

انتشارات نگاه منتشر کرد:
بازسازى روزگاران گذشته كارى بسيار سخت است و مورخ اگر مىتوانست بىكم و كاست آن را بازسازى كند و يا خود در آن روزگار جاى بگيرد، تاريخنگارى چقدر دگرگون مىشد. در روزگارى نه چندان دور كه رفتوآمد ميان روستاها، شهرها، و كشورها، با پاى پياده و گاهى در روى آبها با كشتى انجام مىگرفت، گروهى به نام راهزن همواره در كمين بودند تا مسافران را تاراج كنند و دار و ندار آنها را بگيرند. مورخ امروزى ديگر چنين چيزى را به چشم نمىبيند و شايد هم نمىداند كه آنها بهتر ديدهاند، به جاى سرگردانى در كوهها و بيابانها و در پهنه آبها و آزار ديدن از سرما و گرما، در خانه خود، در دفتر خود در شهرها بنشينند و به شيوه قانونى، داروندار ديگران را به يغما ببرند و از ارج و ارزش هم برخوردار باشند و اگر راهزن ديروزى گاهى به چنگ قانون مىافتاد و پاسخگوى كار ناپسند خود مىشد، راهزن امروزى با هزاران نيرنگ، جان بدر مىبرد و گاهى «ادعاى شرف» هم مىكند! اگر روزگار گذشته را مورخ با روزگار كنونى بسنجد خواهد ديد كه حتى «ضربالمثلها» نيز در روزگار كنونى دگرگون شدهاند. در گذشته مىگفتند، «نابُرده رنج گنج ميسر نمىشود»، اما امروزه، گنج، بىرنج به دست مىآيد؛ مىگفتند «مزد آن گرفت جان برادر كه كار كرد»، در روزگار كنونى كسى كه كار مىكند، مزد نمىگيرد بلكه همواره بدهكار و نيازمند است و مزد را آن كسى مىگيرد كه كار نمىكند. در روزگار گذشته مىگفتند.
دانش طلب و بزرگى آموز تا به نگرند روزت از روز
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













