نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات نگاه منتشر کرد:
رازهای سرزمین من نام رمانی است از رضا براهنی که دربارهی فضای ایران قبل از انقلاب اسلامی نوشته شده است. این رمان تا کنون به زبانهای مختلف ترجمه شده است. قهرمان این داستان حسین تنظیفی است که شاهد ترور یک افسر آمریکایی بوده و تا پیروزی انقلاب در زندان به سر می برد. وی بعد از انقلاب به دنبال تهمینه خواهرزن تیمسار شادان است. این تیمسار از شخصیت “سرتیپ مهرداد” که زمانی رئیس ساواک تبریز بود و در شیراز کشته شد گرته برداری شده است. “رازهای سرزمین من” را یکی از پر شخصیت ترین رمانهای فارسی می دانند که راوی واحدی نداشته و راویان متعدد در زمان ها و مکان های مختلف داستان را پیش می برند. این اثر تاریخی که بلندترین رمان رضا براهنی به شمار می آید از لحاظ تصویری و فرمی و نیز سبک روایت مورد توجه منتقدان قرار گرفته است.
دهاتى نمىخواست برود، ولى مترجم دستش را گرفت، كشید بردش پشت دیوار و بهش گفت كه انگشتهایش را بكند توى گوشهایش و منتظر بماند. دیویس فتیلهى انفجار را قدرى درازتر گرفت، از الاغ دور شد و فتیله را آورد تا پشت دیوار. الاغ بى خیال وسط جاده ایستاده بود، و شاید به این فكر بود كه چرا صاحبش در این موقع روز، و درست در وسط جاده رهایش كرده، رفته است. دیویس منتظر شد تا كامیونى كه از دور مىآمد، آمد و با صداى بوق بلند و گاز، از كنار الاغ، به سرعت رد شد و رفت. راننده متوجه جیپ آمریكایى و آدمهاى كه پشت دیوار ایستاده بودند نشد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب رازهای سرزمین من از سایت گودریدز امتیاز 4 از 5 را دریافت کرده است.
رضا براهنی منتقد، شاعر، داستاننویس و مترجم، کتاب رازهای سرزمین من را در سال 1363 نوشت و این کتاب اولین بار در سال 1366 منتشر شد. حوادث این رمان در دشت سبلان، اردبیل، تبریز و تهران و اواخر دهۀ 1330 تا 1358 رخ میدهند و نویسنده در این رمان فضای ایران قبل از انقلاب 1351 را بازگو کرده است. رمان رازهای سرزمین من تاکنون به چند زبان مختلف ترجمه شده است.
منتقدان سبک و روایت رضا براهنی را در رمان رازهای سرزمین من تحسین کردهاند.
رازهای سرزمین من یکی از رمانهای مهم ایرانی است که نویسنده در آن حوادث مهم تاریخی و سیاسی ایران پیش از پیروزی انقلاب را روایت کرده است. بنابراین اگر به رمانهای ایرانی و تاریخی علاقه دارید حتماً این کتاب را بخوانید.
«دشت وسیع سراسر از برفی یکدست پوشیده بود. هر دو مرد احساس کردند که باید شب را در جاده بمانند. هوا صاف بود، غروب نزدیک، و دست چپ، قلۀ درخشان سبلان، کتیبهای بود برفی که بر پیشانی آسمان نقش بسته بود. روبرو، در شمال جاده، هوا تاریک بود. هوای تاریک فرسخها از کامیون فاصله داشت، ولی کامیون سرسختی نشان میداد و به سوی این هوای تاریک شمالی حرکت میکرد. تاریکی نشانۀ آن بود که قدری دورتر، دیگر از جاده، از افق، از آسمان، و حتی از پیشانی عظیم سبلان خبری نخواهد بود. به زودی زمین، مثل مشت گره کردهای که در جیبی نگه داشته شده باشد، در پشت مه غلیظ شب پنهان میشد. تابستانهای دشت خسته کننده بود. چیزی جز کومهها و کلبههای روستایی دیده نمیشد. گاهی پنج یا شش درخت کج و معوج باریک و گرد و خاک پوشیده در دوردست به چشم میخوردند که انگار برای چیدن توطئهای بههم نزدیک شده بودند. روی جاده، اگر جلوتر ماشینی حرکت میکرد، گرد و خاک، زمین و آسمان را به هم میدوخت.»
«گروهبان آمریکایی کلاه کارش را برداشته بود گذاشته بود کنارش، روی صندلی. سرِ طاس گرِدش برق میزد، فک پایینش جلو آمده بود و زیر پوست لیموییاش، درشت مینمود. با چشمهای برجستۀ آبیاش چنان جاده را میپایید که انگار جاده افسونش کرده. جاده بسیار باریک بود و معلوم بود چند ساعتی است از روی آن عبور و مروری نشده. خط چرخی در هیچ جا دیده نمیشد. فقط از روی حواشی جاده میشد فهمید که جادهای هم در کار است. یک اشتباه ساده کافی بود تا کامیون از جاده خارج شود. مترجم جوانی که بغل دست راننده نشسته بود، مثل اکثر تبریزیها، چشمهای میشی داشت، با گونههای نسبتاً برجسته، نیمه ترکمن و نیمه غیرترکمن. دستهای چاقش را گذاشته بود روی رانهایش. لبهای نسبتاً کلفتش نیمهباز بود و موهای پرپشت مشکی مایل به قهوهایاش با خطهای تیز بالای صورت و حاشیۀ گوشهایش، خوب سلمانی شده بود. او نیز مثل آمریکایی داشت جاده را میپایید. توی کامیون گرم و امن بود. چهار چشم هراسان از کامیون، حواشی نیمه آشکار و نیمه پنهان جاده را که هر لحظه ممکن بود با غرق شدن در بقیۀ زمین برفپوش، پیشروی کامیون را غیرممکن کند، میپاییدند.»
«دیگر حرفی نزدند. هر دو به روبرو خیره شده بودند. چیزی بسیار ابتدایی در اطرافشان موج میزد. انگار به ابتدای بشریت برگشتهاند. گویی سرتاسر زمین، قطبی است عظیم و سفید و مرموز، بخاری سرد و یخزده از زمین بلند شده، نسل نخستین حیوانات در حال پیدا شدن بر روی زمین است، و هنوز رد پای انسان بر روی زمین نیفتاده. در این دشت، تمدن مخفی بود. تمدن بوی کامیون آمریکایی بود: یک طپانچۀ بلند، یک تفنگ «کاربین»، یکی دو ساندویچ نیمه خشک، یک جفت دندان مصنوعی که حتماً بوی بیات آخرین ساندویچی را که دیویس خورده بود، میدادند، و دو تا آدم، یکی با لباسهای معمولی و دیگری در لباس کار نظامی آمریکا، که هر دو میترسیدند در کامیون را باز کنند و قدم بر روی برف بگذارند. سِحر عظیم برف کامیون را محاصره کرده بود، و تمدن، این حیوان آهنی، کز کرده بود، به تله افتاده بود. مترجم پتو را محکمتر به خود پیچید، و به روشنایی شب برفی خیره شد و سعی کرد بخوابد، ولی خواب هنوز نمیآمد.»
درونمایۀ اصلی داستانها و حتی بعضی شعرهای رضا براهنی مضامین سیاسی است. ارائۀ توصیف دقیق از زندانهای سیاسی و شکنجههای ساواک، موفقیت در ایجاد حس تعلیق، بهرهبرداری فراوان از روابط جنسی و بهخصوص همجنسگرایی برای ایجاد تنفر و انزجار از برخی شخصیتها، اشاره و توجۀ خاص به ملیت شخصیتهای داستان، شخصیتپردازی نسبتاً خوب و الگوبرداری از اشخاص واقعی برای خلق شخصیت از ویژگیهای بارز آثار داستانی رضا براهنی است. قهرمان داستان رازهای سرزمین من حسین تنظیفی است که شاهد ترور یک افسر آمریکایی بوده و حالا در زندان است و تا پیروزی انقلاب در زندان میماند. پس از آزادی از زندان و پیروزی انقلاب تصمیم میگیرد تهمینه خواهرزن تیمسار شادان را پیدا کند. رمان رازهای سرزمین من شخصیتها و راویهای مختلفی دارد که هر کدام از دیدگاه خودشان داستان را روایت میکنند.
گروهبان آمریکایی و مترجمش بابک پور اصلان در دشت سبلان گرفتار برف و بوران میشوند و کامیونشان از حرکت باز میماند. گرگ گرسنهای در اطرافشان پرسه میزند. گروهبان آمریکایی مترجم را با تهدید مجبور به آوردن کمک از دهات اطراف میکند اما وقتی او با عدّهای باز میگردد، گروهبان را در وضعیتی عجیب، مرده مییابند. گرگ که نزد دهاتیها به اجنبیکش معروف است گلوی گروهبان را دریده و به بدنش هیچ آسیبی نرسانده است. چند روز بعد، به دنبال یک رؤیا، مترجم از شغلش استعفا میکند و در کلبهای در پای سبلان سکنی میگزیند. سرهنگ جزایری با سر و وضع ژولیده و صورت اصلاح نشدۀ خود نقیضی در برابر سروان کرازلی است که به عنوان مستشار نظامی وارد پادگان اردبیل شده است. وی علی رغم ارشدیّت درجه مدام مورد تحقیر سروان کرازلی قرار میگیرد و ...
رضا براهنی یکی از درخشانترین نویسندگان ایرانی است. بنابراین اگر از خواندن این رمان زیبا لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم دیگر رمانهای این نویسنده را نیز بخوانید.
- چاه به چاه اثری از رضا براهنی شرح روایت شخصی به نام حمید، یکی از مسئولین سپاه دانش و زندان کنونی سازمان امنیت از زبان خودش است. این اثر حکم قطعه پازلی برای درک ارتباط عمیق با دیگر آثار نویسنده را دارد.
- آواز کشتگان اثر دیگری از رضا براهنی نویسندۀ ایرانی است. این رمان یکی از رمانهای مطرح دهه 60 است. این رمان روایت محمود شریفی استاد دانشگاه است که بهخاطر مقالهها و نوشتههای ضد رژیم پهلوی به زندان میافتد و بعد از تحمل شکنجههای سخت از زندان آزاد میشود. او پس از آزادی از زندان دیگر نمیتواند استاد باشد و مجبور میشود یک کارمند ساده شود.
رضا براهنی در آذر سال 1314 و در تبریز به دنیا آمد و در سال 1401 درگذشت. او منتقد، شاعر، داستاننویس و مترجم ایرانی است. دوران تحصیلش را در تبریز گذراند. پس از اخذ لیسانس زبان و ادبیات انگلیسی از دانشگاه تبریز به ترکیه رفت و از دانشگاه بینالمللی استانبول در همان رشته درجۀ دکتری گرفت. بعد از بازگشت به ایران به خدمت سربازی رفت و طی همین دوران در تهران با محافل و شخصیتهای ادبی از نزدیک آشنا شد. در 1343 پس از تدریس در یکی دو دانشکده و مدرسۀ عالی به استخدام دانشگاه تهران درآمد و نخست به تدریس ادبیات انگلیسی و بعد به تدریس ادبیات تطبیقی پرداخت و در همین سالها دورۀ فوقلیسانس ادبیات تطبیقی را دایر کرد. در 1350 به عنوان شاعر و استاد مدعو به دانشگاه آمریکایی قاهره رفت و در 1351 به عنوان استاد ادبیات انگلیسی و ادبیات تطبیقی به دانشگاههای تگزاس و یوتا دعوت شد. در بازگشت و در سال 1352 به زندان افتاد. نه ماه پس از آزادی از زندان دوباره به آمریکا رفت و تا 1357 که به ایران بازگشت در محافل ادبی و سیاسی آمریکا خصوصاً در زمینۀ مبارزه با سانسور و نیز دفاع از زندانیان سیاسی ایران حضوری فعال داشت.
در 1356 مصادف با 1977 میلادی جایزۀ «بهترین روزنامهنگار در مسائل انسانی» را از «باشگاه مطبوعات جهانی آمریکا» دریافت کرد. پس از بازگشت به ایران آثاری را که در زمان شاه نتوانسته بود چاپ کند به تدریج انتشار داد و بعد از اختتام خدمت در دانشگاه (1361) بیشتر وقت خود را صرف نوشتن کرد. در اواسط دهۀ 1370 به کانادا مهاجرت کرد. در 1382 جایزۀ «جایزۀ ادبی یلدا ویژۀ یک عمر فعالیت ادبی» بدو اعطا شد. او از اعضای اولیۀ کانون نویسندگان و از دهۀ 1340 به بعد موجد جنجالیترین بحثهای ادبی و انتقادی در عرصۀ ادبیات معاصر ایران بود که در ارتقای سطح داستاننویسی و شعر امروزی تأثیری بسزا داشت. در شعرهایش نوآوریهایی از نظر فرم و وزن به چشم میخورد و برای نخستین بار مضامینی کاملاً اجتماعی و حتی سیاسی را با زبان محاوره و اصطلاحاتی که خاص این مضامین است وارد شعر نو کرد.
آثار رضا براهنی:
• بعد از عروسی چه گذشت (1361)
• چاه به چاه (1362)
• آواز کشتگان (1362)
• آزاده خانم و نویسندهاش یا آشیویتس خصوصی دکتر شریفی (1376)
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.