والدین سمی

والدین سمی از سایت گودریدز امتیاز 4.1 از 5 را دریافت کرده است.

والدین سمی از سایت آمازون امتیاز 4.7 از 5 را دریافت کرده است.

دکتر سوزان فوروارد مطرح‌ترین و موفق‌ترین روان‌درمانگر و پرفروش‌ترین نویسندۀ کتاب‌های خودیاری است. کتاب والدین سمی از او در سال 1989 منتشر شد. در این کتاب دکتر سوزان فوروارد نشان می‌دهد که والد یا والدین سمی چه کسانی هستند، چرا پشت سر گذاشتن و نادیده گرفتن والدین سمی برای بسیاری افراد دشوار است و در آینده چه بلایی بر سر کودکانی می‌آید که با والدین سمی بزرگ شده‌اند و چگونه چنین کودکانی می‌توانند خود را درمان کنند.

«کتابی پویا و قدرتمند که نویسنده در آن رک و بی‌پرده صحبت کرده است. این کتاب به خواننده امید می‌بخشد. این کتاب واقعاً می‌تواند یک نجات‌دهنده باشد.» - ابیگیل ون بورن، نویسندۀ کتاب اَبی عزیز

«من سوزان فوروارد را یکی از برجسته‌ترین درمانگران این دوره می‌دانم.»  - جان برادشاو

اگر در کودکی با والد یا والدین سمی زندگی کرده باشید ممکن است در بزرگسالی دچار افسردگی شوید یا در روابط، شغل و تصمیم‌گیری‌تان به مشکل بربخورید. با راهنمایی‌های دکتر سوزان فوروارد در کتاب والدین سمی می‌توانید آسیب‌هایی که از والدین سمی دیده‌اید برطرف سازید. اگر هم پدر و مادر هستید، یا قرار است پدر و مادر شوید، یا در زندگی با مشکلات جدی روانی مواجه شده‌اید که حس می‌کنید مربوط به دوران کودکی‌تان می‌شود حتماً کتاب والدین سمی را بخوانید. همچنین این کتاب می‌تواند اطلاعات مفیدی در اختیار پدر و مادرها بگذارد تا ناخودآگاه با اعمال و رفتارشان به روان کودکان آسیب نرسانند.

«مردم یونان باستان معتقد بودند که خدایان در تفریحگاه آسمانی خود از بلندای کوه المپ به پایین نگاه می‌کنند، در مورد هر کار یونانی‌ها قضاوت کرده و اگر از آن‌ها خشنود نباشند، به سرعت تنبیه‌شان می‌کنند. خدایان مجبور نبودند مهربان یا عادل باشند حتی می‌توانستند کاملاً بی‌منطق بوده و شما را به اکو تبدیل کنند یا کسی را مجبور کنند تخته‌سنگی را تا ابد از یک سربالایی بالا ببرد. از این رو، قابل پیش‌بینی نبودنِ این خدایان قدرتمند، بذر ترس و سردرگمی را در میان پیروان فانی آن‌ها می‌افشاند. درست شبیه بسیاری از روابط سمی والدین و فرزندان، پدر یا مادر پیش‌بینی ناپذیر نیز می‌تواند از نگاه یک کودک، شبیه خدایی هولناک باشد. در عنفوان کودکی، والدین خداگونه همه‌چیز ما هستند که بدون آن‌ها از عشق بهره‌ای نمی‌بریم، کسی از ما حمایت نمی‌کند. بی‌سرپناه و گرسنه می‌مانیم، مدام می‌ترسیم و می‌دانیم که به‌تنهایی قادر نیستیم زنده بمانیم. آن‌ها نان‌آورهای قدرتمند ما هستند. ما نیازمندیم و آن‌ها تأمینمان می‌کنند. ما با دست خالی و بدون امکان ارزیابی والدینمان، فکر می‌کنیم که آن‌ها کامل‌اند. همزمان که جهان ما از گهواره‌مان بزرگ‌تر می‌شود، نیاز به حفظ این تصویر عالی برای دفاع در برابر ناشناخته‌های بزرگی که به‌وفور با آن‌ها مواجه می‌شویم، در درون ما رشد می‌کند. تا زمانی که باور داریم والدین ما بی‌عیب و نقص‌اند، ما نیز احساس امنیت می‌کنیم.»

«والدین سمی این درک و فهم را ندارند. آن‌ها از زمان آموزش دستشویی رفتن کودک تا مرحلۀ بلوغ وی، هرگونه سرکشی یا تفاوت‌های فردی را نوعی حملۀ شخصی تلقی می‌کنند و با تشدید وابستگی و ناتوانی کودک، در واقع از خودشان دفاع می‌کنند. سرانجام نیز به جای حمایت از رشد سالم کودک، ناخودآگاه آن را تضعیف می‌کنند، چون می‌پندارند که این به نفع کودکشان است. آن‌ها ممکن است از این عبارات استفاده کنند: «این کار، شخصیتش رو می‌سازه» یا «بچه باید بد و خوب رو از هم تشخیص بده»؛ ولی منفی‌گرایی آن‌ها واقعاً به عزت‌نفس کودک آسیب می‌رساند و هر نوع استقلال در حال شکوفایی را تخریب می‌کند. مهم نیست والدین چه‌قدر کار خود را درست می‌دانند، چرا که چنین جملاتی باعث کینه‌جویی، خشم و تندخویی کودکان می‌شود. فرهنگ‌های کهن و ادیان، به والدین قدرتِ مطلق می‌دهد. پرخاشگری به همسران، عزیزان، خواهران و برادران، رئیس‌ها و دوستان پذیرفتنی است؛ ولی رویارویی قاطعانه با والدین، تقریباً حرام است. چند بار این جمله‌ها را شنیده‌اید: «جواب مادرت رو نده» یا «اگه جرأت داری سر بابات داد بزن»؟ فرهنگ یهودی‌مسیحی نیز با ایجاد اصطلاح «خدای پدر»، به این تابو در ناخودآگاه جمعی ما قداست می‌بخشد و ما را نصیحت می‌کند که به «پدر و مادر خود احترام بگذارید». این اعتقاد در مدارس، کلیساها و دولت (که روی ارزش‌های خانوادگی متمرکزند) و حتی در شرکت‌های ما منعکس می‌شود.»

«با تضعیف عزت‌نفس کودک، وابستگی و نیازش به این باور که والدینش او را حمایت و تأمین می‌کنند، بیشتر می‌شود. حمله‌های عاطفی یا آزارهای فیزیکی فقط در صورتی می‌تواند برای بچه مفهومی داشته باشد که او مسؤولیت رفتار والدین سمی‌اش را بپذیرد. صرف‌نظر از این‌که والدینتان چه‌قدر سمی هستند، شما باز هم نیازمندید آن‌ها را مقدس بشمارید. حتی اگر در مرحله‌ای بپذیرید که پدرتان اشتباه کرده که شما را کتک زده، باز هم ممکن است فکر کنید او حق داشته است. استنباط عقلانی برای مجاب‌کردن شما به بی‌گناهی، کافی نیست. یکی از مراجعین به من می‌گفت: «من فکر می‌کردم آن‌ها بی‌عیب‌ و نقص هستند و برای همین وقتی با من بدرفتاری می‌کردند، فکر می‌کردم من بد هستم.» دو اصل اساسی در ایمان به والدین خداگونه وجود دارد:
۱. من بد هستم و والدین من خوب‌اند.
۲. من ضعیف هستم و والدین من قوی‌اند.
این‌ها باورهایی قدرتمند است که می‌تواند شما را به والدینتان وابسته‌تر سازد. این اعتقادات باعث زنده نگه‌داشتن ایمان شما می‌شود و نمی‌گذارد با این حقیقت دردناک روبه‌رو شوید که والدین خداگونهٔ شما وقتی بیشتر از همیشه آسیب‌پذیر و بی‌پناه بودید، به شما خیانت کردند. اولین قدم برای این‌که مهار زندگی‌تان را در دست بگیرید، این است که دست‌کم به‌خاطر خودتان با حقیقت روبه‌رو شوید که البته به شهامت نیاز دارد. با وجود این، حالا که دارید این کتاب را می‌خوانید، یعنی پیشاپیش برای تغییر، آستین‌هایتان را بالا زده‌اید. حتی خواندن این کتاب هم شهامت می‌خواهد.»

زمانی که بچه بودید، آیا پدر و مادرتان به شما گفتند که شما بد یا بی‌ارزش هستید؟ آیا والدین‌تان از تنبیه بدنی برای تربیت شما استفاده کرده‌اند؟ یا مجبور شده‌اید مراقب والدین خود باشید و به درد و دل‌هایشان گوش بدهید؟ حالا اما شما بزرگ شده‌اید و آیا هنوز والدین‌تان طوری با شما رفتار می‌کنند که انگار هنوز بچه هستید؟ آیا پس از وقت گذراندن با والدین خود دچار واکنش‌های احساسی یا فیزیکی شدیدی می‌شوید؟ آیا والدین‌تان شما را با تهدید، احساس گناه یا پول کنترل می‌کنند؟ شاید عنوان والدین سمی باعث شود فکر کنید که این کتاب با هدف متهم کردن و سرزنش والدین نوشته شده اما اشتباه می‌کنید. کتاب والدین سمیِ دکتر سوزان فوروارد، در جهت هشیاری و شفا نوشته شده است. هوشیاری و هشدار به والد یا والدین و پدر و مادرهای آینده تا بفهمند چگونه هر کلمه، عمل یا احساس آن‌ها به شدت بر شکل‌گیری شخصیت، باورها و دیدگاه کودک نسبت به زندگی تأثیر می‌گذارد.  کودکانی که اکنون بزرگ شده‌اند و مشکلاتی دارند باید به این درک برسند که اگر زخمی از والدین‌شان خورده‌اند، تقصیر آن‌ها نیست چون حق انتخابی نداشته‌اند و می‌توانند با عزم و ارادۀ کافی این زخم‌ها و آسیب‌های روحی را درمان کنند.

زندگی میلیون‌ها نفر به‌خاطر آزار والدین آسیب دیده است. والدینی که نیازهای فرزندان‌شان را نادیده می‌گیرند یا باعث می‌شوند این کودکان با احساس گناه بزرگ بشوند. والدینی که الکلی یا معتاد به مواد مخدر هستند. والدینی که متاسفانه آزارگر یا استثمارگر بوده‌اند یا صرفاً نسبت به فرزندشان بی‌تفاوت بوده‌‌اند. دکتر سوزان فوروارد کتاب والدین سمی را برای راهنمایی و کمک به چنین افرادی نوشته که در اثر همزیستی با والد یا والدین سمی دچار آسیب‌های روحی و روانی، بحران هویتی، گم‌گشتگی عاطفی، نارضایتی از زندگی، خود سرزنشی، اشتباهات فاحش و شکست‌های پی در پی در زندگی شده‌اند و اعتماد به نفس خود را از دست داده‌اند. همچنین سوزان فوروارد در کتاب والدین سمی، تاریخچه و سوابق درمان بسیاری از بیمارانش که به دلیل تربیت نادرست خانواده دچار آسیب‌های روانی شده‌اند را با مخاطبان به اشتراک گذاشته است. هم‌زمان او به شما یاد می‌دهد که چطور با آسیب‌های این چنینی و زخم‌های روحی خود کنار بیایید یا آن‌ها را درمان کنید. تا زمانی که شجاعت و عزم برای ساختن زندگی بهتر در آینده را داشته باشید، می‌توانید تمام زخم‌هایی که از والدین‌تان خورده‌اید را التیام بخشید.

وقتی کودک بودید...
• والدین‌تان به شما می‌گفتند شما بد، ناکافی یا بی‌ارزش هستید؟
• آیا والدین‌تان شما را تنبیه بدنی می‌کردند؟ 
• آیا شما مجبور بودید مشکلات والدین‌تان را حل کنید و از آن‌ها مراقبت کنید؟
• آیا اغلب از والدین‌تان می‌ترسیدید؟
• آیا والدین‌تان کاری با شما انجام داده‌اند که مجبور شده‌اید آن را مخفی کنید؟

حالا که بزرگ شده‌اید...
• آیا والدین‌تان هنوز طوری با شما رفتار می‌کنند که انگار بچه هستید؟
• آیا پس از گذراندن وقت با والدین خود دچار واکنش‌های عاطفی یا جسمی شدید مثل حملۀ اضطرابی می‌شوید؟
• آیا والدین‌تان شما را با تهدید یا احساس گناه کنترل می‌کنند؟ آیا آن‌ها سعی دارند با پول شما را کنترل کنند؟
• آیا احساس می‌کنید هر کاری انجام بدهید از نظر والدین‌تان به قدر کافی خوب نیست؟
همه می‌دانیم پدر و مادرها نیز انسان هستند و ممکن است دچار خطا بشوند، بچه‌هایشان را تنبیه کنند و ناخودآگاه آسیب‌های زیادی به روح و روان آن‌ها وارد کنند. آیا این رفتارها چنین پدر و مادرهایی را، والدینی بی‌کفایت و سنگدل می‌کند؟ مسلماً نه. کودکان به راحتی می‌توانند با عصبانیت‌های گاه و بی‌گاه والدین کنار بیایند اما الگوهای تکرار شونده و سمی برخی والدین، آسیبی دائمی به روح و روان کودکان وارد می‌کند. 

• مقدمه
• چرا به عقب برگردیم؟
• پدر یا مادر سمی کیست؟
• والدین سمی با شما چه می‌کنند؟
• نبض روان‌شناسی خود را در دست بگیرید
• خودتان را از شر میراث والدین سمی نجات دهید
• آیا من نباید مسؤول حال و روز فعلی‌ام باشم؟
• این کتاب چه کاری می‌تواند برای شما انجام دهد؟
• یک: والدین خداگونه
• دو: صرفا چون تو منظوری نداشتی به این معنا نیست که من اذیت نشده‌ام.
• سه: چرا نمی‌گذارند به میل خودم زندگی کنم؟
• چهار: کسی در این خانه الکلی نیست!
• پنج: همۀ زخم‌ها داخل بدن هستند
• شش:‌ گاهی، زخم‌ها بیرونی هستند
• هفت: خیانت محض
• هشت: چرا والدین این‌طور رفتار می‌کنند؟
• نه: مجبور نیستید ببخشید
• ده: من یک آدم بالغم
• یازده: آغاز استقلال فردی
• دوازده: چه کسی واقعاً مسؤول است؟
• سیزده: مواجهه: جاده‌ای به سوی استقلال
• چهارده: درمان زخم ناشی از زنا با محارم
• پانزده: شکستن چرخه

• کتاب آدم‌های سمی اثر لیلیان گلاس متخصص علوم رفتاری است که در آن به شما یاد می‌دهد چطور با افرادی که باعث بهم‌خوردن نظم زندگی‌تان و بهم ریختن اعصاب‌تان می‌شوند روبه‌رو شوید یا آن‌ها را از زندگی‌تان حذف کنید.

• کتاب 40 فکر سمی که شما را آزار می‌دهد اثر آرنولد لازاروس برای افرادی است که دچار ناامیدی مزمن شده‌اند و نمی‌توانند از دست افکار سمی و مزاحم خلاص شوند با کمک این کتاب و چهل موردی که نویسنده در این کتاب به‌ آن‌ها اشاره کرده، افکار و باورهای سمی و غلط خود را درمان کنید.

• کتاب هنر ظریف رهایی از دغدغه‌ها کتابی خودیاری از مارک منسن نویسنده و کارآفرین آمریکایی است. او که معتقد است مردم دچار مثبت‌اندیشی سمی شده‌اند در این کتاب به شما یاد می‌دهد چطور دست از همیشه مثبت‌بودن بردارید و دغدغه‌‌های درستی برای زندگی پیدا کنید.