روایت

انتشارات نگاه منتشر کرد:
اين کتاب، با همه اشارات تاريخي ظاهراً واقعي که در آن وجود دارد، بهرحال يک ( رمان ) است، و مثل همه رومان ها و داستان هاي ديگري، در عين حال که ممکن است از واقعيات الهام و بهره بگيرد، هيچ يک از حوادث و شخصيت هاي آن حقيقي نيستند و عليرغم شباهت بعضي از آنها با حوادث و شخصيت هاي حقيقي ، داستان مطلقاً ساخته و پرداخته ذهن و احساس و دريافت و سليقه ها و داوري هاي آگاهانه و ناخود آگاه نويسنده است و بدون شك اگر كسى «نوار» و «دنباله نوار» را كه انگيزه نگارش كتاب بوده، گوش كند هيچ رابطه «واقعى» ميان اين دو نمى‌تواند بياب زمانى كه كتاب «چشمهايش» انتشار يافت خيلى‌ها گفتند كه استاد ماكان، قهرمان داستان، كمال‌الملك است، خيلى‌ها هم اظهار عقيده كردند كه ارانى است. بعضى‌ها هم كه خود را در كار هنر وارد مى‌دانستند مدعى شدند كه علوى با تركيبى از خودش و اين دو نفر پرسوناژ اصلى داستان را ساخته است. او در آن زمان در برابر تمام اين اظهارعقيده‌ها سكوت مى‌كرد و اگر كسى با سماجت از او درباره استاد ماكان مى‌پرسيد، به يك كلمه «نمى‌دانم» اكتفا مى‌كرد. اما چندسال پيش از مرگش وقتى كسى از او پرسيد: «آقابزرگ، اين استاد ماكان كيست؟» محجوبانه و مظلومانه جواب داد : «خودمم و من فكر مى‌كنم كه «فرود» هم كسى جز خود آقابزرگ نيست.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک