نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات معیار اندیشه منتشر کرد:
..از تجربههایم آموختهام که با وجود ناکامیها و آشوبی که ممکن است در اوضاع دنیا به وجود بیاید، انسان همیشه این توانایی را دارد که مهارتهای مدیریتی خود را ارتقا داده و کسب و کارش را رونق بخشد. دوران فعلی را عصر تغییرات بزرگ یا ((دوران انتقال)) نامیدهاند. دورانی که در آن مشکلاتی شدید و پیچیده پیدرپی سر راه کسبوکار قرار میگیرند. من یقین دارم که برای مقابله با آنها راههای فراوانی وجود دارد. برای درک درست شیوههای کار و شناختن زمان مناسب رسیدگی به مشکلات شدید، شخص باید بر اصول تجارت و فوت وفن مدیریت موفق تسلط داشته باشد و...
فروشگاه اینترنتی30بوک
نه برای لقمهای نان از سایت گودریدز امتیاز 3.9 از 5 را دریافت کرده است.
کونوسوکه ماتسوشیتا از پیشگامان ژاپن در عصر شکوفایی صنعت رهبر است و او را «پدر مدیریت ژاپن» مینامند. او بنیانگذار شرکت لوازم الکترونیکی ناسیونال است که امروزه با نام پاناسونیک شناخته میشود. ماتسوشیتا در کتاب نه برای لقمهای نان که در سال 1984 منتشر شد، از زندگی، آداب کسبوکار و اخلاق مدیریتیای میگوید که بر انصاف، هماهنگی و قدردانی بنا شده است. به ابن ترتیب او حس موفقیتی را به شما القا کند که بسیار فراتر و ارزشمندتر از تلاش برای کسب سود است.
ماتسوشیتا یکی از متفاوتترین افراد ثروتمند جهان است. او با تلاش و خلاقیت خود از فقر نجات پیدا کرد. روحیه و ایدهآلهای این صنعتگر موفق، جهان شمول است و بر افکار و خوانندگان در هر کجای دنیا تأثیر میگذارد و ایجاد انگیزه میکند. کتاب نه برای لقمهای نان منبعی ارزشمند برای مدیران و رهبران و هر کسی است که میخواهد در زمینهٔ کسبوکار به موفقیت برسد.
«اگر خوب فکر کنیم متوجه میشویم هر سازمان خصوصی را که در مجموع به نفع جامعه در حال کار است میتوانیم نهادی عمومی به حساب بیاوریم. از چنین دیدگاهی هر موسسه خصوصی، بزرگ یا کوچک، باید بکوشد که کارکنانش انسانهایی اجتماعی و شهروندانی مسئول تربیت شوند. زنان و مردان جوان با ورود به شرکتی که سیاست استخدامی آن در جهت تقویت تواناییهای انسانی است واقعاً احساس خوشبختی خواهند داشت. داشتن احساس مثبت نسبت به خود و توانایی واقعگرا بودن در زندگی بهنظر من از ویژگیهایی هستند که مدیریت هر سازمانی باید در کارمندان خود پرورش دهد. برخورداری از احساس و توانایی قضاوت صحیح و سالم برای همه اهمیت دارد بهخصوص برای صاحبان کسب و کار. هر صاحب کسب و کار با تاجری باید بتواند با هر نوع شرایطی که در اثر تغییرات سریع بهوجود میآید برخورد کند. او باید وضع را به نحو صحیح متوجه شده و در برابر آن گاهی به سرعت واکنش نشان دهد و بهترین تصمیم را بگیرد. معمولاً افراد نمیتوانند اوضاع را به خوبی ارزیابی کنند مگر آنکه خود و تواناییها و ضعفهایشان را به خوبی بشناسند. هر شرکت یا گروهی که افرادش، انسانهایی باشند که خود را به خوبی میشناسند و میتوانند به نحوی شایسته در هر موقعیتی با مسائل روبهرو شوند حتماً موفق خواهند شد.»
«میدانم که شاید این مقایسهای دور از ذهن باشد ولی بهنظر من بین پرورش فرزند و آموزش کارمندان رابطهای مشابه وجود دارد. منظورم اهمیت حیاتی این دو کار اعتقادی است. اگر ما میخواهیم فرزندانمان را به نحو خوبی تربیت کنیم باید ذهنیات روشنی درباره اهداف بنیادی در یک زندگی اخلاقی و انسانی داشته باشیم و بدانیم که چگونه میتوان عضو خوب خانواده و جامعه بود. البته جهانبینی و نگرش به زندگی در افراد مختلف با هم تفاوت دارد. پس نمیتوان گفت که یکی از آنها صحیح و دیگری نادرست است. نکته مهم آن است که با وجود هر نگرشی که داریم هرگز در مورد مسائل اصلی دچار سستی عقیده نشویم. هنگامی که پدر و مادر به چیزی اعتقاد واقعی دارند، در نحوه رفتار با فرزندان خود و آنچه میگویند به آن عمل میکنند هم استوار هستند. این روش تأثیری مثبت دارد و در راهنمایی فرزندان برای رشد صحیح و تربیت، پشتیبانی قوی هستند. اگر مدیران سطح بالا میخواهند که روی کارکنانشان نفوذ زیادی داشته باشند و به قول معروف، حرفشان برش داشته باشد، باید خود را به بینشهایی محکم و ثابت درباره جامعه، تجارت، کسبوکار و زندگی مجهز کنند.»
«برای مدیریت و فعالیتهای بازرگانی راههای زیادی وجود دارد. به عبارت دیگر فضای زیادی برای بهبودبخشی به کار وجود دارد و در اختیار مدیر است. همیشه میتوانیم بهتر از کاری که تابهحال انجام میدادهایم نیز انجام دهیم. پیشرفت سریع اتفاق میافتد. اختراعات جدید و یافتن راههای تازه که هر لحظه رخ میدهند، تولیدات جدید دیروز را نسبت به امروز قدیمی نشان میدهند. این پیشرفت هنگامی امکانپذیر است که باورمان این باشد که همیشه میتوانیم بهتر از آنچه را تا حالا انجام میدادهایم، انجام دهیم. در مقولههایی مثل فروش، آگهی بازرگانی، معرفی کالاها به بازار مصرف و آموزش کارکنان هرگز نمیتوان آرام بود و تصور کرد که تمام کار ممکن انجام شده است. فعال بودن هر شرکت یا کارخانهای الزاماً به این معنی نیست که در فعالیتهایش به رشد کامل رسیده است. هیچوقت اینگونه نیست، همیشه باید آماده پذیرش تغییرات باشیم و چیزهای جدید را آزمایش کنیم. همواره نسبت به ظهور اندیشههای نو در کسب و کار و مدیریت هوشیار باشیم. فرایند بهتر کردن امور، همیشگی و توقفناپذیر است. چگونگی استفاده از این امر و میزانی که از آن بهرهمند میشویم پیشرفت یا رکود شرکت را رقم میزند.»
کونوسوکه ماتسوشیتا یکی از موفقترین رهبران کسبوکار قرن است اما دوران کودکی بسیار سختی را گذرانده است. او در کودکی با بیماری، محرومیت از آموزش رسمی دستوپنجه نرم کرد و والدین و خواهر و برادرهایش را خیلی زود از دست داد و بهنظر سرنوشتی جز تنهایی و فقر در انتظارش نبود. اما او توانست با خلاقیت و سختکوشی از تمام این موانع عبور کند و جایگاهی ماندگار برای خود در صنعت جهانی دستوپا کرد. در نهایت از میان تجربههای گوناگون و مشقتهایش، فلسفهای انسانی بیرون آمد که در سراسر زندگی و کسبوکار مبنای عملکرد او شد. کتاب نه برای لقمهای نان، کتابی دربارهٔ موفقیت بینظیر اوست. فلسفهٔ تجارت او ساده و حتی ایدهآلیستی و جاودان است. مهم نیست در چه دورانی زندگی میکنید، توصیههای ماتسوشیتا و معنای جدیدی که به کلمهٔ موفقیت داده است همیشه کاربردی خواهد بود.
فصل اول: منابع انسانی
فصل دوم: خرد جمعی
فصل سوم: مدیریت خلاق
فصل چهارم: روحیه خدماترسانی
فصل پنجم: مسئولیت اجتماعی
فصل ششم: چالش و رشد
فصل هفتم: مدیر آرمانی
• ثروتسازی به سبک ژاپنی کتابی کوچک و مختصر در مورد نکات مدیریتی و نکاتی طلایی در زمینهٔ کسبوکار اثر کونوسوکه ماتسوشیتا است. با کمک این کتاب میتوانید فلسفهٔ مدیریتی خود را پایهریزی کنید و زندگی و شیوهٔ تفکر مدیر موفق ژاپن را که با تغییرات بسیار کوچک و بهبودهای مؤثر همراه هست را در زندگی خود پیاده کنید.
• مسئولیت اجتماعی بنگاههای اقتصادی اثر دیگری از کونوسوکه ماتسوشیتا بنیانگذار برند پاناسونیک است. او در این کتاب با بررسی مسئولیتهای اجتماعی بنگاههای اقتصادی، رویکرد نوینی را در مدیریت کسبوکار و توسعهٔ منابع انسانی با تاکید بر اخلاق حرفهای ارائه کرده است و به مباحث مهمی در این زمینه پرداخته است.
• گشایش مسیر منتخبی از نوشتههای کوتاه کونوسوکه ماتسوشیتا است. هر کدام از نوشتههای این کتاب، منعکسکنندهٔ عواطف و افکاری است که در برهههای مختلف در درون این مدیریت موفق شکل گرفته است و به نوعی نشاندهندهٔ دیدگاه او است.
کونوسوکه ماتسوشیتا در 27 نوامبر 1894 در روستایی واقع در استان واکایاما در ناحیه کشاورزی در جنوب شرقی اوزاکا به دنیا آمد و در سال 1989 درگذشت. او سومین پسر و کوچکترین فرزند از هشت فرزند ماساکوسو، کشاورز برنجکار و همسرش توکو بود. پدرش عضو انجمن محلی بود و مدتی هم در یکی از دفترهای دولتی روستا کار میکرد. آنها زمین موروثی بزرگی داشتند و از نظر مالی در رفاه بودند. دوران کودکی او به شادی و آسودگی گذشت اما این آسودگی دیری نپایید. پس از جنگ بین چین و ژاپن در سال 1895، دورهای از رشد اقتصادی پدید آمد و برای تشویق صنایع محلی، نوعی بازار سهام و کالا در سراسر کشور ایجاد گردید. بسیاری از مردم و از جمله پدر کونوسوکه که عجولانه داروندارشان را در بازار سهام سرمایهگذاری کردند، در سال 1899 با ایجاد بحران در این بازار، کلیهٔ زمینهایشان را از دست دادند و دچار تنگدستی شدند. در دوران سخت پیش آمده دو برادر بزرگتر کونوسوکه جان خود را از دست دادند و پدرشان که برای خروج از فقر کاملاً ناتوان بود امیدش را به کونوسوکه بست. بنابراین کونوسوکه در 9 سالگی مدرسه را رها کرد و برای یافتن کار به اوزاکا رفت و در آنجا در یک کارگاه ساخت اجاق ذغالی به کار مشغول شد.
در سال 1905 کونوسوکه شغلش ر ا تغییر داد و به یک فروشگاه بزرگ دوچرخه رفت و توانست ضمن کار یک دورهٔ ششسالهٔ کارآموزی فنی را به پایان برساند. روزگارش به سختی میگذشت و او چند بار به فکر ترک کار افتاد ولی هر وقت به یاد پدرش میافتد تحمل میکرد و به کارش ادامه میداد. در سال 1906 پدرش پس از تحمل یک دوره بیماری از دنیا رفت. پس از پیروزی ژاپن بر روسیه در سال 1905 دگرگونی و تحرک تازهای در جامعه پدید آمد و کونوسکه شاهد رشد شهر بود و در 15 سالگی بهعنوان کارآموز سیمکشی به شرکت برق اوزاکا رفت ولی تنها به کارآموزی بسنده نکرد و توانست طی 5 سال سرپرست شرکت برق شود. او در 22 سالگی فردی برجسته و پرتلاش بود و از زندگی و شغل اداری خود ناراضی و با اینکه بیماری مزمنی مدتی او را خانهنشین کرد، او دست از فعالیت و تلاش برنداشت. پس از مدتی طرح یک سرپیچ جدید برای لامپ را به شرکت ارائه کرد اما شرکت پیشنهاد او را نپذیرفت. کونوسوکه استعفا داد و تمام سرمایهاش را در راه تولید سرپیچ اختراعی خودش صرف کرد و بهتدریج به سودآوری رسید و در سال 1918 کارخانهٔ ابزار برقی ماتسوشیتا را بهطور رسمی افتتاح کرد. در سال 1925 او نام برند ناسیونال را به ثبت رساند و دو سال بعد چراغقوه مربعشکلی را با این نام روانه بازار کرد. او که از فروش محصول خود اطمینان داشت شیوهٔ جالبی را برای بازاریابی به کار گرفت. او ابتدا دههزار چراغقوه را به رایگان بین فروشگاههای خردهفروشی توزیع کرد. این روش نهتنها جواب داد بلکه شهرت ناسیونال بهعنوان کالایی مرغوب را به همراه داشت و نامِ او بهعنوان یکی از موفقترین افراد در زمینهٔ کسبوکار در تاریخ به ثبت رسید. امروزه محصولات ناسیونال با نامهای پاناسونیک، تکنیکز و کواسار به فروش میرسند.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
راضی نبودم. نه اینکه کتاب خوبی نباشه بلکه اکثر نکاتی که گفته شده برای ده های قبل از 2000 مناسب بوده نه الان. ولی می تونه ایده هایی به ذهنمون بیاره