نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات علم منتشر کرد:
مرحوم عمران صلاحی نویسنده و شاعر طنز صاحب سبک ایرانی در سال 1325 در تهران چشم به جهان گشود و در سال 1385 چشم از جهان فروبست . عمران صلاحی را میتوان از مطرحترین طنزپردازان معاصر دانست. عمران صلاحی همواره در نوشتههای خود با زبانی طنزآمیز به مسائل اجتماعی توجه خاصی داشته است.
عمرن صلاحی از زبان خود ماجرای طنزنویسی خود را اینگونه بیان میکند:
ماجرای طنزنویسی من اینجور شروع شد که منزل پدری من در جوادیه بود. یک خانوادهی بسیار فقیرو من معمولا در پیادهرویهای روزانهام خیلی چیزها از داخل جوی آب و کنار دیوار پیدا میکردم. مخصوصا همیشه دنبال روزنامه و مجله بودم، و هر جا یک تکه روزنامه پیدا میکردم آن را برمیداشتم، تمیزش میکردم و میخواندمش. یک روز از داخل جوی چهار صفحه از یک روزنامه را پیدا کردم که اسمش ((توفیق)) بود. تا آن موقع نمیدانستم توفیق چیست. آن را بردم خانه و خاکش را پاک کردم و خواندم. خیلی خوشم آمد. تصادفا نشانی توفیق در آن چهار صفحه وجود داشت. آن موقع من با یک دوچرخه قراضه به مدرسه میرفتم و بچههای جواد یه سنگ میانداختند و پرههای دوچرخهام را میشکستند و دنبالم میکردند. یک روز من از زبان بچههای جوادیه شعر گفتم و برای توفیق فرستادم با این مضمون:
((من بچهی جوادیه هستم آهای کاکا
ناراضیند خلق ز دستم آهای کاکا))
و به همراه یک کاریکاتور آن را برای توفیق فرستادم. مدتها گذشت و یک روز از توفیق نامهای به دستم رسید.در نامه کلی تشویق شده بودم و فهمیدم مطالبم در توفیق چاپ شده است و آنها انتظار داشتند من به دفتر مجله بروم. من هم یک روز با دوچرخه قراضهام به دفتر توفیق در خیابان استانبول رفتم. با ترس و لرز و خجالت فراوان . آنها باور نمیکردند که این شعر سراپا شیطنت را من گفته باشم. تصادفا آن روز جلسه هیات تحریریه بود و مرا به آنجا بردند. در جلسات تحریریه به سوژه فکر میکردند. یک خبر را جلو من گذاشتند و من هم به سوژه فکر کردم. خلاصه تصادفا همه سوژههایم تصویب شد و خیلی تشویق شدم. از سال 4544 رسما در هیات تحریریه توفیق که آن زمان کوچکترین عضوش من بودم، مستقر شدم. از این زمان طنزنویسی من شروع شد. عمده شهرت صلاحی در سالهایی بود که برای مجلات روشنفکری آدینه، دنیای سخن و کارنامه به طور مرتب مطالبی با عنوان ثابت حالا حکایت ماست مینوشت.
روحش شاد و یادش گرامی
فروشگاه اینترنتی30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.