او بر جای مانده است. تنها دورهای از زندگی ونگوگ که نسبتاً از آن بیاطلاع هستیم دورۀ زندگی او در پاریس است که با برادرش در یک آپارتمان مشترک زندگی میکرد و نیازی به مکاتبه نداشتند.
کتاب نامههای ونگوگ مجموعهای از نامههای ونگوگ به افراد مختلف زندگیاش است. این نامهها را میتوان به عنوان زندگینامۀ یک هنرمند خواند. این نامهها شرح کامل سفرهای او به برابانت، پاریس و لندن، لاهه، درنته، آنتورپ، آرل و سن رمی است و همچنین رشد هنری او را نشان میدهد. ونگوگ اولین نامهاش را زمانی نوشت که 19 ساله بود و با «تئوی عزیزم» نامهاش را شروع کرد. در آن زمان چندان به نامه نوشتن عادت نداشت، او واقعگرا بود اما دروننگر نبود. هنگامی که به لندن و بعداً به پاریس نقلمکان کرد، اطلاعات شخصی بیشتری در نامههایش مینوشت.
ونگوگ22 نامه به امیل برنارد نوشت که لحن این نامهها با نامههایی که به تئو مینوشت متفاوت بود. ونگوگ در این نامهها بیشتر در مورد تکنیکها، استفاده از رنگ و نظریههایش مینوشت. در جملههای نامههای ونگوگ میتوانید با شخصیت واقعیِ او آشنا شوید، شخصی بزرگ و نقاشی پرشور که در پیچوخم مشکلات زندگی حیران و سرگردان مانده بود و در کارش منتهای وسواس را نشان میداد. با اینوجود دیوانهوار کار میکرد و ساعتها مقابل سهپایۀ نقاشی مینشست و آنقدر کار میکرد تا چشمهایش درد میگرفت. اما تابلوها راضیاش نمیکردند و در آنها پختگی و عظمت نمیدید.
ونگوگ خوانندۀ مشتاقی بود و نامههایش نشاندهندۀ فعالیتهای ادبی و همچنین سبک ادبی منحصربهفرد او است. شیوۀ نگارش او در نامهها بازتاب ادبیات نویسندگانی مثل بالزاک و طبیعتگرایانی مانند زولا، ولتر و فلوبر است که او میخواند و برایشان ارزش قائل بود. بعلاوه او به رمانهای جرج الیوت، شارلوت برونته و چارلز دیکنز نیز بسیار علاقه داشت و اکثر شبهایی که نور اتاق برای نقاشی کافی نبود، شعرهای جان کیتس را میخواند. اندیشهها و اعتقادات معنوی و الهیات ونگوگ در نامههایش آشکار شده است.
جلد
• یادداشت ناشر
• دربارۀ مترجم
• پیشگفتار
جلد اول
• ارزش نامههای ونگوگ
• راه و روش هنرمند دوران هلند و بلژیک
• نامههای ونگوگ به برادر خود از هلند و بلژیک 1873-1886
جلد دوم
• راه و روش هنرمند دوران فرانسه
• نامههای ونگوگ به برادرش از فرانسه 1888-1890
• نامههای ونگوگ به امیل برنار 1890-1887
مختصری از شرح زندگی هنرمند
«پاریس، ۱۱ اکتبر 1875. تئوی عزیزم! بامداد امروز نامهات رسید و از فرستادن آن تشکر میکنم. این دفعه برخلاف گذشته میخواهم از وضع زندگیم برایت بنویسم. بهطوری که اطلاع داری اکنون در مونمارتر هستم. جوان انگلیسی هیجده سالهای نیز با من زندگی میکند. این جوان کارمند شرکت بازرگانی و پسر یکی از بازرگانان آثار هنر لندن است که میخواهد حرفۀ پدرش را دنبال کند. خوشحالم که عصرها اوقاتم را با او میگذرانم. جوانی ساده و بیآلایش است و با جدیت و پشتکار در شرکت کار میکند. هر شب با هم به منزل میرویم و غذایی میخوریم و بعداً من تا پاسی از شب کتاب میخوانم. اکثر اوقات کتاب انجیل را مطالعه میکنم و میخواهم همهاش را تا پایان بخوانم. صبحها معمولاً بین ساعتهای پنج و شش به اطاقم میآید و بیدارم میکند و با هم در همین اطاق صبحانه میخوریم و در حدود ساعت هشت هر یک به دنبال کار میرویم. اخیراً به جمعآوری گراور پرداخته و من هم در این قسمت کمکش میکنم.»
«پاریس، 31 مارس 1875. تئوی عزیزم! دیروز نمایشگاه کورو را دیدم. تابلو «باغ زیتون» او نیز در نمایشگاه بود و از تماشای آن لذت بردم. این تابلو، غروب و هوای تاریک روشن آن را نشان میدهد. در قسمت راست تعدادی درخت زیتون، روی متن آبی آسمان و در آخرین نقطه، تپهای با چند درخت بزرگ و بالای همۀ آنها ستارۀ غروب میدرخشد. کارهای رویسدال در موزۀ لوور بسیار عالی است، مخصوصاً تابلوهای «بوته»، «سد آب» و «اشعۀ خورشید». میل داشتم تابلوی کوچک رامبراند به نام «حواریون امالوس» و دو تابلوی فیلسوف را ببینی. چندی پیش ژول برتون را با زن و دو دخترش دیدم. قیافهاش شباهت زیادی به یوماریس دارد، فقط موهای سرش سیاه است. کتاب «دشت و دریا»ی او را که اشعارش در آن درج شده برایت میفرستم. در موزۀ لوگزامبورگ اکنون سه تابلو از آثارش موجود است.»
«لندن، ژانویه 1784. تئوی عزیزم! نامهات رسید و از فرستادن آن بسیار متشکرم. سال نو را از صمیم قلب تبریک میگویم. بهطوری که از آقای ترستیگ شنیدم وضع کارت در شرکت بهتر شده. عزیزم، از نامهات پیدا است که به هنر علاقهمند هستی، و این مایۀ خوشوقتی است. خوشحالم که به ارزش و مقام ارجمند هنرمندانی چون میلله، ژاک، شرییر، لامبین، فرانس هالس و سایرین پی بردی، زیرا بنا به گفتۀ مااووه «حقیقت هنر همین است» راستی هم تابلوی «آهنگ زنگ غروب» اثر میلله «هنر حقیقی» و شاهکار واقعی است. بار دیگر با چه علاقهای دربارۀ هنر بحث میکنیم. این بحث را باید ادامه دهیم. تا میتوانی هنرمندان واقعی را ستایش کن، ولی بیشتر مردم به ارزش و مقام آنان واقف نیستند.»
اگر به آثار هنری ونگوگ علاقه دارید و دوست دارید بیشتر با افکار و عقاید این هنرمند آشنا شوید حتماً کتاب نامههای ونگوگ را بخوانید.
ونگوگ یکی از بزرگترین نقاشهای سدۀ نوزدهم میلادی در هلند بود که در سال 1853 در یک روستای کوچک به دنیا آمد و در سال 1890 از دنیا رفت. او در سبک پست امپرسیونیسم نقاشی میکرد. او پس از مرگ به یکی از مشهورترین نقاشان هنر غربی تبدیل شد. او در یک دهه حدود 2100 اثر هنری از جمله 860 نقاشی رنگ روغن خلق کرد که بیشتر آنها مربوط به دو سال آخر زندگی او هستند.
نقاشیهایش بیشتر مناظر، طبیعت بیجان، پرتره و خودنگاره هستند. او از نظر تجاری در حرفۀ خود چندان موفق نبود، با افسردگی و فقر شدید دستوپنجه نرم کرد که در نهایت باعث شد در 37 سالگی دست به خودکشی بزند.
ونگوگ پسر ارشد یک کشیش پروستانی بود و در خانوادهای متوسط به دنیا آمد. او از کودکی نقاشی میکشید و شخصیتی جدی، ساکت و متفکر داشت. در جوانی به عنوان دلال آثار هنری کار میکرد و اغلب در سفر بود اما پس از رفتن به لندن دچار افسردگی شد. او به مذهب روی آورد و مدتی مبلغ مذهب پروتستان بود. او قبل از اینکه در سال 1881 نقاشی کشیدن را شروع کند مشکلات سلامتی داشت و تنها بود و در نهایت با والدینش به خانه بازگشت.
برادر کوچکترش تئو از او حمایت مالی میکرد؛ آن دو مرتب برای هم نامه مینوشتند و مکاتبات طولانی داشتند. فعالیتهای هنری او از سن 27 سالگی شروع شد و چون در 37 سالگی درگذشت تمام آثار هنریاش را در همین 10 سال خلق کرد. او ابتدا پیرو سبک هلندی بود و از رنگهای تیره و اندوهناک استفاده میکرد، کمی بعد از طریق برادرش تئو به کار خرید و فروش آثار هنری پرداخت و با جنبش پست امپرسیونیسم آشنا شد و پیشرفت هنریاش سرعت گرفت.
او عاشق نقاشی کشیدن از مردم طبقۀ کارگر، دهقانان، طبیعت بیجان، مناظر طبیعی فرانسه و آفتابگردان بود و در آثارش بیشتر روی تشدید رنگها، شیوۀ رنگزنی غلیظ و خاص، حرکات سریع قلممو، هیجان و احساس تمرکز میکرد. از معروفترین نقاشیهای ونگوگ میتوان به اثر سیبزمینی خورها، شب پر ستاره، آفتابگردان و تراس کافهای در شب اشاره کرد.
رضا فروزی در سال 1390 در شهرستان رشت زاده شد. پدرش سوداگری ثروتمند بود که به ترتیب فرزندانش علاقۀ وافری نشان نمیداد. تربیت اولیۀ او پس از فوت مادرش در محیطی بیگانه و دور از دلبستگیهای خانوادگی انجام گرفت و چون خود را از محبت مادری و عواطفِ خانوادگی محروم دید به آغوش هنر پناه برد.
در سال 1307 پس از پایان دورۀ دبیرستان چون قادر نبود هدفهای هنری خود را دنبال نماید، یار و دیارش را ترک کرد و راهی سرزمین شوروی شد. پس از پایان دورۀ سه سالۀ هنرستانِ هنرهای زیبای مسکو، وارد دانشکدۀ هنرهای زیبای مسکو به نام «سوریکوف» گردید، و در طی این دوره از استادان بهنام نقاشی مثل فاروسکی و پاولینوف و برونی، که آوازۀ جهانی دارند، برای تکمیل هنر خود استفادۀ شایانی کرد.
در سال 1316 دورۀ دانشکده را با نتیجۀ عالی به پایان رساند و علاوه بر نقاشی و امور مربوط به چاپ سنگی، به ادبیاتِ روسی نیز تسلط یافت. بلافاصله پس از تحصیلات عالیۀ هنری در سال 1317 به وطن بازگشت، و در زادگاهاش کارگاه نقاشی دایر کرد و سپس به تهران رفت و به کار هنری مشغول شد.
از استادان قدیمی نقاشی به کارهای رامبراند، میکلآنژ، لازکسترف دلاکروا و کوربه علاقۀ وافر داشت و از نقاشانِ معاصر کارهای ونگوگ، رنوار، سزان و دگا را میستود. رضا فروزی با ترجمه و انتشار نامههای ونگوگ به جرگۀ مترجمان پیوست. انگیزۀ ترجمۀ نامههای ونگوگ بدون شک ارادت ویژهای بود که نسبت به نابغۀ هلندی احساس میکرد. فروزی در تیرماه سال 1346 در تهران درگذشت.
کتاب نامههای ونگوگ از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.6 از 5 را به دست آورده است.
نشر نگاه نامههای ونگوگ را با ترجمۀ رضا فروزی منتشر کرده است و این کتاب متن کامل نامههای ونگوگ است.
از مطالعۀ این نامهها که با نهایت سادگی به برادرش تئو نوشته است چنین برمیآید که هنرمند واقعی برای آنکه دنیا را درست کشف و درک کند و اسرار و رموز زندگی را به درستی متوجه شود نباید یک لحظه دست از تحقیق بردارد. ونگوگ نامههایش را در کمال صداقت و سادگی نوشته و به نشانی معین و سادهای فرستاده است. کتاب نامههای ونگوگ تنها گزارش کار یک نقاش نیست، بلکه درددل هنرمند رنجدیدهای است که افکارش روی هزاران صفحۀ کاغذ نقش میبست و بیدرنگ آنها را برای برادرش میفرستاد.
- شور زندگی اثر ایروینگ استون داستان پرماجرای زندگی ونگوگ است. این کتاب عمدتاً بر اساس مجموعه نامههای بین ونگوگ و برادرش تئو نوشته شده است. بعلاوه نویسنده در این کتاب داستان نقاشیهای معروف این هنرمند را نیز نقل کرده است.
- دیدار با ونسان ونگوگ اثر کارولینه برونسه که در آن برخی از مشهورترین نقاشیهای ونسان ونگوگ به چاپ رسیده است و نویسنده توضیح میدهد که چگونه مراحل مختلف زندگی ونگوگ و تجربیات و احساساتش در نقاشیهای او مشهود است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
خیلی کتاب خوبیه. بنظرم اول شور زندگی رو بخونید بعد این کتاب رو 💙اینجوری کامل متوجه میشید که کتاب درباره چه موضوعی صحبت میکنه.