نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات خزه منتشر کرد:
فیلسوف و گرگ کتابی تاثیرگذار دربارهی ارتباط فیلسوف و گرگی به نام برنین است.پس از آنکه مارک رولندز، بچه گرگی خرید و به خانه برد خیلی زود متوجه شد که نمی تواند گرگ را در خانه تنها بگذارد چون دمار از روزگار وسایل خانه در میآورد.در نتیجه، مارک و برنین همیشه با هم بودند، حتی وقتی مارک در کلاس های دانشگاه، فلسفه درس می داد.
برنین تاثیری عمیق بر تفکر فلسفی رولندز گذاشت و او را به ارزیابی مجدد نگرش اش به عشق، خوشبختی، طبیعت و مرگ سوق داد.فیلسوف و گرگ یک کتاب پرفروش بین المللی است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب فیلسوف و گرگ (درسهایی از حیات وحش) از سایت گودریدز امتیاز 4.2 از 5 را دریافت کرده است.
کتاب فیلسوف و گرگ (درسهایی از حیات وحش) از سایت آمازون امتیاز 4.5 از 5 را دریافت کرده است.
فیلسوف و گرگ (درسهایی از حیات وحش) اثری از مارک رولندز فیلسوف و نویسندۀ اهل ولز است و شناختهشدهترین اثر او محسوب میشود. این کتاب اولین بار در سال 2008 منتشر شد و در مورد یک دهه زندگی و سفر این نویسنده با یک گرگ است. این کتاب تحسینبرانگیز شما را وادار میکند که در معنای انسانیت و انسان بودن تجدیدنظر کنید.
«کتاب فیلسوف و گرگ، روایتی جذاب است که به عنوان یک اثر مهم فلسفی شناخته میشود و ما را مجبور میکند در دیدگاهمان نسبت به حیوانات تجدیدنظر کنیم.» - جان گری، نویسندۀ کتاب مردان مریخی، زنان ونوسی
«شاید این کتاب بهترین خودزندگینامه از یک ایده یا بهتر بگوییم مجموعهای از ایدههای مرتبط دربارۀ رابطۀ بین انسان و حیوانات باشد.» - جاناتان دربیشایر، روزنامۀ گاردین
«کتاب فیلسوف و گرگ، یک پرترۀ قابلتوجه است که نویسنده در آن پیوند بین یک انسان و یک حیوانی را نشان داده که اکثر ما آن را هیولا میدانیم.» - جولیان باگینی، فایننشال تایمز
«هر کسی نمیتواند حیات وحش و عقاید ویتگنشتاین را به چنین شیوهای جالب و سرگرمکننده ترکیب کند اما رولندز توانست. این کتاب لذتبخش و خواندنی است.» - کانی اوگل، میامی هرالد
«این کتاب را میتوان یک کتاب فلسفی کلاسیک دانست.» - مارک ورنون، تایمز لایبرآری
اگر وقتی مردم در مورد حیوانات خانگیشان طوری صحبت میکنند که انگار حیوان خانگیشان، انسان است بسیار متعجب میشوید شاید در واقع هنوز ارتباط عجیب و عمیق بین انسان و حیوان را درک نکردهاید. فیلسوف و گرگ کتابی در مورد دوستی ۱۱ سالۀ فیلسوفی جوان و یک گرگ است که دیدگاه شما را نسبت به ارتباط بین انسان و حیوانات تغییر میدهد.
«افسانهای ایروکوایی هست که شرح میدهد مردم زمانی باید تصمیم مهمی میگرفتند. افسانه شکلهای مختلف دارد. این، سادهترین آنهاست. شورایی از قبایل فراخوانده شدند تا تصمیم بگیرند برای فصل بعدی شکار به کجا نقلمکان کنند. اما چیزی که شورا نمیدانست این بود که مکانی که نهایتاً انتخاب کردند، محل سکونت گرگها بود. بنابراین، ایروکواییها مورد حملههای مکرر قرار گرفتند که طی آنها، شمار گرگها رفتهرفته کاهش پیدا کرد. آنها با یک انتخاب روبهرو بودند: یا باید به جای دیگری کوچ میکردند یا همینطور گرگها را میکشتند. آنها پی بردند که گزینهی دوم وجود آنها را ضعیف میکرد. آنها را به مردمی بدل میکردند که نمیخواستند باشند. برای جلوگیری از تکرار این اشتباه اولیه، آنها تصمیم گرفتند که در همهی جلسات آتی شورا کسی به نمایندگی از طرف گرگها منصوب شود. شور و مشورت آنها به این سؤال منتهی شد که «چه کسی به جای گرگ حرف میزند؟» البته این روایتِ ایروکوایی از این افسانه است. اگر روایتی گرگی از این افسانه وجود داشت، مطمئنم یکسره فرق میکرد. با اینحال، حقیقتی در اینجا وجود دارد. سعی خواهم کرد به شما نشان بدهم در کل، هر یک از ما روح یک میمون را داریم. نمیخواهم از کلمهی «روح» خیلی خرج کنم. منظورم از «روح» یا «نفس» ضرورتاً بخش نامیرنده و تباهیناپذیر وجود ما که پس از مرگ بدنمان باقی میماند، نیست. روح ممکن است اینطور باشد، اما من شک دارم. شاید هم اینطور باشد که نفس همان ذهن است، و ذهن همان مغز.»
«زنده بودن برای میمون، یعنی ضربه زدن. میمون، تمایل به قرار دادن ارتباطات با دیگران بر پایهی یک اصل واحد است، اصلی که تغییر پیدا نمیکند و انعطافپذیر است: «تو برای من چه کار میتوانی بکنی، و چقدر برای من هزینه برمیدارد که آن کار را برای من انجام بدهی؟» این تلقی از میمونهای دیگر به خود میمون برمیگردد و به نگاه او به خودش سرایت میکند و آن را شکل میدهد. و به این ترتیب، میمون خوشبختی خود را چیزی میانگارد که میتوان آن را اندازهگیری و وزن کرد، کمیت آن را سنجید و آن را محاسبه کرد. او راجع به عشق هم این طور فکر میکند. میمون تمایل به این طرز فکر است که مهمترین چیزها در زندگی، موضوع سنجشِ هزینه ـ منفعت است. باید تکرار کنم که این یک استعاره است که من برای توصیف تمایل انسان از آن استفاده میکنم. همهی ما آدمهایی از این دست میشناسیم. در محل کار یا در بازی به آنها برمیخوریم؛ در میزهای کنفرانس و میزهای رستورانها گذرمان به آنها میافتد. اما این آدمها فقط حد مبالغهآمیز گونهی انسانی اساسی است. گمان میکنم اکثر ماها بیشتر از آنچه پی برده باشیم یا مایل باشیم تصدیق کنیم، این طوریم. اما چرا من این تمایل را «میمونوار» توصیف کردم؟ انسانها تنها گونهی میموننماهایی نیستند که میتوانند از صورتهای مختلف عواطف انسانی رنج بکشند و لذت ببرند.»
«در روزهای اول، برنین و من بعضی از آخرهفتهها به منطقهی جنگلیای در شمال شرقی آلاباما میرفتیم و غیرقانونی آنجا چادر میزدیم. آنجا باریک و عمیق بود و آفتاب به زحمت پرتوهای خود را از میان درختان متراکم بلوط و توس میگذراند. ما پس از یک ساعت یا بیشتر وارد فضای باز جنگل میشدیم. و اگر دست زمانبندی میکردیم، شاهد صحنهای میشدیم که انگار آفتاب به زمین بوسه میزند و درختان که تا ساعتی پیش بیشتر در تاریکی پنهان بودند، با شکوه دیرینه و قدرتمندشان جلوه میکردند. فضای باز جنگل این امکان را فراهم میکند که درختان از تاریکی سربرآورند و در روشنایی ظهور کنند. اندیشههایی که این کتاب را قوام دادهاند، در فضایی ظهور کردهاند که دیگر وجود ندارد، و بدون آن فضا امکانپذیر نیستند – دستکم در مورد من اینطور است. گرگ دیگر نیست و بنابراین آن فضا هم دیگر نیست. وقتی آنچه را نوشتهام از اول تا آخر میخوانم حیرت میکنم که اندیشههایی که در آن مطرح شده چقدر برایم بیگانه است. اینکه من بودم که به آنها فکر کردهام مثل کشفی عجیب ذهنم را درگیر میکند. اینها اندیشههای من نیستند، چون در عین حال که به آنها معتقدم و آنها را درست میدانم، قادر نیستم دوباره به آنها فکر کنم.»
کتاب فیلسوف و گرگ درواقع تأملی فلسفی در مورد وضعیت انسان است و هدف اصلی آن این است که نشان دهد آنچه ما هوش اجتماعی مینامیم چگونه بر نحوۀ تفکر و تعامل ما با جهان تأثیر میگذارد. هوش اجتماعی مشخصهای است که به انسان اجازۀ همدلی میدهد و بخش بزرگی از آن چیزی است که انسان را از حیوان متمایز میکند. همچنین هوش اجتماعی به ما اجازه میدهد در جوامع متمدن زندگی کنیم. گرگها باهوش هستند اما به گفتۀ رولندز هوش مکانیکی دارند و نه هوش اجتماعی؛ یعنی اینکه آنها میدانند چگونه طیف وسیعی از کارها را انجام دهند. بعلاوه هوش گرگها معمولاً پایینتر از هوش انسان است. رولندز نشان میدهد که ما گونهای شبیه میمون هستیم، طبیعتاً به این باور میچسبیم که هوش میمونی ما از هوش دیگر حیوانات مانند گرگها، برتر است. اما آیا این حرف درست است؟ آیا واقعاً هوش ما برتر از دیگر موجودات است؟
پرسش اغلب مردم این است که حیوانات چطور فکر میکنند یا چه احساسی دارند. آیا آنها هم مانند ما کنجکاو هستند که بدانند انسانها چه احساسی دارند؟ مارک رولندز یک استاد جوان فلسفه بود که حس میکرد زندگیاش معنای چندانی ندارد و به دنبال معنایی بزرگتر در زندگی میگشت. مدتکوتاهی پس از ورود به دانشگاه آلاباما، او متوجۀ یک آگهی در روزنامۀ محلی شد که قصد داشتند یک توله گرگ را بفروشند و او از روی کنجکاوی تصمیم گرفت به سراغ آگهیدهنده برود. او در همان نگاه اول عاشق توله گرگ شد و پیوندی که بین این فیلسوف و گرگ پدید آمد، نمونهای از روابط باورنکردنی بین انسان و حیوانی درنده بود. مارک توله گرگ را با خود به خانه بُرد و نام او را برنین گذاشت و این حیوان چیزی فراتر و عجیبوغریبتر از یک حیوان خانگی شد. این گرگ تأثیر زیادی بر رولندز به عنوان یک شخص و فیلسوف داشت و باعث شد او دربارۀ نگرش خود نسبت به مفاهیمی مانند عشق، شادی، طبیعت، مرگ و معنای واقعی زندگی تجدیدنظر کند.
• جهان شعلهور انسانها حیوانات و آیندهی زمین اثر دیگری از مارک رولندز است. رولندز در این کتاب نشان میدهد که چگونه انسانها کمر به نابودی زمین و حیوانات بستهاند. او در این کتاب سعی نکرده به انسانها هشدار بدهد بلکه راهکارهایی علمی و عملی برای رهایی از این وضعیت و آیندهی غمانگیز محیطزیست پیشنهاد کرده است.
• دونده بودن (تأملاتی جادهای در باب زندگی و مرگ) اثر دیگری از مارک رولندز فیلسوف اهل ولز است. این کتاب حاصل تفکرات جدی مارک رولندز در مورد معنای زندگی و جایگاه دویدن است که طی سالها دو استقامت شکل گرفته است. این کتاب سرشار از اندیشههای نو و گاهاً تکاندهنده است که فقط فیلسوف مانند ولز از پسِ نوشتن آب برمیآید.
• فیلسوف سه دقیقهای اثر فابریس میدال فیلسوف مبتکر فرانسوی و بنیانگذار مدرسۀ مدیتیشن غربی است. او در این کتاب خواندنی سعی میکند دربرابر بیفکری و جزماندیشی راه سومی در پیش بگیرد. او همچون سقراط شما را ترغیب میکند که پرسشگر باشید و خودتان فکر کنید.
• آرامش فلسفی اثر سم تورود کشف دوبارۀ این نویسنده از نوشتههای اپیکتوس است. او در مقدمۀ این کتاب تعریف میکند که در پاییز سال 2008 زمانی که جهان به ورطه بحران اقتصادی افتاد، او هم دچار فروپاشی روانی میشود و زندگی زناشوییاش به جدایی میانجامد و دوام آوردن در هر روز برایش بسیار مشکل میشود. در همین گیرودار او با آثار اپیکتتوس و مارکوس اورلیوس آشنا میشود و با کمک رواقیگری زندگی خود را تغییر میدهد.
مارک رولندز در سال 1962 به دنیا آمد. او نویسنده و فیلسوف اهل ولز و استاد فلسفۀ دانشگاه میامی است که چندین کتاب در زمینۀ فلسفۀ ذهن و نقد فرهنگی نوشته است. او را بیشتر در فلسفۀ آکادمیک برای کارش بر روی ذهن حیوانات میشناسند و او بود که اولین بار دیدگاهی به عنوان ذهن گسترده را مطرح کرد که میتوان افکار، خاطرات، خواستهها و باورها را خارج از مغز و جمجمه ذخیره کرد. رولندز قبل از تحصیل در رشتۀ فلسفه، مدرک کارشناسیاش را در رشتۀ مهندسی از دانشگاه منچستر دریافت کرد و سپس مدرک دکترایش را در رشتۀ فلسفه از دانشگاه آکسفورد گرفت و استاد فلسفۀ دانشگاههای مختلفی در بریتانیا، ایرلند و ایالات متحده بود.
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
گرگ به ما می گوید که مهم ترین چیز در زندگی، هرگز موضوع حسابگری نیست. چیزی نیست که بشود آن را حساب کرد. گرگ به یادمان می آورد که آنچه را ارزش واقعی دارد نمی توان به کمیت درآورد و معامله کرد؛ به یادمان می آرود که کاری را که درست است باید انجام بدهیم حتی اگر از آسمان سنگ ببارد.
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
درود به شما سر کار خانم رزبان. متن کوتاهی که از کتاب نقل کردید بسیار زیبا و گیراست. از شما متشکرم