هیچ اندیشه ای در دنیا آن قدر خوب و خیر نیست که بتواند تلاشی تعصب آمیز برای به کرسی نشاندن آن اندیشه را توجیه کند.تنها امید نجات در جهان این دوران تساهل و تسامح است.
نظر خود را برای ما ثبت کنید
نشر نی منتشر کرد:
در طول دو سال گذشته، بسیار سفر کرده ام. شهرهای بسیاری را دیده ام و کلیساها، موزه ها، باغ ها، و قصرهای بسیار. این دیدارها ملغمه غریبی از احساسات و تأثرات در من برجای گذاشته است، و علی الخصوص این احساس شک را که در کجا باید منتظر دیدن چه چیزی باشم. احساس شک حاصل خاطرات بد نیست؛ احساس شک حاصل این است که به ندرت وقت آن را پیدا می کنم که رابطه ای با این شهرها برقرار کنم. هر شهری مثل یک آدم است: اگر رابطه اصیلی با آن برقرار نکنیم، فقط نامی بر جای می ماند، یک شکل و صورت بیرونی که خیلی زود از حافظه و خاطره مان می رود و رنگ می بازد. برای برقرار کردن چنین رابطه ای، باید بتوانیم شهر را با دقت ببینیم و شخصیت خاص و استثنایی آن را دریابیم، آن «من» شهر، روح شهر، هویت آن، و شرایط زندگی آن که در طول زمان و در عرض مکان آن پدید آمده است. پراگ شهری رازآلود و پرهیجان است که با حال و هوایش، با مخلوط غریب سه فرهنگش الهام بخش خلاقیت افراد بسیاری شده است. سه فرهنگی که چندین دهه، یا حتی قرن ها در این شهر در کنار هم می زیسته اند.
ایوان کلیما نویسنده، نمایشنامه نویس و روزنامه نگار اهل جمهوری چک، در 14 سپتامبر 1931 در پراگ به دنیا آمد. کودکی خود را در ترزین اشتات گذراند. او درباره ی زندگی آن سال ها می گوید: «در ترزین اشتات که من سه سال و نیم آن جا بودم اتاق گاز نبود. با این حال صدها جسد دیدم. در آن جا مرگ یک تجربه ی روزانه بود. من به مرگ عادت کرده بودم و حتی دست کشیدن به یک جسد دیگر هیجانی برای من نداشت». بعد از بهار پراگ بسیاری از آثار او و دوستانش ممنوع الانتشار شدند. با این حال او از چک خارج نشد و به گفته ی خودش کنار شادی ها و غم های هم وطنانش ماند. کلیما یک سال قبل از بهار پراگ نیز به دلیل انتقادهایش از حکومت چکسلواکی بازداشت شد. او در سال 1969 برای یک ترم به دعوت از دانشگاه میشیگان آمریکا برای تدریس به این کشور رفت و یک سال بعد دوباره به پراگ بازگشت و به نوشتن نمایشنامه و داستان پرداخت. اما این آثار تا سال 1989 فقط در خارج از چکسلواکی منتشر شدند. کلیما در سال 2002 موفق به دریافت جایزه ی فرانتس کافکا به خاطر یک عمر فعالیت ادبی شد. ایوان کلیما با کتاب «روح پراگ» و ترجمه ی خشایار دیهیمی در ایران معرفی شد. کلیما یکی از بزرگترین نویسندگان ادبیات چک به شمار می رود که عمده آثارش درباره ی تاریکی های دوره حکومت دیکتاتورها بر مردم است.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
هیچ اندیشه ای در دنیا آن قدر خوب و خیر نیست که بتواند تلاشی تعصب آمیز برای به کرسی نشاندن آن اندیشه را توجیه کند.تنها امید نجات در جهان این دوران تساهل و تسامح است.
اما ایمان به چیزی بزرگ تر از خویش چه سودی برای انسان میتواند داشته باشد اگر که انسان امیدی به این نداشته باشد که آن نیروی بزرگ تر هم به نوبه خود اورا به حساب می آورد؟
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
این کتاب مجموعهمقالات ژورنالیستی ایوان است؛ مقالاتی مانند جنگ جهانی دوم، حکومت توتالیتاریسم چک، سانسور، ادبیات و نیز مقالهای دربارهٔ کافکا. روح پراگ از زندگی و امیدواری در میان نومیدیها سخن میگوید و اینکه چگونه در کنار همهٔ زشتیها و بیعدالتیها میشود انسان بود و انسان زندگی کرد.
واقعا عالی به محظ اینکه شروع کنید به خواندن متوجه انسجام متن و پیام های نویسنده که سعی در انتقال اونها داره میشید.
این کتاب عالیه اما بسیار سخت خوان هستش.باید 2یا 3 بار خونده بشه تا برای آدم کامل تفهیم بشه.اما به شدت حرف برای گفتن داره و خیلی شبیه حال و هوای این روزای ایرانه.به نظرم تو این دوره بهترین انتخاب می تونه باشه