حکایت های ملانصرالدین (7)(ملانصرالدین و مرد نادان)(خشتی)

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
31

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب حکایت های ملانصرالدین

انتشارات برف منتشر کرد:
یکی بود، یکی نبود. غیر از خدای مهربان هیچکس نبود. روزی ما و همسایه اش تصمیم گرفتند به بازار بروند و دوتا الاغ بخرند .... آنها به بازار رسیدند، دو الاغ خریدند و به خانه برگشتند. ما با خوشحالی رفت داخل طویله و مشغول تمیز کردن آن باشد. بعد از ساعتی از طویله بیرون آمد و با تعجب دید که همسایه اش روی پله ها نشسته و با دقت به خرها نگاه می کند. مثلا پرسید: «همسایه ! من که طویله را تمیز کردم. چه شده؟ چرا در فکری ؟ »
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی