

تیره بختان جامعه
انتشارات نگاه منتشر کرد:
جك، مرد ثروتمند آمريكايي تصميم گرفته بود، به منطقة ايستلند لندن برود. هيچكس به علت غيرعادي بودن محله، راه را به او نشان نميداد. حتي شركت اوتوماس كوك و پسران كه كارشان راهنمايي، راهيابي و كمك به مسافران در سراسر جهان بود، حاضر به همكاري با او نشدند. سرانجام جك توانست به كمك كارآگاهي و با شرح دادن حقايق دربارة خود و طرحهايش مسير را بيابد. او بعد از گذشتن از خيابانهاي لندن و ديدن چهرة فقر و فلاكت بار فقرنشينها به فروشگاه لباس فروشي كهنه رفت و چند دست لباس كهنه و پاره خريد. به محض ورود به ايستلند هيچگونه اثري از فرومايگي و فخرفروشي در رفتار مردم مشاهده نشد و به جاي قربان به او برادر ميگفتند. او به سرعت از دنياي ثروتمندان بيرون آمد و خود نيز جزء تيرهبختان جامعه و يكي از ولگردهاي ايستاند لندن شد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













