نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نگاه منتشر کرد:
کلیله و دمنه به انشای ابوالمعالی نصرالله منشی و براساس تصحیح مجتبی مینوی تهرانی و به اهتمام نیما مهدیکار به چاپ رسیده است.
كتاب كَلیله و دِمْنه از مجموعه هاى دانش و حكمت است كه مردمان خردمند قدیم گرد آوردند و «به هرگونه زبان» نوشتند و از براى فرزندان خویش به یادگار گذاشتند و در دورانهاى متمادى گرامى مى داشتند، مى خواندند و از آن حكمت عملى و آدابِ زندگى و زبان مى آموختند.
از كلیله و دمنه در طول سالها ترجمه هاى متفاوتى شده است كه هر كدام از آنها معایب و محاسن خاص خود را دارد. اما از میان آنها معروف ترین و پاكیزه ترین ترجمه، مشهور به كلیله و دمنه بهرام شاهى است.
كلیله و دمنه از زبان سانسكریت هند به زبان پهلوى (زبان باستان ایران) ترجمه شد، سپس به وسیله عبدالله بن المقفع به زبان عربى برگردانده شد. بعدها به دستور نصر بن احمد سامانى به نثر درى نوشته شد و رودكى شاعر آغاز قرن چهارم آن را به شعر پارسى زیبا درآورد. در اوائل قرن ششم ترجمه بلیغ و ادبى دیگرى از آن به وسیله ابوالمعالى نصرالله منشى انجام گرفت كه همان مشهور به كلیله و دمنه بهرام شاهى است.
از کلیله و دمنه در طول سالها ترجمه هاى متفاوتى شده است که هر کدام از آنها معایب و محاسن خاص خود را دارد. اما از میان آنها معروف ترین و پاکیزه ترین ترجمه، مشهور به کلیله و دمنه بهرامشاهى است.
کلیله و دمنه از زبان سانسکریت هند به زبان پهلوى (زبان باستان ایران) ترجمه شد، سپس به وسیله عبدالله بن المقفع به زبان عربى برگردانده شد. بعدها به دستور نصر بن احمد سامانى به نثر درى نوشته شد و رودکى شاعر آغاز قرن چهارم آن را به شعر پارسى زیبا درآورد. در اوائل قرن ششم ترجمه بلیغ و ادبى دیگرى از آن به وسیله ابوالمعالى نصرالله منشى انجام گرفت که همان مشهور به کلیله و دمنه بهرامشاهى است.
در مورد اصلیت ابوالمعالى نصرالله منشى دو روایت متفاوت در تاریخ ادبیات ایران است: برخى او را از اهالى شیراز مى دانند، و گروهى دیگر از مردم غزنین دانسته اند. از آغاز جوانى او اطلاع دقیقى در دست نیست، فقط معلوم است در جوانى با ادبا و فضلاى غزنین رفت وآمد داشته و مورد تکریم و احترام بهرامشاه غزنوى (511-552) بوده و در کارهاى دیوانى او مشارکت فعال داشته است. وى با آنکه هنوز جوان بود ولى به سبب دانش زیاد به سمت دبیرى خسروشاه (جانشین بهرامشاه) ارتقاء یافته بود. البته محمدبن عوفى در کتاب «جوامع الحکایات» ص 287 ، نظر دیگرى دارد: «چون در دبیرى ممارست نکرده بود گاه به گاه بر قلم او لفظى رفتى که از ادب دور بودى.»
پس از خسروشاه، ابوالمعالى نصرالله منشى همچنان در دربار غزنویان به خدمات دیوانى خویش ادامه داد، و در زمان پادشاهى خسرو ملک (559-583) به مقام وزارت رسید. به اعتبار کسب همین مقام است که محمد بن عوفى در کتاب پیش گفته از او صدر اجل یاد کرده است و در کتاب «لباب الالباب» نیز اسم او را در ردیف وزراء و صدور آورده است. اما علت حبس او در زمان خسرو ملک زیاد روشن نیست، فقط می توان حدس زد که شاید به دلیل سعایت حاسدان، مورد غضب شاه واقع شده. پس از حبس او، نصرالله منشى این رباعى را سروده براى خسرو ملک فرستاده :
اى شاه مکن آنچه بپرسند از تو روزى که تو دانى که نترسند از تو
سرانجام شفاعت اهل فضل و ادب در رهایى او از حبس خسرو ملک مؤثر واقع نشد و بعد از سال 555 و پیش از 583 یعنى تاریخ دوران زوال پادشاهى خسرو ملک و انقراض غزنویان درگذشت.
تاریخ دقیق ترجمه کلیله و دمنه به وسیله نصرالله منشى زیاد مشخص نیست. ولى چون این کتاب را بهنام ابوالمظفر بهرامشاه مسعود بن ابراهیم نوشته، مىتوان حدس زد که تاریخ آن بعد از سال 511 و پیش از سال 559 رهجرى بوده است. از طرفى دیگر چون برخى از اشعار مسعود سعد را در ترجمه خود به عنوان شاهد و تمثیل آورده است، پس کتاب پیش از حدود 515 (سال درگذشت مسعود سعد) یا اواخر زندگى آن شاعر، ترجمه نشده است. بنابراین تاریخ انشاى کلیله و دمنه باید بین 515 -552 بوده باشد. طبق گفته میرزا عبدالعظیم قریب استاد محترم و مرحوم دانشگاه در مقدمه کلیله و دمنه چاپ تهران، 1311 شمسى، این تألیف چند سال پس از قتل الراشد بالله (531) در تاریخ صد و هفتادمین سال تأسیس سلسله غزنویان (= حدود 536) انجام یافته است. بنابراین 536 نزدیکترین سال به تاریخ ترجمه کلیله و دمنه است.
این ترجمه با نثر فاضلانه و شاهده ا و تمثیلهایش به شدت مورد توجه فضلا و ادبا قرار گرفت، طورى که محمد بن عوفى از منشیان چیره دست قرن ششم و هفتم در کمتر از صد سال پس از ترجمه کلیله و دمنه بهرامشاهى درباره نصرالله منشى در کتاب «لباب الالباب»، صفحه 92، چنین گفته است: «…تا دور آخر زمان و انقراض عالم هر کس رسالتى نویسد یا در کتابت تنوّتى کند مقتبس فوائد او تواند بود، چه ترجمه کلیله و دمنه که ساخته است، دستمایه جمله کتّاب و اصحاب صنعت است و هیچکس انگشت بر آن ننهاده است و آن را فتح نکرده و از منشآت پارسیان هیچ تألیف آن اقبال ندیده است و آن قبول نیافته…»
نصرالله منشى هرگز تحت تأثیر صنایع ادبى قرار نگرفته و در هیچ موردى در کتاب خود فصاحت و بلاغت را از چشم دور نداشته است. به همین دلیل نوشته او از قرن ششم به بعد مورد تقلید و سرمشق تمام ادبا و فضلاى بعدى ایران واقع شده و نقش مؤثرى در این زمینه ها داشته است.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک
از لحاظ زمانی، نزدیکترین ترجمه به اصل کتاب هندی به دست ابوالمعالی نصرالله منشی صورت گرفته است. اما او به اصل کتاب هندی دسترسی نداشته است. امروزه به خاطر پویایی و تغییرات بسیار زبان فارسی کلیله و دمنه نوشته منشی به زبان پارسی معاصر برگردانده شده است. کتاب حاضر ترجمه منثوری است بر اثر ابوالمعالی نصرالله منشی با ترجمه مجتبی مینوی تهرانی. کلیله و دمنه یکی از محبوبترین کتابهای است که تا کنون به زبانهای فارسی و عربی و دیگر زبانهای اوراسیا، نوشته شده است.
جوامع مسلمان این کتاب را با نام کلیله و دمنه (به عربی: كليلة و دمنة) میشناسند، این کتاب، از کهنترین کتابهای داستانی موجود است و بنا بر حدس و گمان تاریخنگاران و نویسندگان مطرح، قدمتی دوهزارساله دارد و از آن زمان تا به امروز کتابی پرفروش و مشهور بوده و هنوز هم در سرتاسر جهان طرفدار دارد و خواند میشود. کلیله و دمنه دستکم 200 بار به 50 زبان مختلف ترجمه شده است.
کلیله و دمنه کتابی است مملو از قصص و حکایات تمثیلی و اخلاقی که اصالتاً هندی است و به زبان سانسکریت نوشته شده. بخش عمده این کتاب از کتاب پَنچَتَنترا و کمی از آن هم از مهاباراتا برگرفته شده است. زبان اصلی این کتاب بهاحتمال زیاد، زبان پْراکیت (نام عمومی زبانهای هندی میانه مشتق از سانسکریت و زبانهای مشابهش) است. این کتاب در طول تاریخ سفر پررمزورازی را از سر گذرانده که در ادامه به آن اشاره میشود.
کلیله و دمنه در اصل برای سه شاهزاده جوان که معلمهایشان را عاصی و پدرشان را پریشان کرده بودند، به رشته تحریر درآمد. شاه که میترسید تاجوتخت خودش را به پسران ناخلفش که حتی به ابتداییترین مهارتها و دانشها مسلط نبودند، بسپارد، از وزیر حکیم خودش راهحل جست. وزیر او نیز دست به قلم شد و پنجه تنتره را نوشت. او در این کتاب حکمت و دانش فراوان و عمیقی را به زبانی ساده و قابلفهم در قالب حکایات تمثیلی یا همان ادبیات فابل بیان کرد. شش ماه بعد شاهزادگان با مطالعه این کتاب، در راه کسب خرد بودند و بعداً عاقلانه بر کشورشان حکومت کردند. دویست سال بعدازاین واقعه پزشک ایرانی دربار انوشیروان، برزویه مأمور شد به هند سفر کند تا گیاه خاصی که شایعه شده بود به زندگان، زندگی ابدی میبخشد را پیدا کند و به دربار انوشیروان بیاورد. برزویه اما ازآنجاییکه مرد اندیشمند و عاقلی بود، در هند نیز با اندیشمندان نشست و بخواست میکرد.
او بعد از مدتی گشتوگذار دریافت که کتابی در هندوستان هست که تنها شاه اجازه خواندنش را دارد. او از شاه اجازه خواست کتاب را مطالعه کند. برزویه کتاب را به ذهن سپرد و بعداً آن را در قالب نامههای متعدد به دربار انوشیروان فرستاد. این نامهها به دست بُزرگمهر بُخْتَگانجمعآوری شده و به زبان پهلوی (زبان آن دوره ایران) ترجمه شد و بعداً هم منابعی از دیگر چند باب به آن افزوده شد و تبدیل به کتابی شد که برزوی بعداً تقاضا کرد بهپاس خدماتی که در راه جمعآوری و ترجمه این کتاب انجام داده است، نام و زحماتش را در ابتدای کتاب ذکر کنند. شاه ترجمه پهلوی این کتاب را آنقدر دوست میداشت که آن را در اتاق شخصیاش در کاخ نگه میداشت.
سیصد سال بعد، زمانی که ایران به دست اعراب فتح شد یک ایرانی مسلمان به نام ابن مقفع، تصادفاً نسخه پهلوی این کتاب را به عربی ترجمه کرد. ترجمه او از کتاب کلیله و دمنه چنان قدرتمند، واضح و سلیس است که تا به امروز نیز نمونهای بدیع از زبان و نثر عربی محسوب میشود. کلیله و دمنه به نام شخصیتهای اصلیاش که دو شغال ماجراجو هستند نامگذاری شده و بیشتر برای آموزش درباریون و کارمندان دولت نوشته شده بود اما آنچنان محبوب بود که بین تمام طبقات اجتماع رواج پیدا کرد و وارد فرهنگ عامه مردم شد و محبوبیت بینظیری کسب کرد. این کتاب بعد از ورود به عربستان در قرن سیزدهم بهخاطر استعمار اسپانیا به دست اعراب، وارد فرهنگ اسپانیا هم شد و همان جا به اسپانیایی باستان برگرداننده شد. بعد از اختراع صنعت چاپ، از اولین کتابهایی بود که در ایتالیا چاپ شد. کلیله و دمنه در اواسط یا اوایل نیمه دوم سده هفتم قمری به دست قانعی طوسی در 4500 بیت در قالب مثنوی منظوم شد. قانعی این اثر را از روی نسخه نصرالله منشی که به کلیله و دمنه بهرام شاهی هم معروف است، به نظم درآورده است.
کلیله و دمنه در طول تاریخ الهامبخش هنرمندان بسیاری بوده است و بسیاری از هنرمندان، نقاشان، سنگتراشان، سفالگران و باقی هنرمندان ایرانی و عربی و دیگر کشورها، نقاشیهای دیواری، گلدانها، سنگنبشتهها و نقاشیهای بسیاری از کلیله و دمنه و داستانهای کتاب آن خلق کردهاند. در قرن دوم یا سوم بعد از میلاد، در سریلانکا یک قطعه ظرف صیقل یافته قرمزرنگ بااصالت هندی که داستان میمون و تمساح را نشان میدهد، کشف شده است. از دیگر آثار هنری میتوان به بخشی نقشبرجسته سنگی مامالاپورام در قرن هفتم میلادی، از داستانهای پنجه تنتره و پلاکهای سفالی قالبگیری شده معبد بنگال، در قرن دهم میلادی اشاره کرد. سقف معبد ویشنو متعلق به قرن دوازدهم در مانداپور نیز با داستانهای پنجاتنتره تزئین شده است.
در قرن هفتم و هشتم میلادی، آسیای مرکزی، در پانجیکنت، هنرمندان سغدی دیوارهای خانههای خود را با افسانههای پنجاتنتره و ازوپ تزئین کردهاند. از دیگر اقتباسهای هنری محبوب میتوان به اثر حسین بن علی واعظ کاشفی اشاره کرد او حدوداً در دهه 430 شمسی و در هرات به دستور امیر نظامالدین شیخ احمد سهیلی، اقتباس و ترجمه ساده و روانی از این کتاب کرد و کتاب را به زبان زمانه خودش یعنی دوره تیموری بهروز کرد و نام آن را انوار سهیلی گذاشت. این کتاب در آن زمان در محافل روشنفکری فارس بسیار محبوب شده بود. به سفارش اکبر امپراتور مغول نسخهای به نام عیار دانش نیز تهیه شد.
کلیله و دمنه داستان دو شغال جوان به نامهای کلیله و دمنه است که در آن حکایتهای پندآموز گوناگونی از زبان حیوانات نقل میشوند. روایات این دو شغال ساختاراصلی داستان را تشکیل میدهند و بیشتر داستان درباره آنها و ماجراجوییهایشان است. داستان بیشتر از زبان کلیله روایت میشود و اوست که نگاهی عاقلانه و هوشمندانه به مسائل دارد. این دو شغال هر دو در دربار شیر، پادشاه حیوانات، سِمَتی دارند. پند بابا اول کتاب درباره مذاکرات و گفتگوهای آنها است.
حکایات هندی اغلب یک ویژگی مشترک دارند. در همه آنها اغلب ادبیات فابل هستند یعنی انسانها از زبان حیوانات سخن میگویند. این سبک از داستانگویی ارتباط خاصی با عقاید مذهبی هندیان درباره تناسخ و ارتباط انسان و طبیعت دارد. این شیوه داستانگویی فایده دیگری هم دارد. در این شیوه داستانپرداز بهراحتی میتواند مفاهیم فلسفی، نصیحتها، و نکات اخلاقی پرمغز را در قالب افسانههای حیوانی بیان کند اما در اصل خطابش به بزرگان و دولتمردان باشد بدون آنکه به آنها بیاحترامی کرده باشد.
این کتاب پانزده باب دارد که سه باب اول آن که بیشتر نوشتار ادبیان و مترجمان است که به کتاب اضافه شده است و عبارتاند از: باب مقدمه ابن المقفّع، تمهید بزرگمهر بختگان، باب برزویۀ طبیب و چهارده باب دیگر که بیشتر آنها بابهای کتاب اصلی هندی هستند نیز عبارتاند از: باب شیر و گاو، باب بازجست کار دمنه، باب دوستی کبوتر و زاغ، باب بوف و زاغ، باب بوزینه و باخه، باب زاهد و راسو، باب گربه و موش، باب پادشاه و فنزه، باب شیر و شغال، باب تیرانداز و مادهشیر، باب زاهد و مهامان او، باب پادشاه و بهمان، باب زرگر و سیاح و باب شاهزاده و یاران او. در دل این بابها چندین داستان فرعی درون خطی چند حکایت فرعی مستقل نیز وجود دارند. در نتیجه کتاب کلیله و دمنه بیش از 50 داستان و حکایت در دل خود دارد.
سبک اصلی کتاب کلیله و دمنه سبکی است که مشابه قدرتمند آن در کتاب هزار و یک شب و مثنوی معنوی مولانا دیده میشود. این سبک از یک چهارچوب کلی پیروی میکند که در آن یک بدنه و داستان اصلی وجود دارد و دیگر روایات و داستانها در دل آن بدنه اصلی رخ میدهند و. ممکن است ماجراهایی متفاوتی از دل ماجرای اصلی بِرویَد که کاراکترهای اصلی، اصلاً در آن داستان هیچ دخل و تصرفی نداشته باشند. این سبک در قدیم فقط در همین چند نمونه بوده اما امروزه بهصورت گستردهتری دیده میشود. وجه تمایز کتاب این است که بابهای آن بهصورت ضمنی به یکدیگر مربوط است. مثلاً در جایی از داستان وقتی یک ضربالمثل برای بار دوم مطرح میشود. کاراکتر حاضر در داستان پاسخ میدهد که: «این ضربالمثل را میدانستم.» و به این صورت داستانها در عین منحصربهفرد بودن، پیوستگی خاص خودشان را دارند.
این کتاب تعداد زیادی داستان جالب و خردآموز را کنار هم جمع کرده تا در ابتدا به بزرگان کشور اصلاحات اجتماعی و راهنماییهایی سیاسی و بعداً به مردم علم و اخلاق بیاموزد. این کتاب از همان زمان که به دست ابن مقفع به عربی ترجمه شد موردتوجه سیاسیون ساسانی و اسلامی قرار گرفت و بهعنوان راهنمای سیاسی مدون از آن استفادههای بسیاری برده میشد.
«و این مثل بدان آوردم که بسیار کس بکید و حیلت خویشتن را هلاک کرده است. لکن من ترا وجهی نمایم که اگر بر آن کار توانا گردی سبب بقای تو و موجب هلاکِ مار باشد. زاغ گفت: از اشارتِ دوستان نتوان گذشت و رای خردمندان را خلاف نتوان کرد. شگال گفت: صواب آن مینماید که در اوج هوا پروازی کنی و در بامها و صحراها چشم میاندازی تا نظر بر پیرایهای گشاده افگنی که ربودنِ آن میسر باشد. فرود آئی و آن را برداری و هموارتر میروی چنانکه از چشم مردمان غایب نگردی. چون نزدیک مار رسی بر وی اندازی تا مردمان که در طلبِ پیرایه آمده باشند نخست ترا باز رهانند آنگاه پیرایه بردارند. زاغ روی بآبادانی نهاد، زنی را دید پیرایه بر گوشۀ بام نهاده و خود بطهارت مشغول گشته؛ در ربود و بر آن ترتیب که شگال گفته بود بر مار انداخت. مردمان که در پیِ زاغ بودند در حال سرِ مار بکوفتند و زاغ باز رست.»
کلیه و دمنه کتاب پندآموزی است که در دل خودش درسهای اخلاقی زیادی دارد و به هدف تعلیم و آموزش خوانندگانش نوشته شده است. این کتاب به صورتی کاملاً سرگرمکننده به خوانندگانش درسهای بسیاری از صبر و شکیبایی، اهمیت دانشاندوزی، عدالت و شیوه حکومت و بسیاری درسهای دیگر میدهد. این کتاب بارهاوبارها با ترجمهها و بازنویسیهای ساده و پیچیده بازنویسی شده و برای هر مخاطبی با هر سن و سالی مناسب است. ولی به شما پیشنهاد میکنم هنگام مطالعه این کتاب یکقلم و کاغذ کنار خود داشته باشید تا معانی کلمات دشواری که در متن تکرار میشوند را یادداشت کنید و بهتر آنها را بهخاطر بسپارید.
کتاب کلیله و دمنه کتاب باارزش و کهنی است که جزو میراث ادبی ایران محسوب میشود. خواندن این کتاب ارزشمند سطح دانش شما را افزایش میدهد لذا داشتن این کتاب در کتابخانهتان الزامی است.
کلیله و دمنه را نمیتوان به یک نویسنده یا یک مترجم نسبت داد. این کتاب ابتدا به قلم یک نویسنده هندی نوشته شده. بعداً به کوشش برزویه که درزمان خسرو انوشیروان میزیست و بُزرگمهر بُخْتَگان (ادیبی که نامههای او را جمعآوری و به پهلوی ترجمه کرد) به پهلوی برگردانده شد. البته در آن زمان یا بعداً چند باب اضافهتر از اصل هندی آن، به ترجمه فارسیاش افزوده شد. در حدود قرن 4 قمری از روی نسخه ترجمه عربی ابن مقفع، بلعمی آن را به نثر و رودکی به نظم در آورد. در قرن ششم قمری به دستور بهرام شاه غزنوی، نصرالله منشی آن را با ترجمهای کاملاً آزاد از عربی به فارسی برگرداند و هرجا لازم دانسته فرهنگ عامه، ضربالمثلهای آن زمان مردم را وارد داستان کرده است. از نسخ قبلی کمتر متنی در دست مانده است و تا چند سال پیش نسخه نصرالله منشی تنها نسخه فارسی در دست بود که همه نسخ امروزی از آن ترجمه، اقتباس و الهام گرفته شدهاند.
منشی بهعنوان مترجم کتاب اصلی و نویسنده کتاب فعلی در نظر گرفته میشود. او در ترجمه کتاب از عربی به فارسی خود را مقید و وفادار به اثر ندانسته است و از ترجمه این کتاب بهعنوان راهی برای اثبات قدرت و خلاقیت نویسندگیاش بهره بره است. اثر او بیشتر از نظر سبک جدید نویسندگی شهرت و محبوبیت یافته و بعدها نثر فنیاش الهامبخش نویسندگان و شعرا بسیاری بوده بهطوریکه شعران بزرگی به تقلید از سبک او پرداختهاند. او در تحریر این کتاب صنایع ادبی بسیاری آورده اما این کار او را از پرداختن به اصل مطلب بازنداشته و این ترجمه که بیشتر به تألیف شباهت دارد از نظر نثر فارسی بسیار غنی و باارزش است.
نزدیکترین ترجمه به زبان فارسی عصر معاصر به دست مترجم نامداری صورت گرفته است. مجتبی مینوی تهرانی برای فهم بهتر این اثر، دست به تصحیح و بازنویسی کتاب کلیله و دمنه بر اساس نسخ موجود و نسخهای که اخیراً در سال 1961 میلادی در کتابخانهای در استانبول پیدا شده و قدمت آن به قدمت ترجمه نصرالله منشی میرسد، زده.
کلیله و دمنه سالهای طولانی از میان تاریخ گذر کرده و به دست مترجمان و نویسندگان بسیاری افتاده. اما همه این ویرایشها و ترجمهها نتوانستهاند اصل کتاب را تغییر دهند یا تداخل جدی ای در آن ایجاد کنند. ده باب از این کتاب از نسخه اصلیاند و ساختار کلی داستان آن حفظ شده است.
کلیله و دمنه با بیش از 2000 سال قدمت و محبوبیت، کتابی کهن محسوب میشود و اندازهگیری میزان فروش آن غیرممکن است. اما باتوجهبه محبوبیت و قدمت آن میتوان رقم بسیار بزرگی برای میزان فروش آن برآورد کرد.
نشر نگاه کتاب کلیله و دمنه از ابوالمعالی نصرالله منشی را با ترجمۀ مجتبی مینوی طهرانی منتشر کرده است.
امروزه، هر خواننده که کلیله و دمنه بخواند با دریایی از حکمت و معنا روبهرو خواهد شد و درخواهد یافت این کتاب پر از دانشی است که میتوان آن را با جوامع مدرن هم تطبیق داد و از آن درسهای بسیاری آموخت.
کلیله و دمنه کتاب پر مغزی است که از کلمات کهن فارسی در آن استفاده زیادی شده. همچنین در متن دوبیتیهای متعددی وجود دارند. مجتبی مینویی بدون آسیب به متن نصرالله منشی تا جایی که امکان داشته این کتاب را سادهنویسی و ویرایش کرده و کلماتی که ترجمه آنها به ساختار غنی داستان آسیب وارد میکرده را ترجمه نکرده اما معنی آن را در پاورقی کتاب آورده است. در نتیجه خواندن این کتاب به سواد دانشگاهی نیاز ندارد بلکه فقط توجه و تمرکز میطلبد.
یک خواننده خوشخوان، با سرعت مطالعه 250 کلمه بر دقیقه چیزی حدود 6 ساعت و 36 دقیقه طول میکشد تا این کتاب را مطالعه کند. اما بهخاطر کلمات مشکل و دوبیتیهای متعدد درون متن، این سرعت خوانش تا حدی ناممکن است.
- پندنامه اثر فرهاد اصلانی نویسندۀ معاصر است. در این کتاب 45000 بیت از شعرای کلاسیک ایران نقل شده است که در میان آن چهارهزار بیت از سعدی نیز درج شده است.
- منتخب شاهنامه فردوسی اثر حکیم ابوالقاسم فردوسی که محمد علی فروغی آن را گردآوری و تنظیم کرده است. این کتاب دربرگیرندۀ بهترین قطعات و اشعار شاهنامه میباشد. ضمن آن که اشعار و قطعات حذف شده با نثری مختصر در این اثر بیان شده است.
- پنچاتنتره اثر پاندیت ویشنو شرمه به معنای پنج دستگاه یا پنج شعار است. این کتاب از هند باستان برآمده و شامل مجموعهای از حکایات حیوانات میشود که به صورت منظوم و منثور در یک قالب داستانی تنظیم شده است و میگویند اساس کتاب کلیله دمنه فارسی و عربی پنچاتنتره بوده است. اصل این کتاب به زبان سانسکریت بوده و برخی محققان معتقدند این کتاب حدود سده سوم پیش از میلاد نگاشته شده است.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
این چاپ از کتاب خیلی خوب و کامله، معنی کلمات مشکل هم در قسمت پایین کتاب آورده شده.
من نشر امیرکبیر این کتاب و همچنین این نسخه ی نشر نگاه را هر دو تا را دارم . هر دو بر اساس نسخه ی مجتبی مینوی هستند ولی به جرات با این که این نسخه از نسخه ی نشر امیرکبیر ارزان تر است ، حروف چینی مناسب تری دارد و البته به نظر من جنس کاغذ این انتشارات را هم بیشتر می پسندم
سلام لطفن بخشهایی از کتاب رو قرار بدید تا با خوندنش متوجه شیم نثر کتاب چطوریه