انتشارات نگاه منتشر کرد:
الحذار اي غافلان زين وحشت‌آباد الحذار الفرار اي عاقلان زين ديومردم الفرار
اي عجب، دلتان نه بگرفت و نشد جانتان ملول زين هواهاي عفن زين آب‌هاي ناگوار
عرصه نادلگشا و بقعه نادلپسند قرصه‌اي ناسودمند و شربتي ناسازگار
مرگ در وي حاکم و آفات در وي پادشاه ظلم در وي قهرمان و فتنه در وي پيشکار
امن در وي مستحيل و عدل در وي نااميد کام در وي ناروا، راحت در او ناپايدار
ماه را ننگ محاق و مهر را نقص کسوف خاک را عيب زلازل چرخ را رنج دوار
مهر را خفاش دشمن، شمع را پروانه خصم جهل را بر دست تيغ و عقل را بر پاي خار
نرگسش بيمار بيني لاله‌اش دل‌سوخته غنچه‌اش دلتنگ يابي و بنفشه سوگوار
تو چنين بي‌برگ در غربت به خواري تن‌زده وز براي مقدمت روحانيان در انتظار
بوده‌اي يک قطره آب و پس شوي يک‌مشت خاک در ميانه چيست اين آشوب و چندين کارزار
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید
