7 پهلوان پیر 8 پسر جوان

7 پهلوان پیر 8 پسر جوان

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
44

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب 7 پهلوان پیر 8 پسر جوان

شاید همه چیز با فوت ناگهانی مادربزرگ شروع شد. پسرک همراه مادرش برای سر سلامتی دادن به پدربزرگ رفته بود پیش اش. پدر از چند روز قبل آنجا بود. یک شب که دیگر سر و صداها خوابیده بود، پدربزرگ لنگ لنگان و پاکشان رفت، در مجری اش را باز کرد و آلبوم گنده عکسهای پهلوانی اش را آورد سپرد دست پسرک. پسرک که اشک چشمهایش را پر کرده بود، آلبوم را بر سینه اش فشرد و نگاه قدرشناسانه ای به پدربزرگ انداخت. پدربزرگ که به شدت احساساتی شده بود، رو به پسر و عروس اش تاکید کرد که آلبوم فقط مال نوه عزیزش است نه هیچ کس دیگر؛ با یک جفت «میل بازی» پر نقش و نگار که با دست های خودش تراشیده بود. (از متن کتاب)

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی