

جاذبه میان ما
انتشارات آموت منتشر کرد:
من و گراهام راسل براي هم ساخته نشده بوديم. من تابع احساساتم بودم، او بيروح بود. من رؤيا ميبافتم و او در کابوس زندگي ميکرد. من گريه ميکردم و او اشکي براي ريختن نداشت. گاهي با وجود قلب يخزده و روح گريزپايش، لحظاتي را با هم تقسيم ميکرديم. چشمهايمان درهم قفل ميشد و رازهاي همديگر را ميديديم. لحظاتي که او ترسهاي مرا ميچشيد و من هوايش را نفس ميکشيدم. لحظاتي که هر دو تصور ميکرديم عشق ورزيدن به ديگري چطور ميتوانست باشد.
همان لحظهها ما را از زمين جدا کرد و به پرواز درآورد، اما وقتي ضربه واقعيت بر تنمان نشست، جاذبه ما را پايين کشيد. گراهام راسل مردي نبود که بداند چطور عاشقي کند، من هم زني نبودم که عاشقي کردن را بلد باشم. با اينحال اگر اين شانس را داشتم که يکبار ديگر سقوط کنم، تا ابد با او سقوط ميکردم. حتي اگر تقديرمان اين بود که به زمين سخت کوبيده شويم.
***************
بريتني سيچري از لحظه تولد عاشق کلمات بوده است. او ليسانس تئاتر و نويسندگي خلاق دارد. عاشق فيلمنامهنويسي، بازيگري و رقصيدن (هرچند ناشيانه) است و معتقد است هرکسي بايد سهمي از قهوه و چاي داشته باشد. بريتني همراه خانوادهاش در ميلواکي زندگي ميکند و اوقات فراغتش را به بازي با حيوانات خانگياش ميگذراند. «هواي او»، «آبو هواي راکد»، «آتش ميان هاي و لو» و «هنر روح» از ديگر کتابهاي اوست.
فروشگاه اينترنتي 30بوک









شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













