33 استراتژی جنگ

معرفی کتاب 33 استراتژی جنگ اثر رابرت گرین 

نظر بسیاری از مردم این است که باید دست از جنگ و جدال کشید و در صلح زندگی کرد. بنابراین مدت‌هاست که انسان‌ها این‌گونه تربیت می‌شوند. به ما یاد داده‌اند که نباید افرادی متخاصم یا پرخاشگر باشیم و مفاهیمی چون درستکاری فضای عمومی را پر کرده است. مشکل این است که دنیا دقیقاً برعکس است و ما برای مواجهه با دنیای واقعی و در واقع جنگیدن آماده نیستیم. 

اما چرا باید جنگید؟ جواب واضح است. دنیای امروز پُر از رقیب است. در سیاست، کسب‌وکار و حتی هنر با مخالفانی روبه‌رو هستیم که حاضرند دست به هر کاری بزنند تا از دیگران پیشی بگیرند. شاید از همه پیچیده‌تر و دردسرسازتر، مبارزه با کسانی باشد که در ظاهر با ما موافق هستند. همان افرادی که در ظاهر با ما دوست هستند، اما منتظر فرصتی هستند تا از پشت به ما خنجر بزنند. دسته‌ای دیگر نیز سعی می‌کنند با القای احساس گناه ما را از صحنۀ رقابت حذف کنند. چنین افرادی تنها به فکر خودشان هستند و بسیاری از ما حالا زخم خورده‌ایم.

دلیل این همه هرج‌ومرج این نیست که ما و اطرافیانمان موجوداتی بی‌رحم هستیم یا نمی‌توانیم در صلح و آرامش زندگی کنیم. بلکه دلیل اصلی آن است که نمی‌توانیم آنچه در اعماق وجودمان نهادینه شده است را تغییر دهیم. دنیا هر روز ناامن‌تر می‌شود و ما باید به فکر خودمان، خواسته‌ها و علاقه‌مندی‌هایمان باشیم. آنچه نیاز داریم تنها استراتژی‌های درست و هوشمندانۀ رابرت گرین است. 

در کتاب 33 استراتژی جنگ چه می‌خوانیم؟

شاید بتوان گفت که بزرگ‌ترین استراتژیست دنیا، سان تزو، نویسندۀ کتاب چینی باستانی هنر جنگ بود. او این کتاب را حدود قرن چهارم پیش از میلاد نوشت و این کتاب هنوز هم منتشر می‌شود و طرفداران بسیاری دارد و بسیاری استراتژی‌های او را در تجارت و زندگی روزمره به کار می‌گیرند. یک استراتژیست در واقع با بازی گرفتن نقاط ضعف روانی مخالف خود، سوق دادن رقیب خود به مواضع خطرناک و ایجاد احساس سردرگمی و خستگی در او می‌تواند پیش از اینکه حریف را از نظر فیزیکی تسلیم خود کند، از لحاظ ذهنی و روانی او را خُرد کند و درهم بشکند. 

این شکل از پیروزی همان برنده شدن با کمترین بهاست و می‌توان با این روش حتی کشوری را با کمترین میزان تلفات و منابع فتح کرد. استراتژیست‌های بزرگ تاریخ همواره تحسین شده‌اند و بین این‌ها می‌توان به ارتشبد روم، اسکیپیوی آفریقایی در اسپانیا، ناپلئون بناپارت در جنگ اولم و توماس ادوارد لورنس در نبردهای بیابانی جنگ جهانی اول اشاره کرد. استراتژی‌های موفق در جنگ، در واقع بر پایۀ روان‌شناسی بنا شده‌اند و شکست‌های نظامی بزرگ تاریخ نیز درس‌های جالبی در مورد حماقت انسان و محدودیت قدرت و نیروی انسانی در اختیار ما قرار می‌دهند. 

رابرت گرین در 33 استراتژی جنگ، با یادآوری پیروزی و شکست گذشتگان به شما یاد می‌دهد که چطور در دنیای پرخاشگر امروز از خود دفاع کنید و گوش به زنگ باشید. در واقع با کمک 33 استراتژی جنگ می‌توانید بر جنگ عقلانی مسلط شوید، یاد بگیرید چطور بازی کنید و بدون خشونت برنده شوید. رابرت گرین استراتژی‌های کتاب 33 استراتژي جنگ را با استفاده از نوشته‌ها و روش‌های بزرگ‌ترین ژنرال‌های تاریخ مثل اسکندر کبیر، هانیبال، چنگیزخان، ناپلئون بناپارت، شاکا زولا، ویلیام تیکاماسا شرمن، اروین رومل، وو گوین و جیاپ و و همچین بزرگ‌ترین استراتژیست‌‌های تاریخ مثل سان تزو، میاموتو موساشی، کارل فون کلاوزویتس، آردانت دو پیک، توماس ادوارد لورنس و کلنل جان بوید نوشته است.

کتاب 33 استراتژي جنگ به پنج بخش تقسیم شده است، یک بخش از این کتاب جنگ‌افروزی خود هدایت شده است که در این بخش نویسنده به شما یاد می‌دهد چطور ذهن و جان خود را برای جنگ آماده کنید. بخش بعدی جنگ‌افروزی سازمانی است که در این بخش یاد می‌گیرید چگونه ارتش خود را سازمان‌دهی و آماده کنید. در هر فصل نویسنده با مثال‌های تاریخی از میادین نبرد و سیاست مثل مارگارت تاچر تا فرهنگ مثل آلفرد هیچکاک سعی کرده است تا پیوند نزدیک بین عرصه‌های مختلف و استراتژی را به مخاطبین خود نشان دهد. 

بخشی از سرفصل‌های کتاب 33 استراتژی جنگ

• مقدمه
• پیشگفتار
• استراتژی اول: به دشمن اعلام جنگ کنید/استراتژی قطبیت
• استراتژی دوم: جنگ پیشین را مبارزه نکنید/استراتژي جنگ چریکی ذهن
• استراتژی سوم: در آشفتگی و بحران حضور ذهن خود را از دست ندهید/استراتژی موازنه
• استراتژی چهارم: حس اضطرار و استیصال ایجاد کنید/استراتژی زمین مرگ
• استراتژی پنجم: از دام‌های تفکر گروهی اجتناب کنید / استراتژی فرمان و کنترل
• استراتژی ششم: نیروهای خود را تفکیک کنید / استراتژی آشوب کنترل‌کننده
• استراتژی هفتم: جنگ خود را به نهضت تبدیل کنید / استراتژی تقویت روحیه
• استراتژی هشتم: نبرد خود را با دقت انتخاب کنید / استراتژی اقتصاد کامل
• استراتژی نهم: ورق را برگردانید / استراتژی ضدحمله
• استراتژی دهم: حضور تهدیدآمیز داشته باشید / استراتژی‌های بازدارندگی

بریده‌هایی از کتاب 33 استراتژی جنگ

«زندگی مبارزه و زدوخوردی بی‌پایان است و شما نمی‌توانید در آن خوب بجنگید مگر آنکه دشمنان خود را بشناسید، یاد بگیرید دشمنان خود را بیرون بکشید و آن‌ها را با علائم و الگوهایی مشخص کنید که خصومتشان را برملا می‌کنند. سپس وقتی آن‌ها جلوی چشمانتان هستند، جنگ درونی را اعلان کنید. دشمنان شما می‌توانند شما را پر از هدف و مسیر کنند. همان‌گونه که قطب‌های مثبت و منفی آهن‌ربا جنبش ایجاد می‌کنند، دشمنان شما می‌توانند شما را پر از هدف و جهت کنند. همان‌طور که مردمانی که پشت‌سر شما ایستاده‌اند، هم قسمان و حامیان شما هستند، آن‌هایی که در مقابلتان ایستاده‌اند، منبع انرژی‌اند. ساده‌لوح نباشید، با برخی از دشمنان نمی‌توان مصالحه کرد و هیچ حد وسطی نمی‌توان قائل شد.»

«زندگی جنگ و مبارزه است و شما مدام خود را در مواجهه با شرایط و موقعیت‌های نامناسب، روابط ویرانگر و فعالیت‌های خطرناک می‌یابید. اینکه چطور با این شرایط روبه‌رو شوید، سرنوشت را تعیین می‌کند. همان‌طور که گزنفون می‌گفت، موانع شما رودخانه، کوه یا دیگر افراد نیستند، مانع شما خودتان هستید. اگر احساس گمشدگی و ابهام می‌کنید، اگر حس مسیریابی خود را از دست داده‌اید، اگر نمی‌توانید تفاوت بین دوست و دشمن را بیابید، فقط باید به خودتان شک کنید. این‌طور فکر کنید که همواره باید به میدان جنگ بروید. همه چیز به چهارچوب ذهنی شما و البته نگرش شما به دنیا بستگی دارد. تغییر نگرش می‌تواند شما را از عضوی سردرگم و انفعالی به رزم‌آوری خلاق و باانگیزه تبدیل کند.»

«اوایل دهه هفتاد سیستم سیاسی انگلستان بر الگویی ساده منطبق شد: حزب کارگر در انتخابات برنده می‌شد و دور بعدی محافظه‌کاران پیروز انتخاب می‌شدند. قدرت کمابیش مساوی بین این دو حزب ردوبدل می شد و همه چیز بسیار متمدن و آقامنشانه پیش می‌رفت. درواقع دو حزب شبیه هم شده بودند؛ اما وقتی سال 1974 محافظه‌کاران پیروز نشدند، برخی از آن‌ها خشمگین شدند. آن‌ها که می‌خواستند بر سیاست لرزه بیندازند، مارگارت تاچر را نامزد رهبری خود کردند. همان سال این حزب تقسیم شد و تاچر از این جدایی سود و نامزدی را برد. هیچ‌کس سیاست‌مداری همچون تاچر ندیده بود. در جهانی که مردان هدایت می‌کردند، زنی آن هم از طبقه متوسط و دختر یک بقال، اکنون رهبر حزب سنتی طبقه اشراف شده بود. لباس‌های او بسیار معمولی بودند و بیشتر از آنکه او را سیاست‌مدار نشان دهند، زنی خانه‌دار نشان می‌دادند. او در حزب محافظه‌کار بازیگر نبود و به‌واقع در حاشیه جناح راست قرار داشت.»

خواندن کتاب 33 استراتژی جنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

33 استراتژي جنگ یک اثر تحقیقی تاریخی در مورد استراتژی‌های برنده است. این کتاب بسیار آموزنده و مهیج است.

دربارۀ نویسندۀ کتاب 33 استراتژی جنگ

واکنش‌ها به کتاب 33 استراتژی جنگ

«تخصص گرین تجزیه و تحلیل زندگی و فلسفه‌های شخصیت‌های تاریخی مثل سان تزو و ناپلئون و استخراج نکاتی در مورد دستکاری افراد و موقعیت‌ها است. رابرت گرین جهان‌بینی متفاوتی دارد و آن را در کتاب 33 استراتژی جنگ به خوانندگان نشان می‌دهد.» - نیویورک تایمز

امتیازات

کتاب 33 استراتژی جنگ از سایت آمازون امتیاز 4.8 از 5 و از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را به دست آورده است.

تحلیل سی بوک از کتاب 33 استراتژی جنگ

نشر نسل نواندیش کتاب 33 استراتژي جنگ از رابرت گرین را با ترجمۀ فاطمه باغستانی منتشر کرده است.

کتاب 33 استراتژی جنگ از بحث‌ها و نمونه‌هایی از استراتژی‌های تهاجمی و تدافعی در طول تاریخ تشکیل شده است که می‌توان آن را به راحتی در زندگی روزمره، درگیری‌های اجتماعی و مذاکرات تجاری به کار بُرد و به پیروزی رسید.

اگر از کتاب 33 استراتژی جنگ خوشتان آمده، این کتاب‌ها را از دست ندهید

- 48 قانون قدرت، اثر پرفروش رابرت گرین که حتی میان زندانیان و افراد مشهور به محبوبیت رسید. رابرت گرین در این کتاب جنجالی و با تعریف کردن داستان نخبگان قدرت امروزی و گذشته، به شما نشان می‌دهد که چطور می‌توانید قدرت را به دست بگیرید.

- هنر جنگ اثر سان تزو استراتژیست نظامی که تقریباً در دورۀ کنفسیوس زندگی می‌کرده است. با این‌که 2500 سال از نوشتن این کتاب می‌گذرد اما این کتاب هنوز هم یکی از مهم‌ترین کتاب‌ها در زمینۀ استراتژی‌ جنگی و زندگی به شمار می‌رود و حتی می‌توان توصیه‌های آن را در آموزه‌های مدیریتی و زندگی نیز به‌ کار بُرد.