زلیخا چشم هایش را باز میکند

انتشارات نيلوفر منتشر کرد:
اين رمان به ادبياتي تعلق دارد که به نظر مي رسيد با فروپاشي شوروي از ميان رفته است. ما نويسندگان عالي دو فرهنگي داشتيم، نويسندگاني از ملل گوناگون که آثار خود را به زبان روسي مي نوشتند. فاضل اسکندر، يوري ريتخئو، آناتولي کيم، الژاس سليمانف، چنگيز آيتماتف و ديگران. سنت اين مکتب _ درک عميق ويژگي هاي قومي و ملي، عشق به مردم خود و احترام به ساير مليت ها و برخورد ظريف با فولکلور است. لودميلا اوليتسکايا
رمان زليخا چشم هايش را باز مي کند نمونه ي يک اثر دو فرهنگي ست. تکيه بر واقعيات دارد و با بيان زنانه اش در قلب انسان مي نشيند. رمان از سرنوشت زليخا مي گويد ؛ زني از قوم تاتار که در دوران مصادره ي اموال دهقانان زندگي مي کند و سرنوشتش بازيچه ي سياست هاي بزرگ بي رحمانه مي شود.
رمان سرگذشت آنهايي ست که در جدال ميان باورهاي سنتي و جبر تاريخ گير افتاده و در جهنم ساخته ي دست بشر و ارودگاه اي کار اجباري عشق را مي يابند و بزرگ مي شوند و يا...
سرگذشت زليخا داستان هزاران هزار زن در درازاي تاريخ است، فراي زبان و باور و مليت
فروشگاه اينترنتي 30 بوک