نفرت بازی

کتاب نفرت بازی از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.

کتاب نفرت بازی از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.

نفرت بازی رمانی عاشقانه و طنز از سالی تورن نویسندۀ استرالیایی است. این کتاب در سال 2016 منتشر شد و پس از انتشار تبدیل به پرفروش‌ترین کتاب یواِس‌اِی تودی شد. سالی تورن در این کتاب به خط باریک میان عشق و نفرت پرداخته است.

«لوسی شخصیت اصلی کتاب نمی‌تواند همکاری با جاشوا را تحمل کند و معتقد است: نفرت از کسی به طرز آزاردهنده‌ای شبیه عاشق بودن است. این احساس فقط به یک جا می‌رسد اما رسیدن به آن لذت‌بخش است.» - مجلۀ پیپل

«سالی تورن در داستان عاشقانه‌اش می‌تواند شما را به خنده بیندازد... نبرد عقل و عشق در این کتاب فوق‌العاده جذاب است. نفرت بازی کتابی پر از تنش است و مدت‌ها قبل از اینکه جاشوا بتواند قلب لوسی را تسخیر کند، قلب خوانندگان را تسخیر می‌کند.» -واشنگتن پست

«لوسی با قد کوتاه و رفتار عجیب و بامزه‌اش همه را به خنده می‌اندازد. شما شک ندارید که این داستان به کجا خواهد رسید اما عاشق سیاست‌ها و بازی‌های لوسی و جاشوا می‌شوید. احساس بین لوسی و جاشوا جالب است و هر دو شخصیت‌ها به خوبی به تصویر کشیده شده‌اند.» - نقد کتاب نیویورک تایمز

«کتابی خنده‌دار، هوشمند، با داستانی جدید و کاملاً لذت‌بخش که من به شدت خواندن آن را توصیه می‌کنم.» - سوزان لیزابت فیلیپس

اگر به رمان‌های عاشقانه علاقه دارید اما به دنبال خواندن داستانی کاملاً متفاوت هستید، حتماً کتاب نفرت بازی را بخوانید.

«من نظریه‌ای دارم؛ اینکه از کسی متنفر باشید به طرز آزاردهنده‌ای شبیه به وقتی است که عاشق آن شخص هستید. من فرصت زیادی برای مقایسه‌ی عشق و نفرت داشته‌ام و در اینجا مشروح مشاهداتم رو بیان می‌کنم. عشق و نفرت موازی هستند. با فکر کردن به آن شخص دل و روده‌هایتان آشفته می‌شود. تپش‌های قلبتان در سینه سنگین و قدرتمند می‌شود؛ به حدی که تقریباً از روی پوست قابل مشاهده است. اشتها و خوابتان به هم می‌ریزد. هر برخورد با آن شخص باعث جوشش آدرنالین در خونتان می‌شود و به وضعیت جنگ یا گریز می‌رسید. بدنتان دیگر کاملاً از دستورات شما پیروی نمی‌کند. اسیر موقعیت می‌شوید، و این شما را می‌ترساند. عشق و نفرت دو روی سکه‌ی یک بازی هستند - و شما باید برنده بشوید. چرا؟ به خاطر دلتان و غرورتان. باور کنید. من از چند و چون ماجرا باخبرم.»

«حالا که یک سال گذشته، هنوز هم با یک نگاه به ظاهر هر فرد می‌توانید حدس بزنید که از کدام شرکت آمده است. بکسلی‌ها حروف تایپ شده هستند و گمین‌ها دست‌نویس‌های خوش‌خط. بِکسلی‌ها مانند کوسه‌ها دسته‌ای حرکت می‌کنند، از اعداد و ارقام حرف می‌زنند و دائماً اتاق‌های کنفرانس را اشغال می‌کنند تا جلسات بی‌شمار برنامه‌ریزی‌شان را برگزار کنند. جلسات نقشه‌کشی تعبیر بهتری است. گمین‌ها مانند کبوترهایی که روی گنبدها می‌نشینند، در اتاقک‌های کوچک‌شان دور هم جمع می‌شوند، نوشته‌های دست‌نویس را به یکدیگر نشان می‌دهند، و با هم دنبال یافتن حسی نو در آثار ادبی می‌گردند. هوایی که آنها را احاطه می‌‌کند، بوی چای یاسمن و کاغذ می‌دهد. و به دیوار اتاق‌هایشان پوستر شکسپیر می‌چسبانند.»

«بعد از چند دقیقه به او نگاه می‌کنم و او به من خیره شده است. تصور کنید دو دقیقه به مهم‌ترین مصاحبه‌ی شغلی زندگی‌تان مانده و شما نگاهی به پیراهن سفیدی که پوشیدید می‌اندازید. جوهر روان‌نویس آبیِ طاووسی که در جیب داشتید، بیرون زده و لباستان را لکه‌دار کرده است. مغزتان از فرط جنون به مرزِ انفجار می‌رسد و معده‌تان را چندین نیزه‌ی زهرآلود از اعصاب به‌هم ریخته سوراخ می‌کند. احساس می‌کنید خیلی احمق هستید و همه چیز نابود شده است. هر بار جاشوا به من نگاه می‌کند، آن رنگ را در چشمانش می‌بینم. دلم می‌خواست می‌شد بگویم که خیلی بی‌ریخت است. باید یک کوتوله‌ی خپل غارنشین لب شکری با چشم‌های لوچ می‌شد. یا گوژپشتی که از هر دو پا فلج است. با یک عالم زگیل و دُمل. و دندان‌هایی به زردی پنیر و عرقی با بوی پیاز. اما او این‌طور نیست. تقریباً نقطه‌ی مقابل این‌ها است. یک دلیل دیگر که ثابت می‌کند هیچ چیز دنیا منصفانه نیست. صدای زنگ پیامی بلند می‌شود. نگاهم را از نازشتی‌های جاشوا برمی‌گیرم و می‌بینم که هلن درخواستی برای ارقام پیش‌بینی شده‌ی بودجه برایم فرستاده است.»

شخصیت‌های اصلی داستان نفرت بازی لوسی هاتون و جاشوا تمپلن هستند. آن دو پس از ادغام دو انتشارات مجبور شده‌اند همکار شوند. میز کار آن‌ها روبه‌روی هم است و در اینکه از یکدیگر متنفرند هیچ شکی نیست. آن‌ها به هیچ وجه این احساس را پنهان نمی‌کنند و هیچ تعارفی در بروز این احساس ندارند. آن‌ها دائماً با هم درگیر هستند و نقشه‌های شومی برای یکدیگر می‌ریزند. لوسی نمی‌تواند رفتار بی‌نشاط، سخت‌گیرانه و دقیق جاشوا در چنین شغلی را درک کند. جاشوا نیز از مدل لباس پوشیدن بیش از حد شاد و روشن لوسی، دمدمی بودن و نگرش عجیبش متنفر است! همه چیز با نفرت پیش می‌رود تا این‌که نبرد واقعی موقع ترفیع گرفتن از راه می‌رسد و لوسی حاضر نیست به هیچ‌وجه عقب‌نشینی کند اما آخرین بازی آن‌ها ممکن است به قیمت شغل رویایی لوسی تمام شود... تنش بین جاشوا و لوسی به اوج خود می‌رسد و لوسی می‌فهمد که شاید آن‌چنان که فکر می‌کرده از جاشوا متنفر نیست یا شاید این هم یک بازی دیگر است!

در سال 2021 یک فیلم کمدی و عاشقانه بر اساس کتاب نفرت بازی با کارگردانی پیتر هاچینگز ساخته شد. بازیگرانی همچون لوسی هیل و آستین استوول در این فیلم به ایفای نقش پرداخته‌اند و این فیلم به طور کلی نقدهای مثبتی از منتقدان دریافت کرد.

نفرت بازی رمانی عاشقانه با داستانی متفاوت است، داستان نفرتی که در نهایت به عشق می‌رسد. بنابراین اگر از خواندن این کتاب لذت بردید و دوست دارید رمان‌های عاشقانۀ متفاوتی بخوانید، به شما پیشنهاد می‌کنیم کتاب‌های زیر را نیز مطالعه کنید.

- من پیش از تو، پس از تو  و باز هم من، سه‌گانۀ عاشقانۀ جوجو مویز نویسنده و روزنامه‌نگار انگلیسی است. این کتاب داستان عاشقانۀ دختری به نام لوئیزا کلارک است که به‌خاطر نیاز مبرم به شغل و پول، پرستاری از ویل ترینر را می‌پذیرد. ویل دو سال پیش طی تصادفی فجیع با موتورسیکلت قطع نخاع شده و بسیار افسرده و بی‌انگیزه است و خانوادۀ ویل امیدوارند که لوئیزا بتواند به زندگی ویل روح دوباره‌ای بدهد. پس از تو ادامۀ داستان لوئيزا پس از آشنایی با ویل است و نویسنده در باز هم من ادامۀ داستان لوئیزا و سرنوشتش را تعریف می‌کند.

- ما تمامش می‌‌کنیم و ما شروعش می‌کنیم اثر کالین هوور نویسندۀ آمریکایی است. کتاب ما تمامش می‌کنیم در صدر فهرست پرفروش‌ترین کتاب‌های نیویورک تایمز قرار گرفته است. شخصیت اصلی داستان ما تمامش می‌کنیم لیلی است که از کودکی شاهد خشونت پدرش با مادرش بوده و مصمم است که خودش وارد چنین چرخه‌ای نشود. در جلد دوم این کتاب با عنوان ما شروعش می‌کنیم نویسنده به رابطۀ عاشقانۀ لیلی با اطلس دوست دوران کودکی‌اش پرداخته است.

- کتاب پشت درهای بسته اثر بی.ای پاریس نویسندۀ فرانسوی-بریتانیایی است که در سال 2016 منتشر شد. پاریس این رمان را با تأثیر از زندگی مشترک دوستی نوشت که ازدواجش برایش شک‌برانگیز بود. این کتاب داستان دختری به نام گریس است که به‌ظاهر با یک مرد فوق‌العاده ازدواج کرده اما واقعیت چیز دیگری است.

_ کتاب به امید دل بستم رمانی عاشقانه اثر لو آندریا کالوئرت نویسندهٔ آمریکایی است که با نام مستعار لنکالی رمان‌هایش را منتشر می‌کند. این کتاب داستان زندگی نوجوانانی است که به‌خاطر بیماری در بیمارستان بستری هستند و برای تفریح شروع به دزدی از فروشگاه‌های بیمارستان می‌کنند.