

زن کش
انتشارات مرواريد منتشر کرد:
من همسرم، را به قتل رساندم و جنازه اش را توي يک چاه قديمي انداختم تا کسي آن را نبيند. پسرم درانجام اين جنايت همدست من بود. البته به عنوان يک آدم چهارده ساله نمي توان او را مسئول دانست، در واقع اين من بودم که با سو استفاده از ترس ها و سرکوب اعتراض هاي کاملا طبيعي اش در طول يک دوره دوماهه او را اغفال کردم. همه چيز را به طور کامل برايتان تعريف ميکنم. اين اعتراف نامه ي من است.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
خلاصهی داستان
داستان از زبان ویلفرد جیمز، یک کشاورز ساکن نبراسکا، روایت میشود. او که مردی سنتی و پایبند به زمین و مزرعهی خود است، متوجه میشود که همسرش، آرلت، قصد دارد زمینشان را بفروشد و به شهر برود. ویلفرد برای جلوگیری از این کار، همسرش را به قتل میرساند و پسر 14 سالهاش، هنری، را در این جنایت شریک میکند. اما پس از این قتل، زندگی او به کابوسی وحشتناک و پر از عذاب وجدان تبدیل میشود.
ویلفرد تصور میکند که روح همسرش او را تسخیر کرده است. او نشانههایی عجیب در اطرافش میبیند، دچار توهم میشود و کم کم عقل خود را از دست میدهد. از سوی دیگر، پسرش نیز تحت تأثیر این جنایت به نابودی کشیده میشود. داستان، روند زوال روانی و پیامدهای وحشتناک یک تصمیم اشتباه را به شکلی هولناک روایت میکند.
ویژگیهای برجستهی کتاب
- روایت اول شخص تأثیرگذار: کل داستان از زبان شخصیت اصلی تعریف میشود، که باعث میشود خواننده با افکار و ترسهای او همراه شود.
- مرموز و پرتنش: داستان در دههی 1920 در یک منطقهی روستایی روایت میشود، جایی که حس تنهایی و بیپناهی شخصیتها به شدت قابل لمس است.
- ترکیب ترس روانشناختی و وحشت ماورایی: این داستان بیشتر از آن که بر موجودات ترسناک یا اتفاقات فراطبیعی تمرکز کند، بر عذاب وجدان، احساس گناه و زوال روانی شخصیتها متمرکز است.
- بررسی اثرات گناه و انتخابهای اشتباه: کتاب نشان میدهد که چگونه یک اشتباه میتواند تمام زندگی فرد را به نابودی بکشاند.
این کتاب مناسب چه کسانی است؟
- اگر به داستانهای ترسناک با جنبههای روانشناختی علاقه دارید، این کتاب برای شما جذاب خواهد بود.
- کسانی که از آثاری مانند «درخشش»، «آن» و «مسیر سبز» لذت بردهاند، احتمالاً از این کتاب هم خوششان خواهد آمد.
- اگر به رمانهایی دربارهی گناه، عذاب وجدان و تأثیرات وحشتناک یک تصمیم اشتباه بر زندگی انسان علاقهمند هستید، این کتاب میتواند تجربهای عمیق و تأثیرگذار باشد.
دربارهی نویسنده
استیون کینگ، نویسندهی مشهور آمریکایی، متولد 1947 است و به عنوان پادشاه ادبیات وحشت شناخته میشود. او نویسندهی بیش از 60 رمان و 200 داستان کوتاه است و بسیاری از آثار او، مانند «درخشش»، «آن» و «مسیر سبز» به فیلمهای موفقی تبدیل شدهاند. سبک او ترکیبی از وحشت، دلهرههای روانشناختی و عناصر ماورایی است که باعث شده طرفداران زیادی در سراسر دنیا داشته باشد.
اقتباس سینمایی
در سال 2017، فیلمی با نام «1922» بر اساس این کتاب ساخته شد که توماس جین (Thomas Jane) نقش اصلی را در آن ایفا کرد. این فیلم با فضای تاریک، روایت نفسگیر و اجرای خوب بازیگران، توانست نظر مثبت مخاطبان و منتقدان را جلب کند.
معرفی سایر کتابهای استیون کینگ
کتاب «مه» (The Mist)
«مه» داستانی از استیون کینگ است که در آن یک طوفان عجیب و مرموز باعث میشود تا یک مه غلیظ و غیرعادی در یک شهر کوچک آمریکایی بپیچد. این مه، نه تنها دید را به صفر میرساند، بلکه درون خود موجودات ترسناک و ماورایی پنهانی دارد که برای انسانها تهدیدی بزرگ به شمار میآیند. داستان در یک سوپرمارکت کوچک میگذرد که گروهی از مردم در آن محاصره میشوند. در حالی که بیرون از سوپرمارکت دنیای ترسناکی شکل گرفته، شخصیتها باید با وحشتهایی فراتر از تصور مواجه شوند. از آنجا که بیشتر داستان در داخل سوپرمارکت میگذرد، تعاملات انسانی و تاثیرات ترس جمعی بر رفتار افراد از محورهای اصلی داستان است. داستان به خوبی نشان میدهد که چگونه اضطراب و ترس میتواند انسانها را به تصمیمات غیرمنطقی و حتی خطرناک سوق دهد. شخصیتها با انتخابهای دشوار و درگیر شدن در مبارزه برای بقای خود مواجه میشوند.
کینگ در این کتاب به دین، قدرت، ترس و نظارت اجتماعی میپردازد. یکی از جنبههای جالب این داستان، رفتار شخصیتها در شرایطی بحرانی است که مسائل اخلاقی و نگرشهای اجتماعی تحت فشار قرار میگیرد. تضاد میان نیکی و شر و انتخابهای غیر انسانی در شرایط بحرانی، از دیگر مواردی است که داستان را به اثری عمیق و تأثیرگذار تبدیل میکند.
ویژگیهای برجسته
- ترسناک و ماورایی: فضای داستان با استفاده از مه و موجودات ترسناک که در آن پنهان هستند، خواننده را در شرایطی استرسزا و دلهرهآور قرار میدهد.
- تأثیرات روانشناختی: داستان بیشتر بر تأثیرات ترس جمعی و رفتارهای انسانی در شرایط بحرانی تمرکز دارد.
- انتقاد اجتماعی: کینگ در این اثر، به سوءاستفاده از قدرت و آسیبپذیری انسانها در برابر آن میپردازد.
چرا باید این کتاب را خواند؟
اگر به داستانهای وحشت روانشناختی که علاوه بر ترس، به جنبههای انسانی و اجتماعی توجه دارند، علاقهمند هستید، این کتاب میتواند یک انتخاب عالی برای شما باشد. همچنین اگر طرفدار آثار استیون کینگ و داستانهایی هستید که در آنها ترس، انسانیت و تصمیمات اخلاقی به چالش کشیده میشوند، «مه» جذابیت ویژهای خواهد داشت.
کتاب «کری» (Carrie)
«کری» اولین رمان استیون کینگ است که در سال 1974 منتشر شد و به سرعت جایگاه ویژهای در ادبیات وحشت پیدا کرد. داستان در مورد دختری به نام کری وایت است که در یک خانوادهی مذهبی و سختگیر بزرگ میشود. مادر او، مارگارت وایت، زنی مذهبی و افراطی است که با رفتاری خشونتآمیز و سرکوبگرانه دخترش را پرورش میدهد. در مدرسه، کری همواره مورد آزار و اذیت همکلاسیهایش قرار میگیرد و به شدت از سوی اطرافیان تحقیر میشود.
اما کری که ظاهراً دختری ضعیف و کمرو است، قدرتهای ماورایی و ذهنی خارقالعادهای دارد که از آنها بیخبر است. این قدرتها به تدریج در او بیدار میشوند و وقتی کری در روز فارغالتحصیلی خود به شدت تحقیر میشود، این قدرتها را برای انتقام از کسانی که او را آزار دادهاند به کار میگیرد.
کری از قدرت جابهجایی اشیا با ذهن برخوردار است و میتواند اشیا را با قدرت ذهن خود حرکت دهد. وقتی همکلاسیهایش با او در روز فارغالتحصیلی شوخی شنیعی میکنند، این قدرتها به طرز وحشتناکی آزاد میشوند و کری یک انتقام خونین از کسانی که به او ظلم کردهاند، میگیرد.
ویژگیهای برجسته
- کنترل قدرتهای ماورایی: داستان به ترس از خود و قدرتهای درونی انسانها میپردازد و نشان میدهد که چگونه افراد میتوانند از قدرتهای پنهان خود برای مقابله با ظلم و آزار استفاده کنند.
- موضوعات اجتماعی: یکی از جنبههای مهم داستان، موضوعات آزار، تبعیض و ظلم است. کری در مدرسه و خانه همیشه مورد ظلم قرار گرفته است و این ظلمها باعث بروز قدرتهای فراطبیعی او میشود.
- روانشناسی شخصیتها: کینگ به خوبی به بررسی درونی شخصیتها میپردازد و نشان میدهد که چگونه بحرانهای روانی و احساسی میتوانند به بروز قدرتهای عجیب و وحشتناک منجر شوند.
چرا باید این کتاب را خواند؟
اگر به داستانهایی با موضوعات اجتماعی، آزار، انتقام و قدرتهای فراطبیعی علاقه دارید، «کری» یکی از بهترین انتخابها خواهد بود. همچنین این کتاب برای کسانی که به تحلیل رفتار انسانها در شرایط بحرانی و بررسی روانشناسی شخصیتها علاقهمند هستند، جذاب خواهد بود.
کتاب «موسسه» (The Institute)
«موسسه» یکی از آثار استیون کینگ است که در سال 2019 منتشر شد. داستان دربارهی یک موسسه دولتی مرموز به نام موسسه است که به نظر میرسد برای کمک به کودکانی که تواناییهای ذهنی خاصی دارند، راهاندازی شده است. این کودکان در ابتدا عادی به نظر میرسند، اما هرکدام از آنها از قدرتهای ذهنی خارقالعادهای برخوردارند که شامل تواناییهای روانخوانی و جابهجایی اشیاء با ذهن است. ماجرای اصلی حول یک پسر به نام لوكاس دیکسون میچرخد که به موسسه آورده میشود. این موسسه بچهها را به دو گروه تقسیم میکند: گروهی که تواناییهای ذهنی ویژهای دارند و گروهی که معمولی هستند. لوکاس به عنوان یک پسر با تواناییهای خاص به موسسه منتقل میشود و در آنجا با بدرفتاریها و آزمایشات وحشتناکی روبهرو میشود.
استیون کینگ در این کتاب به مسائلی مانند عدالت، قدرت و تواناییهای ذهنی میپردازد و همچنین به مفاهیم کودک آزاری و سوءاستفاده از قدرت اشاره دارد. «موسسه» یکی از کتابهای برجستهی استیون کینگ است که مانند بسیاری از آثار دیگر او، میتواند خواننده را تا پایان با خود همراه کند.
ویژگیهای برجسته
- ترس روانشناختی و اجتماعی: کینگ در این کتاب به نوعی از ترسهای جمعی و فردی استفاده کرده و پرسشهایی درباره قدرت، کنترل و استفاده از افراد به عنوان ابزار مطرح میکند.
- قدرتهای ذهنی فراطبیعی: یکی از نکات جذاب در این داستان، نمایش قدرتهای ذهنی خاص کودکان است که به شکلی پرتنش و جذاب در داستان گنجانده شدهاند.
- بررسی اخلاقیات و آزادی: کتاب همچنین به بررسی مسائلی مانند استفاده از کودکان، فساد قدرت و نقض حقوق انسانی میپردازد.
چرا باید این کتاب را خواند؟
اگر به داستانهای علمی-تخیلی و وحشت روانشناختی که در آنها قدرتهای فراطبیعی در برابر قدرتهای نهادهای حاکم قرار میگیرند علاقه دارید، این کتاب گزینهای عالی است. همچنین اگر به داستانهایی با تمهای آزادی، فساد و مقاومت علاقهمند هستید، «موسسه» میتواند تجربهای جذاب و تفکربرانگیز باشد.
سخن پایانی
«زنکُش» اثر استیون کینگ، که از قلمی منحصر به فرد و پیچیده برمیآید، خواننده را به دنیای تاریک و مرموزی میبرد که در آن ترسهای روانشناختی، عذاب وجدان و ترس از ماوراء، به هم میآمیزند تا تجربهای هولناک و تأثیرگذار خلق کنند. کینگ در این داستان بهخوبی نشان میدهد که چگونه یک تصمیم نادرست میتواند نه تنها به نابودی فرد منجر شود، بلکه پیامدهای آن زندگی اطرافیان را نیز تحتالشعاع قرار دهد. ویلفرد جیمز، شخصیت اصلی داستان، که در آغاز تنها به حفظ مزرعهاش و جلوگیری از فروش زمین فکر میکند، با قتل همسرش و درگیر کردن پسرش در این جنایت، قدم در مسیری میگذارد که هیچ بازگشتی ندارد.
حس کلی داستان بهگونهای طراحی شده است که هر لحظه، خواننده را در حالت ترس و استرس قرار میدهد. تنهایی در محیطی روستایی و دور از هر گونه حمایت اجتماعی، به ویژه برای ویلفرد و پسرش، حس بیپناهی و اضطراب را به شدت تقویت میکند. این احساسات، که از دل داستان و شخصیتها برمیخیزند، به طرز شگفتانگیزی بر ذهن خواننده تأثیر میگذارند و او را درگیر احساساتی چون همدلی، ترس و تنهایی میکنند.
استیون کینگ در این داستان به شکلی هوشمندانهای فضای روانشناختی را بهعنوان هستهی اصلی ترس و وحشت به تصویر میکشد. برخلاف بسیاری از داستانهای ترسناک که بر موجودات فراطبیعی یا اتفاقات غیرمعمول تمرکز دارند، کینگ در «زنکُش» بیشتر به ترسهای درونی و عذاب وجدانهای غیرقابل فرار میپردازد. این انتخاب نه تنها داستان را برای خواننده عمیقتر و واقعیتر میکند، بلکه او را به تفکر دربارهی مفاهیم اخلاقی و انسانی میکشاند.
یکی از ویژگیهای برجستهی این کتاب، نحوهی روایت داستان از زبان شخصیت اصلی است. ویلفرد جیمز، با بیان افکار و احساسات درونی خود، خواننده را وارد دنیای پیچیدهاش میکند و مستقیم با او ارتباط برقرار میکند. این روایت اول شخص، تجربهای صمیمی و گیرا را برای مخاطب به وجود میآورد، به گونهای که خواننده نه تنها از تصمیمات ویلفرد، بلکه از عذاب وجدانها و توهمات او نیز آگاه میشود.
علاوه بر این، «زنکُش» بهنوعی تصویرگر تأثیرات وحشتناک یک انتخاب نادرست است؛ انتخابی که ممکن است در ابتدا یک تصمیم شخصی به نظر برسد، اما در حقیقت تمام زندگی فرد و اطرافیانش را دچار تغییرات غیرقابل جبران میکند. این مسئله به شکلی طور بارز در ارتباطات ویلفرد و پسرش هنری، که مستقیماً درگیر قتل میشود، خود را نشان میدهد. زوال روانی و دستوپنجه نرم کردن با احساسات گناه، همزمان با تغییرات درونی شخصیتها، از جنبههای کلیدی داستان است.
کنار این عمق روانشناختی، کتاب درک تازهای از مفهوم مرگ و تأثیر آن بر زندگی افراد ارائه میدهد. به ویژه تأکید بر روح همسر کشته شده و نحوهی تسخیر کردن ذهن ویلفرد، نمادی از نیروی شر و تهدیداتی است که از داخل شخصیتها ناشی میشود. کینگ از این طریق توانسته است به خوبی یکی از اصلیترین ویژگیهای آثار خود، یعنی ترکیب ترس روانشناختی با المانهای ماورایی، را در «زنکُش» به نمایش بگذارد.
در نهایت، این کتاب برای کسانی که به داستانهای ترسناک با جنبههای روانشناختی و اخلاقی علاقه دارند، قطعاً یک تجربهی تأثیرگذار و جذاب خواهد بود. خوانندگان به ویژه افرادی که آثار قبلی کینگ را دنبال کردهاند، از این اثر نیز لذت خواهند برد، چراکه مانند بسیاری از داستانهای دیگر این نویسنده، «زنکُش» ترکیب بینظیری از ترس، انسانیت و تحلیلهای روانشناختی است که خواننده را به تفکر وادار میکند.
در بخشی از کتاب میخوانیم
اسم من ویلفرد للند جیمز است و این اعترافنامهی من است. در ژوئن 1922 من همسرم آرلت کریستینا وینترز جیمز را به قتل رساندم و جنازهاش را توی یک چاه قدیمی انداختم تا کسی آن را نبیند. پسرم، هنری فریمن جیمز، در انجام این جنایت همدست من بود، البته به عنوان یک آدم چهارده ساله نمیتوان او را مسئول دانست؛ در واقع این من بودم که با سوءاستفاده از ترسهای او و سرکوب اعتراضهای کاملاً طبیعیاش در طول یک دورهی دوماهه او را اغفال کردم. این چیزی است که من به مراتب بیشتر از خود جنایت از انجامش احساس پشیمانی میکنم، به دلایلی که این سند مکتوب دربارهشان توضیح خواهد داد.
آنچه مرا به جنایت و فلاکت سوق داد، صد جریب زمین مرغوب در همینگفورد هومِ نبراسکا بود. این زمین از جان هنری وینترز، پدر همسرم، به او ارث رسیده بود. من میخواستم این زمین را به مزرعهی شخصیمان که در 1922 بالغ برا هشتاد جریب بود، اضافه کنم. همسرم ، که هرگز از زندگی کشاورزی خوشش نمیآمد (و همینطور از اینکه همسر یک کشاورز باشد)، دلش میخواست زمین را نقداً به شرکت فارینگتون بفروشد.




شاید بپسندید














از این نویسنده














از این مترجم













