

دنیای اسلپی (2)(حمله جک)
انتشارات ويدا منتشر کرد:
شان و خواهرش ويولت ميروند تا عمويشان جيم را براي تعطيلات تابستان ملاقات کنند. او توي خانهاي قديمي کنار ساحل زندگي ميکند. جيم ملوان است و چيزهاي عجيب و جالبي از دريا جمع آوري کرده. با گشتن اتاق پشتي، شان و ويولت يک صندوق قفلشده پيدا ميکنند. صندوق با زنجيري سنگين و کهنه پيچيده شده و با قفلي زنگزده و بزرگ قفل شده؛ اما آنها بازش ميکنند. در را به آرامي بالا ميبرند و ميبينند که جعبه پر است از جعبههاي قديمي.
جعبهاي زير جعبههاي ديگر مخفي شده که پر از گرد و خاک است! آهنگ ناخوشايندي از آن نواخته ميشود و عروسکي خيلي زشت از آن بيرون ميجهد: يک دزد دريايي پير با سربندي قرمز و کثيف روي موهاي چرب و بلندش، آثار زخم روي گونههايش با ريش و يک چشم! روي فنرش بيرون ميپرد و با صداي گوشخراشش ميگويد: «ممنون ک ملوان «جک رو آوردين بيرون!»
حالا شان و ويولت با سؤالات جديد و سختي روبرو هستند:
آيا جک آنان را به عمويشان برميگرداند؟
قول يک دزد دريايي دقيقاً چقدر ارزش دارد؟
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













