ریگانت

ریگانت (4)(توفان سوار)

(6)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
374

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
1

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب ریگانت

انتشارات تندیس منتشر کرد:
«اگه یه بچه از گرسنگی در حال مرگ باشه، بهش غذا ندم و بمیره ، مگه نه اینکه من باعث مرگش شده ام؟ این ها احمقن و حتی بلد نیستن شکار کنن اما بچه همراهشونه. دارن از گرسنگی تلف میشن. من غذا دارم. اگه الان بذارم و برم روح بزرگ از این کارم غمگین میشه.»
فیرگل گفت«جد در جد این آدم ها هیچ درکی از روح بزرگ نداشته اند و ندارن. اون ها بی فکر و طماعن، بی رحم و پستن. زمین رو نابود میکنن و کوه ها رو از هم می شکافن، جنگل ها رو از بین می برن و رودخونه ها رو آلوده میکنن.»
«فکر کنم منظورت اینه که اگه من یه شر کوچیک انجام بدم یه خیر بزرگ بوجود بیاد. شاید این حقیقا بزرگی باشه. اما حقیقای نیست که دلم بخواد درکش کنم. من سائوگوانتا هستم. یه شکارچی ام. نمی ذارم بچه ها گرسنگی بکشن. روح بزرگ به خاطر همچین عملی به من استعداد شکار و هماهنگی با سرزمین و مردمم رو نداده.» بعد بلند شد و گوشت آهو را بر روی شانه هایش گرقت.
فیرگل ایستاد. آشفتگی اولیه از وجودش رخت بربسته بود و حس میکرد باری از دوشش برداشته اند.
تو مرد بزرگی هستی سائوگوانتا من هم باهات میام.
فروشگاه اینترنتی 30 بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی