نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات جمهوری منتشر کرد:
گریه کردم؟ بله.
از چشمان پیدای من، چشمان من انسان که از گریه خیس بود، اشک می آمد. اما من چشم سومی هم داشتم، در وسط پیشانی ام. می توانستم آن را حس کنم، سرد بود، مثل یک سنگ. گریه نمی کرد: دیدم. و پشت آن کسی بود که داشت فکر می کرد: من در این ماجرا از تو حمایت می کنم، برایم مهم نیست چقدر به طول بیانجامد یاد در این مدت چقدر باید تحقیر شوم، اما این کار را می کنم.
برشی از متن کتاب
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.