مغازه خود کشی

(17)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
788

علاقه مندان به این کتاب
1

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
1

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب مغازه خود کشی

انتشارات داریوش منتشر کرد:
«لوکریس! تو انباری چیزی از سم هامون مونده؟»
«برای چی می خوای؟»
«برای دولت، ظاهرا متوجۀ بی کفایتی خودش شده و فهمیده که مستحقِ مجازاته. تصمیم گرفتند امشب دسته جمعی خودکشی کنند. تو تلویزیون به طور زنده پخش می شه!»
سخنگوی ریاست جمهوری که از خنده اشکش درآمده بود، گفت:
"یه بار یه عمویی من رو توی گونی سیب زمینی انداخت. منو کشید پشت گاریش و به اسبش شلاق زد تا تحریکش کنه بتازه. توی گاری اون قدر بالا و پایین شدم تا پرت شدم پایین و دیدم افتادم کنار جاده، آی! کاشکی به جای این که این جوری، این جا باشم هنوز توی گونی سیب زمینی زندانی بودم...
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (1)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

  • تصویر کاربر

    • سحر احمدی
    • پاسخ به نظر

    داستان جدید و جالبی داره.با اینکه پایان بندیش قوی نیست اما قصه ی جذابی داره

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی