شرکت خلاقیت

انتشارات هورمزد منتشر کرد:

اين کتاب يکي از بهترين کتاب‌هايي است که تاکنون در زمينه‌ي کسب‌و‌کار، رهبري و طراحي سازمان نوشته شده است. «شرکت خلاقيت» يکي از بهترين کتاب‌ها در زمينه‌ي ايجاد يک سازمان خلاق است. به اين دليل يکي از بهترين کتاب‌ها است که خردورزي، فروتني و آگاهي نويسنده در تک‌تک صفحات آن مشهود است. اد کتمول مي‌گويد مديران بايد ريسک‌پذير باشند، بايد به افراد زيردست خود اعتماد کنند و تلاش کنند مسير کارکنان خود را مشخص کنند، بايد به عواملي که موجب ترس کارکنان مي‌شود توجه کنند.
آزمودن آنچه مي‌دانيم
اصولي بيان شده که طي ساليان، آن‌ها را براي تحقق و محافظت از فرهنگي سالم و خلاق پرورش داده‌ايم. زماني که ايده هاي پيچيده را به شعاري چاپ شده روي تي‌شرت تبديل مي‌کنيد.
بي‌شک، احتمال برداشت نادرست از آن را افزايش خواهيد داد و نيروي پنهان آن ايده را تضعيف خواهيد کرد. به چيزي مي رسيد که گفتنش آسان، اما عمل‌کردن به آن دشوار است. شايد در جاي جاي اين کتاب، حقايق ساده‌اي را دست کم گرفته باشيم. اما من ديدگاهي منحصر‌به‌فرد دارم. از اين‌رو، گمان مي‌کنم به اشتراک‌گذاشتن برخي از اين اصول با ديگران اقدامي مفيد باشد؛ البته به عقيده من، مطرح کردن اين نظرات با شما آن‌ها را گران‌بهاتر مي‌کند. پيشنهاد مي‌کنم شما هم هر جمله را نقطه‌اي براي شروع و عاملي براي جست‌وجوي عميق‌تر در نظر بگيريد، نه يک نتيجه‌گيري
چند پيشنهاد براي مديريت فرهنگي خلاق
يک ايده خوب را به گروهي متوسط بدهيد. آن‌ها ايده را خراب خواهند کرد. حال ايده را در اختيار گروهي خوب قرار دهيد. آن ها ايده شما را اصلاح مي‌کنند يا آن را به ايده‌اي بهتر تبديل مي‌کنند. اگر گروه را درست را انتخاب کنيد، اين شانس وجود دارد که به ايده‌هاي درست دست پيدا کنند.
زماني که در جست‌وجوي افرادي براي استخدام هستيد، به آن‌ها فرصت دهيد تا ارزش‌هايشان را در خصوص سطح مهارت فعلي ارتقا دهند. کاري که فردا قادر به انجامش هستند مهم‌تر از کاري که امروز مي‌توانند انجام دهند.
همواره افرادي را استخدام کنيد که از شما باهوش‌ترند. هميشه فرصتي براي بهتربودن بيابيد؛ حتي اگر اين فرصت همچون تهديدي بالقوه به ‌نظز برسد.
اگر در سازمان شما افرادي وجود دارند که احساس مي‌کنند براي پيشنهاد دادن ايده‌هايشان آزاد نيستند، شما بازنده‌ايد، ايده‌هايي را که از منابع غير‌منتظره به دستتان مي‌رسند، مبالغه آميز نپنداريد. بي شک هرچيزي مي‌توانند الهام‌بخش باشد.
اين‌که پذيراي ايده هاي ديگران باشيم کافي نيست. به کارگيري خرد جمعي افرادي که با آن‌ها کار مي‌کنيد،‌فرايندي فعال و پيوسته است. د رنقش يک مدير، ايده‌ها را از ذهن افرادتان بيرون بکشيد و مدام آن‌ها را وادار کنيد با يکديگر همکاري کنند.
در دلايل ارزشمند بسياري وجود دارد که چرا در محيط کار، افراد با يکديگر روراست و صريح نيستند. وظيفه‌ي شما جست‌و‌جوي اين دلايل و مشخص‌کردن آن‌هاست.
اگر در سازمان ترسي وجود داشته باشد، دليلي براي آن وجود دارد. وظيفه ما در وهله نخست، پيداکردن ترس، در مرتبه دوم، درک‌کردن آن و در مرحله آخر، تلاش براي ريشه کن کردن آن است.
اعتماد بدين معني نيست که شما به افرادتان اعتماد مي‌کنيد، چون آن‌ها خرابکاري نمي‌کنند؛ بدين معني است : حتي زماني که مرتکب اشتباه مي شوند شما باز هم به آن‌ها اعتماد مي‌کنيد؛ اين يعني اعتماد.
چرا پيکسار؟
چرا پيکسار؟ اين اسم از ميان گفت‌وگوي بين آلوي و يکي ديگر از همکارانمان «لورن کارپينتر» پديدار شد. آلوي بيشتر دوران کودکي‌اش را در تگزاس و نيومکزيکو گذارنده بود، علاقه بسياري به زبان اسپانيايي داشت و درباره چگونگي شباهت برخي اسم هاي انگليسي بهافعال اسپانيايي کنجکاو بود، براي مثال کلماتي مانند «ليزر»؛ بنابراين آلوي روي کلممه پيکسر اصرا داشت. کلمه‌اي ک به گمان او معني يک فعل اسپانيايي جعلي يعني «ساخت تصويرها» را داشت. لورن نيز کلمه «رادار» را انتخاب کرد. سپس آن‌ها کشف تازه‌اي کردند: پيکسر+ رادار= پيکسار! و اين کلمه به ياد ماند.

فروشگاه اينترنتي 30بوک