کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

(101)
نویسنده:

2,390,000ریال

2,151,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
9107

علاقه مندان به این کتاب
141

می‌خواهند کتاب را بخوانند
4

کسانی که پیشنهاد می کنند
14

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
4

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

انتشارات میلکان منتشر کرد:
داستان‌های این کتاب بر این ایده تأکید دارند که با بیرون‌ کشیدن خود از منطقه‌ی آسایش، تمایل به شکست‌دادن، داشتن بی‌توجهی مثبت به امر غیرممکن و استفاده از هر فرصتی برای افسانه‌‌ای‌شدن، فرصت‌های بی‌حدوحصری به دست می‌آیند. بله، این اقدامات زندگی شما را متلاطم می‌سازند و شما را از توازن درمی‌آورند؛ اما همچنین شما را به جایگاهی می‌رسانند که حتی نمی‌توانستید تصور کنید و بینشی به شما می‌دهند که ازطریق آن می‌توانید مشکلات را به‌چشم فرصت‌ها ببینید. از همه مهم‌تر، آن‌ها باعث رشد این اعتمادبه‌نفس شما می‌شوند که مشکلات را می‌توان حل کرد. کتاب کاش وقتی بیست‌ساله بودم می‌دانستم خواننده‌هایش در سراسر دنیا را به تجسم دوباره‌ی آینده‌شان تشویق می‌کند. این نسخه‌ی بازبینی‌شده و به‌روزشده حاوی مطالب تازه‌ای است. تحول‌های بزرگ زندگی ازجمله ترک محیط امن مدرسه یا آغاز کسب‌وکاری جدید ممکن است بسیار دلهره‌آور باشد. رویارویی با سد تصمیمات و آگاهی از این‌که کسی نمی‌تواند به‌تان بگوید که آیا تصمیم درستی می‌گیرید یا نه، ترسناک است. هیچ مسیر خط‌کشی‌شده یا دستورالعمل مشخصی برای موفقیت وجود ندارد. حتی پی‌بردن به این‌که چه موقع و از چه جایی شروع کنید ممکن است چالش‌برانگیز باشد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نقد و بررسی تخصصی نقد و بررسی تخصصی

کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم 

کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم


بخشی از کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم:
«من خودم ندیدنِ مشکل را تجربه کرده‌ام. حدود بیست و پنج سال پیش، همسرم مایک، تلفن همراهی به من داد. خیلی پیش از آن بود که تلفن‌های همراه فراگیر شود و اصلاً فکر نمی‌کردم به آن نیازی داشته باشم. در حقیقت کمی دلخور شدم. فکر کردم ابزار الکترونیکی دیگری است که بدون استفاده گوشه‌ای می‌افتد. مایک اصرار کرد یک هفته از آن استفاده کنم. فقط دو روز طول کشید که بفهمم نمی‌توانم بدون آن زندگی کنم. از صمیم قلب برای این هدیه از مایک تشکر کردم و حالا وقتی به ایده‌های جدید و بالقوۀ پیشرفت‌های مهم نگاه می‌کنم، همیشه سعی می‌کنم این داستان را در ذهن داشته باشم.»

چرا اکثر ما مشکلات را به شکل فرصت‌هایی در زندگی روزمرۀ خود نمی‌بینیم؟ چرا حتماً باید اتفاقی بیفتد تا مرزهای تخیلمان را گسترش دهیم؟ چرا ما یاد نگرفته‌‌ایم که مشکلات را با آغوش باز بپذیریم و به‌جایش یاد گرفته‌ایم که باید از مشکلات بپرهیزیم یا به نحوی ناله و شکایت کنیم. تینا سیلیگ مدرس، کارآفرین و نویسندۀ آمریکایی، نسخۀ اصلی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم را اولین بار در بهار سال 2009 منتشر کرد.

نویسنده در این کتاب با روشی خلاقانه به شما یاد می‌دهد تا دیدگاهی جدید و نوآورانه به زندگی داشته باشید و از خیلی چیزها، از جمله مشکلات فرار نکنید. نویسنده به مناسبت ده سالگی کتاب دوباره این کتاب را مطالعه کرد و تصمیم گرفت متونی که تاریخشان سپری شده را به روز کند. بنابراین از ناشر خواست نسخۀ سالگرد ده سالگی کتاب را با استفاده از ده سال تجربۀ اضافی‌اش در زندگی بنویسد. او در این نسخۀ جدید چند مثال اضافه کرد و کتاب را با اقتباس از چند نوآور که در زمینه‌های مختلف فعالیت می‌کردند نوشت و دو فصل به این کتاب اضافه کرد.

معرفی کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم اثر تینا سیلیگ

 

کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم اثر تینا سیلیگ با ترجمۀ مینا صفری کتابی خودیاری است که الهام‌بخش خوانندگان سراسر دنیا بوده تا آینده‌شان را از پیش متصور شوند. تغییرات عمدۀ زندگی مثل ترک محیط محافظت شدۀ مدرسه یا شروع یک شغل جدید می‌تواند تجربه‌ای بسیار دلهره‌آور باشد. مواجه شدن با دیواری از انتخاب‌ها برای هر کسی ترسناک است، چون هیچ‌کس به ما نمی‌گوید کدام راه درست است یا تصمیم و انتخابی که داریم درست است یا خیر. هیچ مسیر یا دستورالعمل مشخصی برای موفقیت وجود ندارد. حتی فهمیدن این‌که چگونه و از کجا شروع کنید می‌تواند یک چالش بزرگ باشد.

به عنوان مدیر سرمایه‌گذاری فناوری دانشگاه استنفورد، کار تینا سیلیگ این است که دانشجویان خود را راهنمایی کند تا این مسیر دشوار از محیط آکادمیک به دنیای حرفه‌ای را بگذرانند. تینا سیلیگ مهارت‌ها و بینش‌های ملموسی به دانشجویانش یاد می‌دهد که مادام‌العمر خواهند بود. سیلیگ مدرسی محبوب است و همین تجربیات و توصیه‌هاش را در کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم با خوانندگان به اشتراک گذاشته است. او با استفاده از داستان‌های جذاب و خیره کننده، توصیه‌های الهام‌بخش و با فروتنی و شوخ‌طبعی به شما یاد می‌دهد که چگونه از مراحل سخت و دشوار زندگی بگذرید.

خلاصه داستان

کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم مملو از مثال‌های جذاب است، از کلاس درس گرفته تا اتاق هیئت مدیره، از افرادی که فرضیات را به چالش کشیده‌اند و به موفقیت بی‌سابقه‌ای دست یافته‌اند. سیلیگ قوانین قدیمی را دور انداخته و مدل جدیدی برای دستیابی به پتانسیل به ما ارائه داده است. با کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم یاد بگیرید که چطور از شکست نجات پیدا کنید و چگونه مشکلات را به فرصت‌های قابل توجهی تبدیل کنید و ترس را کنار بزنید تا از تمام پتانسیل وجودتان استفاده کنید. کتاب با جمله‌ای جالب شروع می‌شود: «اگر کل چیزی که داشتید پنج دلار و دو ساعت وقت بود، چه کار می‌کردید تا پول بیشتری به دست بیاورید؟»

این یکی از تکالیفی است که تینا سیلیگ در یکی از کلاس‌هایش در دانشگاه استنفورد به دانشجویانش داد. او به هر کدام از پانزده تیم پاکتی داد که در آن پنج دلار سرمایۀ اولیه داشتند و از آن‌ها خواست هر قدر می‌خواهند وقت صرف کنند و با آن برنامه بریزند. اما وقتی پاکت را باز می‌کردند تنها دو ساعت وقت داشتند تا هر قدر می‌توانند پول‌سازی کنند. بعد باید اسلایدی برای او می‌فرستادند. تینا سیلیگ می‌خواست با این روش به آن‌ها شناسایی فرصت‌ها، به چالش کشیدن مفروضات قبلی، استفاده از منابع محدود، خلاقیت و کارآفرینی را یاد بدهد. اگر این چالش به شما داده می‌شد چه کار می‌کردید؟

خواندن کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

آیا شما یک نوجوان عصبانی یا یک دانشجوی تا حدودی گمشده در اوایل دهۀ بیست زندگی خود هستید؟ با خواندن کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم می‌توانید جایگاه خود را در جهان پیدا کنید. کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم کتابی ضروری برای هر کسی است که می‌خواهد نشانی از خود در جهان بر جای بگذارد.

درباره نویسنده کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

تینا سیلیگ در سال 1957 متولد شد. وی مدرس، کارآفرین و نویسندۀ چندین کتاب در زمینۀ خلاقیت و نوآوری است. سیلیگ در سال 1985 دکترایش را در رشتۀ علوم اعصاب از دانشکدۀ پزشکی دانشگاه استنفورد گرفت. پس از اتمام دورۀ دکتری، به عنوان مشاور برای چندین شرکت کار کرد و یک شرکت چند رسانه‌ای به نام BookBrowser تأسیس کرد. در سال 1999 به دانشگاه استنفورد پیوست. او در حال حاضر استاد بخش علوم مدیریت و مهندسی استنفورد و همچنین مدیر دانشکدۀ برنامۀ سرمایه‌گذاری فناوری این دانشگاه است. او مدیریت سه برنامۀ کمک هزینۀ تحصیلی را در دانشکدۀ مهندسی استنفورد برعهده دارد که بر خلاقیت، نوآوری و کارآفرینی متمرکز هستند. سیلیگ نویسندۀ 17 کتاب از جمله کتاب‌های کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم، نوآفرینی و شیرجه زدن در چشمۀ زندگی است. سیلیگ جایزۀ ملی نوآوری را در سال 2008 و جایزۀ گوردون از آکادمی ملی مهندسی را در سال 2009 دریافت کرد.

امتیازات

کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم از سایت گودریدز امتیاز 3.8 از 5 و از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را به دست آورده است.

تحلیل سی بوک از کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم

خوانایی کتاب و روان بودن 
به گفتۀ مگ جی، دهۀ بیست سالگی شما دهۀ تعیین کنندۀ زندگی شماست. اگر چنین است بهتر است به توصیۀ تینا سیلیگ گوش دهید چون با برخی از توصیه‌های این کتاب می‌توانید زندگی‌تان را دوباره تعریف کنید. بهترین بخش کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می‌دانستم این است که کتابی کوتاه و سرگرم کننده است که تنها ده فصل راحت‌خوان دارد که هیچ‌وقت از ذهن شما پاک نخواهند شد. 

مدت زمانی که طول می کشد بخوانی  
اگر سرعت خواندن‌تان 300 کلمه در دقیقه باشد، 5 ساعت طول می‌کشد تا کتاب کاش وقتی بیست ساله بودم می دانستم را به طور کامل مطالعه نمایید.

اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد می‌کنیم کتابِ زندگی‌های پنهان درون‌گرایان را نیز بخوانید.

نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی

نظرات کاربران (3)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • یاسمن فراهانی
    • پاسخ به نظر

    کتاب چیزی نبود که انتظار داشتم بیشتر تمرکز روی این بود که چطور نوآور باشیم و پول دربیاریم.

  • تصویر کاربر

    • محمد حسین محزون
    • پاسخ به نظر

    این کتاب بهتون مى اموزه چطور از لیمو (مشکل) لیموناد (فرصت) بسازید وچجورى خلاقیتتون رو پرورش بدید. این کتاب دیدتون رو به خیلى از اتفاقات زندگى عوض مى کنه ویک منبع خالصى از انرژى مثبته. خوندنشو رو ١٠٠٪؜ توصیه مى کنم مخصوصا براى دانشجوها واونایى که در اول راه زندگى هستن

  • تصویر کاربر

    • المیرا نجار
    • پاسخ به نظر

    این کتاب از اونهایی هست که وقتی بازش کردم چنان با مطالب جدید در مورد نوآوری مواجه شدم موفق نشدم روزی بیش از 5 صفحه‌اش رو مطالعه کنم چون هر خطش می‌تونست آدم رو به فکر ببره که ببین من تا حالا داشتم در مورد همه‌چیز که تولید و خلق محصول و نیاز مردم هست اشتباه می‌کردم. این کتاب رو شدیدا پیشنهاد می‌کنم.

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی