گرگ باران دیده

(2)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
636

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب گرگ باران دیده

انتشارات شقایق منتشر کرد:
هیما مات‌زده بلند شد و به سمت در خروجی رفت.
حتی قطره‌ای اشک به چشمانش ندوید.
کفش‌های اسپرتش را بدون بستن بندش پوشید.
به محض باز کردن در بزرگ و چوبی، باد مثل لشگر آماده نبرد به سمتش هجوم آورد.
لرز به دندان‌هایش افتاد، اما هیچ چیز نمی‌توانست متوقفش کند.
باید می‌رفت.
مهم نبود به کجا، فقط باید می‌رفت.
هوا تاریک بود و آسمان سورمه‌ای رنگ بر روی درختان بی‌شاخ و برگ سایه انداخته بود.
چرا این پاییز چند ساله تمام نمی‌شد؟
چندین بار سکندری خورد.
افتاد، خیس و گلی شد، اما باز به رفتن ادامه داد.
باید می‌رفت، اگر می‌ماند می‌مرد!
پاییز یعنی اولین فصل عاشقی‌هایش...
پاییز یعنی اولین فصل محرمیت‌شان...
پاییز یعنی زیر چتر دو نفره قدم زدن...
پاییز یعنی رفتنش...
پاییز یعنی نبودنش...
هر آدمی توی زندگی‌اش یک مترادف پیدا می‌کند
و مترادف هیرسا برای او «پاییز» بود
که همیشه در یادش با این تعریف از او یاد می‌کرد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

    • نوع کالا
    • دسته بندی
    • موضوع اصلی
    • موضوع فرعی
    • نویسنده
    • نشر
    • شابک
    • زبان کتاب
    • قطع کتاب
    • جلد کتاب
    • تعداد صفحه
    • وزن
    • نوبت چاپ
    • سال انتشار
    • فارسی
    • رقعی
    • شومیز
    • 632 صفحه
    • 570 گرم
    • 1
    • 1399

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی