باید تو را پیدا کنم

باید تو را پیدا کنم

(0)
نویسنده:

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
80

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب باید تو را پیدا کنم

دو ساعت بعد تصمیم گرفتیم خودمان دوتایی شام بخوریم. سوپ عالی با گوشت زیاد. بقیه خودشان را با میوه سیر كرده بودند. خیس خیس می‌دویدند تا نزدیك تخت و چای شیرین به اصطلاح هواری تو فنجان‌های لب‌برگشته می‌ریختند و داغ داغ هورت می‌كشیدند. فیس س... نوشابه باز می‌كردند و دوباره شیرجه می‌زدند آن تو. دخترم هم كناری نزدیك پله تا گردن رفته بود توی آب. چای خوردیم و كمی تخمه شكستیم. میوه خوردیم و با شلوارك توی آب پریدیم. وقتی متوجه رنگ براق لاك ناخن‌ها شدم كه بعد از شام تكیه داد به مخده و پاهایش را دراز كرد طرفم. با احتیاط كمتر پاشنه پاهایش را توی مشت‌هایم گرفتم و به نوبت فشارشان دادم. گفتم اگر بخواهد می‌تواند برود طرف كم‌ عمق كه تاریك هم هست. می‌تواند برود زیر دوش، هرطوری كه بخواهد، داخل یا بیرون. انگار فكرش را كرده باشد، روسری‌اش را پرت كرد گوشه تخت و وقتی گفتم: اگر موهایت هم... گفت: موهایم چی؟ دیدم كه باز شبیه همان عكس سیاه و سفید می‌خندد.

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی