گفت این هم از قصه اندوه منتعجب کردم او قصه اندوه را خوانده بود او کتاب میخواند آن هم چنین کتابی
نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات صدای معاصر منتشر کرد :
حسی که به کاوه داشتم متفاوت از ثانی بود ثانی برام عشق خام نوجوانی بود کاوه متفاوت بود همان طور که خودش متفاوت بود
کاوه بامزه و مهربان و باهوش در عین حال محکم و گاهی خشن بود اما همه این ها کاوه واقعی نبود زبان نیش دار ومتلک های هوشمندانه اش تمام کاوه نبود
تمام کاوه چیزی بود که در زیر این لایه ها پنهان شده بود مردی که نگران میشد گاهی کار خیر میکرد ولی اگر کسی بد میکرد نمی بخشید شاید ظاهر او غلط انداز بود و بسیار شبیه به ایرج شده بود ولی در درون کاوه کاملا متفاوت بود .
راحت جوش می آورد و به همان راحتی آرام می شد کسی بود که برای نزدیکانش از ته قلب مایه می گذاشت ولی نشان نمی داد که چه می کند . دوست نداشت که نشان بدهد در فکر من است نگرانم است ولی بود این را از تمام حرکاتش می خواندم ولی نشان نمی داد
در یک کلام کاوه دوست نداشت که خوب دیده شود نمی دانم این بد نشان دادن خودش چه سودی به حالش داشت فکر می کرد اگر محبت اش را نشان دهد یا اگر نشان دهد که کار خوب هم از دستش برمی آد نشان از ضعفش دارد ؟یا شاید هم نمی خواست آن چه که واقعا بود را نشان دهد اما هرچه بود کاوه ای که در این چند ماه اخیر شناخته بودم دوست داشتنی بود حتی اگر متلک نیش دار می گفت و نشان می داد که بد است و خشن
فروشگاه اینترنتی 30بوک
گفت این هم از قصه اندوه منتعجب کردم او قصه اندوه را خوانده بود او کتاب میخواند آن هم چنین کتابی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
خانم حسنی واقعا نویسنده ی خوبی هستند. سه تا از کتاب هاشون تو دل من یه جای دیگه ای دارن یکی یادداشت های یک گمشده،توطئه های خانوادگی و ناگفته هست.
این کتاب خیلی قشنگ و گیرا بود. ناخودآگاه آدم می خواست همینطور جلوتر بره . حس بین آدمها خوب و قشنگ توصیف شده بود. نه رویایی نه بد. یجوری خیلی واقعی و ملموس.