نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نخستین منتشر کرد:
ناخدا هرچند دقیقه یک بار از غفلت نقابدارها استفاده میکرد و بلند میشد سرک میکشید و دور و بر را نگاه میکرد و به بقیه می گفت: «فعلا همی دو نفرن!» و با ایما و اشاره به افراد دور و برش فرمان می داد.
در فرصتی، دو نفر از افراد سر خوردند و به انبار زیر عرشه رفتند. کامران هم همه ی وجودش گوش و هوش شده بود که اگر چیزی غیر عادی دید، ناخدا را خبر کند.
دو نفری که به زیر عرشه رفته بودند، با مقداری طناب و دو چوب دستی بالا آمدند.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.