ناهار سه نفره

ناهار سه نفره

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
91

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ناهار سه نفره

خیره شده به میز بینی اش سرخ و متورم است. می گوید:«از سیزده هفتگی.بهم اجازه سقط هم دادن...» می نشینم روی صندلی کنارش:«پس چرا نگهش داشتی؟» هر چی با خودم کلنجار رفتم دیدم نمی تونم بکشمش.با خودم گفتم وقتی خدا خواسته این بچه این طوری دنیا بیاد من حق ندارم نابودش کنم. دست می گذارم روی شانه اش و آرام فشار می دهم.بعد فکر می کنم چه کار احمقانه ای است و دستم را بر می دارم.انگار حرفی برای دلداری دادن پیدا نمی کنم. فکر می کنم کاش می شد یکی و دو دقیقه به عقب برگردم و حرف هایی را که زدم با همین قاشقی که بی مصرف روی میز افتادع جمع کنم و برگردانم سر جایش. می گوید:«نتونستم» نگاهم می کند.با آن چشم های سیاه درشت خیره می شود به من و منتظر می ماند. می گویم:«گناه این بچه چیه آخه؟این بچه که باید تا آخر عمر از متفاوت بودن خودش عذاب بکشه؟» نمی دانم چرا به جای دلداری دادن دارم نمک روی زخمش می پاشم. دستمال دیگری بر می دارد و روی بینی و دهانش می گذارد .می گوید:«به اون هم فکر کردم.به همه چی فکر کردم.حتی یه تصویر ازش کشیدم.می خوای ببینی؟»

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی