نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات آموت منتشر کرد:
چهارباغ پُر از قصه بود، قصههایی که کسی جز اهالی آنها را باور نمیکرد، اگر به گوش غریبهای میرسید، لب ورمیچید که روزگار این قصهها و حکایتها گذشته و آنقدر رفتند و آمدند تا دیگر کسی جرأت نمیکرد آنها را برای دیگران تعریف کند. قصهها حبس شدند در سینهی پیرمردها و پیرزنهایی که دیگر حتی نوههایشان هم زبانشان را نمیفهمیدند. مردم هنوز هم چهار باغ را میدیدند، از کنارش میگذشتند ولی دیگر کسی نمیدانست چرا آنسوی باغهای انگوری، دوازده یا سیزده درخت سپیدار روییده که هیچ کلاغی جرات ندارد روی شاخههایش لانه بسازد!
هر بار که چهارباغ را میدیدم، سپیدارها شاخه دراز میکردند و من را جوری میکشاندند سمت خانهی کوچک و خراب کنار چشمه که انگار یک نفر منتظرم است تا برایم قصه بگوید! هیچوقت کسی را در آن خانه ندیدم اما هر بار صدای هلهله و کِل کشیدن و دست زدنهایشان گوشم را پُر میکرد و خیالات برم میداشت که شاید جایی همان اطراف عروسی است، آنقدر به چهارباغ رفتم، خودبهخود سر از آن خانه در آوردم و کسی را ندیدم که قصهاش را برایم تعریف کند تا بالاخره فراموش کردم که چهارباغ روزی قصهای داشته است. این رمان داستان فراموشی من و تمام اهالی روستایی است که روزی درختهای چهار باغ را دیده و آنها را شمردهاند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.