تخفیف های شگفت انگیز
مجله 30بوک
انتشارات ثالث منتشر کرد:
سر چهارراه، تا پشت چراغ قرمز ایستادم، یكمرتبه از پیاده‌رو پرید توی خیابان، در ماشین را باز كرد و كنارم نشست. طوری كه مهلت نكردم بپرسم چه می‌خواهد. لابد خیال كرده بود كه با ماشین شخصی‌ام مسافركشی می‌كنم؛ اما او مسیری نگفته بود. فقط یك چشمش از لای چادر مشكی‌اش بیرون بود؛ چشمی سبز رنگ، مثل صاعقه‌ای در یك شب بدون ماه و ستاره.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
نشر ثالث
