30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
داستان کوتاه خارجی
کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
25

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم

انتشارات آزرمیدخت منتشر کرد:
همه با هم دعا کردیم، باز هم احساس آزادی کردم. سال های سال با دلم جنگیده بودم، چون از غم، رنج و تنهایی می ترسیدم. همیشه می دانستم که عشق حقیقی فراتر از این چیزهاست و مردن بهتر از دوست نداشتن است. اما فکر می کردم که فقط دیگران شهامت عاشق شدن را دارند. و حالا در این لحظه پی بردم که من هم می توانم عاشق شوم، حتی اگر عشق به معنای جدایی، تنهایی و غم باشد. بازهم ارزشش را دارد.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی