

انتشارات نگاه منتشر کرد:
براهني تاريخ مذکر را با طرح اين ايده آغاز کرده است که ايرانيان در دوراني که اين کتاب نوشته شده است، يعني اواخر دهه 40 شمسي، در دوران «تشتت فرهنگي» زندگي ميکردهاند. براهني براي تعريف آنچه تشتت فرهنگي ناميده است، چنانکه خود در بخش اول کتاب عنوان کرده است «نخست به گذشته» و «عواملي در گذشته که هستههاي تشتت فرهنگي را پروراندند» نقب زده است و کار را با مقايسه گذشته ايران و گذشته يونان آغاز کرده، چراکه معتقد است فرهنگ يونان «لااقل از نظر آن آغازهاي سرشار و اصيل، بيشباهت به فرهنگ ما نيست». او فرهنگ عيني را که يونان بهتدريج بهسمت آن ميل کرد با فرهنگ ذهني که در ادبيات عرفاني ما به اوج رسيد، مقايسه کرده است.
بخش دوم کتاب با طرح ايده «تاريخ مذکر» آغاز ميشود و براهني در سرآغاز اين بخش مينويسد: «تاريخ ما، به شهادت خودش، در طول قرون، بهويژه پيش از مشروطيت، تاريخي مذکر بوده است؛ يعني تاريخي بوده است که هميشه مرد، ماجراهاي مردانه، زور و ستمها و عدل و عطوفتهاي مردانه، نيکيها و بديها، محبتها و پلشتيهاي مردانه، بر آن حاکم بودهاند». براهني آنگاه با مروري بر تاريخ و ادبيات گذشته ايران، جاي خالي زن را در اين تاريخ و ادبيات نشان ميدهد. اين ايده در بخشهاي بعدي بسط پيدا ميکند و به بررسي گستردهتر ساختهاي حاکم بر فرهنگ کهن ما پيوند ميخورد و آنگاه به دوران مشروطيت و آسيبشناسي آن ميرسد و بعد، اينها همه به زمانهاي وصل ميشوند که تاريخ مذکر در آن نوشته ميشود و اينجاست که پاي مسئله شرق و غرب و خطر ازدسترفتن هويت شرقي و مسئله استعمار و غربزدگي نيز در کتاب بهميان ميآيد. براهني در اواخر بخش دهم کتاب مينويسد: «ذهنيت کنوني ما، ذهنيتي است غربزده، بيشتر بهدليل ماشين و نيز البته بهدليل اينکه ما از نظر تأسيسات اداري، و اجتماعي نيز غربزده شدهايم و حتي همين غربزدگي در تمام شئون اجتماعي ما رخنه کرده است».
نيمه دوم کتاب، با عنوان «فرهنگ حاکم و فرهنگ محکوم»، از 27 مقاله تشکيل شده است که عنوانهاي برخي از آنها عبارتند از: «دانشکده ادبيات در برابر نوجويي»، «فلسفه بيارتباط به زندگي»، «نقاشي ايران، طفيلي غرب»، «شناسايي فرهنگ و ادبيات امروز»، «سه يادداشت پيرامون ادبيات و هنر» و «صادق هدايت و دکتر فرديد». اين مقالات، چنانکه براهني در مقدمهاي که در اسفند 1362، يعني بعد از انقلاب، بر يکي از چاپهاي اين کتاب نوشته و در چاپ تازه نيز همين مقدمه آمده، مقالاتي هستند که براهني آنها را حولوحوش نگارش و انتشار تاريخ مذکر نوشته و چاپ کرده بوده است.
براهني در همين مقدمه درباره ضرورت درنظرداشتن زمان نوشتهشدن اين کتاب هنگام قضاوت امروزي درباره آن، نوشته است: «اصالت هر کتابي در ابتدا مربوط به چارچوب زماني خاصي است که در آن نوشته شده. استعداد هر زماني خود را در صور و جلوههاي متنوع فلسفي، ادبي و هنري، خصوصا کتاب، منعکس و منتشر ميکند و قضاوت بعدي دربارهي آن کتاب بايد با درنظرگرفتن استعداد آن زمان صورت بگيرد. دربارهي يک کتاب بايد نوعي داوري مرکب بشود: يکي آن کتاب بهصورت ادامهي کتابهاي قبلي يا تغيير دهندهي محتويات آنها به هر نسبتي از نسبتها؛ و ديگري آن کتاب بهصورت ادامهي حيات و منعکسکنندهي يک عصر و استعدادهاي فکري آن عصر. خواننده بايد بداند تاريخ مذکر در سال چهلوهشت نوشته شده و طبيعي است که منعکسکنندهي روحيهي آن سالهاي جامعه ايران، و آن سالهاي تفکر خود من باشد».
رضا براهني در سال 1314 شمسي در تبريز ديده به جهان گشود. در ايران و ترکيه درس خواند و از دانشگاه استانبول دکتراي ادبيات انگليسي گرفت . سالهاي عمرش را به تدريس ، نوشتن ، شعر سرودن، نقد و ترجمه گذراند. از 1340 با ترجمه کارش را آغاز کرد با پلي به رودخانه درينا اثر ايوآندريچ. نقدهايش در دهه چهل در مجله فردوسي او را انساني رک و بي پروا شناساند و باعث شهرتش گرديد . اين نقد ها بعد ها در دو کتاب طلا در مس ( در نقد شعر و شاعران ) و قصه نويسي گرد آمدند. در 1341 نخستين مجموعه شعرش آهان باغ منتشر شد و بعد مصيبتي زير آفتاب را در 1349 منتشر کرد . از آثارش در زمينه شعر مي توان : اسماعيل اسماعيل ، بيا کنار پنجره و خطاب به پروانه ها. در نقد : کيميا و خاک ، بحران رهبري نقد و انتقاد ادبي جنون نوشتن تاريخ مذکر و سفر مصر. از داستانهايش : روزگار دوزخي آقاي اياز، بعد از عروسي چه گذشت ، چاه به چاه ، آواز کشتگان ، رازهاي سرزمين من ، آزاده خانم و نويسنده اش را نام برد.
فروشگاه اينترنتي 30بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













