نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات خوب منتشر کرد:
راستی به کل یادم رفته بود خودم را معرفی کنم. من تاریخی هستم که مرا قوم شکست خورده نوشته است.
تاریخی که هیتلرش هم اکنون با سروسبیل تراشیده، در روستایی سرسبز، در جنوب ویسبادن، صبح ها خمیرگیر است و عصرها در چشمه های آب معدنی دلاکی می کند و تن رنجور بی خانمان های جنگ را مشت و مال می دهد تا از دلشان دربیاورد...
تاریخی که فتحعلی شاه قاجارش لحظه پذیرش ترکمنچای درحالی که از مطربان خواسته آواز محزون بخوانند، تاجش را بر زمین می کوبد و به عموی دیوانه آدمکشش فحش های ناموسی ناجور می دهد... تاریخی که ناپلئون را از سنت هلن به بعدش تعریف می کند...
خلاصه تاریخی که با قلم های شکسته و لرزان نوشته اند؛ آن قدر کمرنگ و بی رمق که کسی حوصلۀ خواندنش را ندارد؛ گرچه بخوانند هم دردی از دردهای بشریت دوا نمی کند. حتی در اغلب موارد خدشه ای به نتیجه نیز وارد نمی دارد و فقط به کار معاشرت پای منقل می آید.
فروشگاه اینترنتی 30بوک
کتاب کان لم یکن از سایت گودریدز امتیاز 3.4 از 5 را دریافت کرده است.
امیرعلی نبویان بازیگر، نویسنده و مجری نامآشنای ایران است که با برنامۀ تلویزیونی «رادیو هفت» به شهرت رسید. او در این برنامه قصههای امیرعلی را خواند که بسیار مورد توجۀ مردم قرار گرفت و در ادامه این قصهها که برگرفته از تخیلاتش بود در مجموعهای 4 جلدی به چاپ رسید. کان لم یکن اما داستانی کاملاً متفاوت از امیرعلی نبویان است. او در این کتاب یک ماجرای سیاسی تاریخی را به زبان طنز تعریف کرده است. حوادث داستان در جزیرهای به نام استرایک رخ میدهد و نبویان سعی دارد سیاستهای حاکم بر این جزیره و دنیا را نقد کند.
اگر به داستانهای طنز علاقه دارید حتماً کتاب کان لم یکن را بخوانید.
«یک اتاق ساختهشده از حدود صدهزار قطعه سنگ کهربا؛ تماماً تزئینشده با طلا و یاقوت و الماس و یشم و عقیق... با ارزش تخمینی بیش از 250 میلیون دلار! آوازۀ زیبایی این اتاق نزدیک به دو قرن در تمام اروپا پیچیده بود، تا اینکه در جنگ دوم بینالملل، آلمانها به روسیه هجوم بردند... «اتاق کهربا» (یا amber) در اوایل قرن هجدهم میلادی در کاخ قشلاقی برلین در زمان فردریش اول (نخستین پادشاه پروس) توسط یک استاد مجسمهساز آلمانی، به نام «آندرآس شلوتِر»، طراحی و سپس به دست دو هنرمند دانمارکی ساخته شد. در سال 1716، پتر کبیر در سفر خود به پروس و بازدید از این اتاق بهشدت شیفتۀ آن شد. پادشاه آن زمان پروس (فردریش ویلهلم) که میزان علاقۀ پتر به «اتاق کهربا» را دید، تصمیم گرفت آن را به پادشاه روسیه هدیه دهد تا زمینۀ اتحاد روس و پروس علیه دشمن مشترک، یعنی سوئد، فراهم شود. «اتاق کهربا» به خواست پتر به روسیه منتقل و سپس جایی در قصر قشلاقی سنپترزبورگ نصب و تبدیل شد به اتاق آرامش شخصی و محل دورهمیهای دوستانۀ ملکه «کاترین اول». در جریان جنگ دوم، حوالی سال 1941، نازیها که از قبل به اتاق کهربا چشم داشتند، در هنگامۀ حمله به شوروی، اقدام به بازپسگیری اتاق کردند، زیرا معتقد بودند از ابتدا متعلق به آلمانها بوده است.»
«قصه از این قرار بود که آمریکاییها، برای پایان رساندن جنگ در ژاپن و قبل از به کار گرفتن بمب هستهای، قصد داشتند با یک بمب میکروبی ژاپن را هدف قرار دهند، آنها ابتدا تصمیم میگیرند این بمب و کاراییاش را آزمایش کنند که اگر جواب درستی داد جنگ را بی سروصداتر و کمی انسانیتر از بمباران اتمی به اتمام برسانند. اما پس از عملیات آزمایشی و به دلیل عواقب ناباورانه و هولناکش، ترجیح دادند همان بمب اتم را علیه ژاپن به کار بگیرند. این بمب میکروبی نه جایی را تخریب میکرد، نه کسی را به کشتن میداد و نه حتی موقع فروافتادن سروصدای خاصی داشت! اما از جملۀ مهمترین عواقب آن بروز یک بیماری عجیب بود: «نفخ نافرمان»! طوری که تمام کهنهسربازان حاضر در آن بمباران تا همین امروز هم هر چه دوا و دکتر کردهاند، نتوانستهاند اختیار نفخ خود را دوباره به دست بگیرند و منظماً باد بدن خود را از دست میدهند. این بمب میکروبی کجا آزمایش شد؟ جواب واضح است؛ «جزیرۀ استرایک». چرا؟ جواب این یکی هرگز مشخص نشد. و البته آمریکاییها هم که هیچوقت صدایش را در نیاوردند...»
«روز تاجگذاری پادشاه جوان است؛ «کینگ تام». مراسم در قصر سلطنتی و در اتاق کهربا در حال برگزاریست؛ با حضور مقامات لشکری و کشوری. ارکستر بزرگ مینوازد و تاج، طی مراسمی خاص، بر سر شاه قرار میگیرد. فقط جای «پرنس جری» -برادر دوقلوی اعلی حضرت- در این مراسم خالیست. پرنس جری تنها شاهزادۀ تاریخ است که نه با کودتا، نه در جنگ با یک دشمن تا دندان مسلح و نه حتی با رد صلاحیت از سوی شورای سلطنت، بلکه به دست یک پیرزن دربوداغان پیزوری از تاجوتخت پادشاهی محروم شده است؛ «ننه نانسی»، همان قابلهای که برادرشتام را، یک ربع زودتر از او به دنیا آورده است. از ابتدا قرار نبود والاحضرت در مراسم تاجگذاری حضور نداشته باشد. دلیل غیبتش این است که درست سه روز قبل خبر رسیده بالاخره پس از ماهها مکاتبه و رایزنی و خواهش و تمنا، «ویاچسلاو مولوتُف»، وزیر خارجۀ دولت استالین، به نمایندۀ تامالاختیار پادشاهی -بهرسمیت شناختهنشده- استرایک، نیمساعت اجازۀ ملاقات سرپایی داده است؛ آن هم نه در خاک شوروی!»
امیرعلی نبویان، طنزپرداز و نویسنده، در کتاب کان لم یکن نگاهی نو به مسائل سیاسی دارد و میتوان گفت کان لم یکن داستانی استعاره محور است. امیرعلی نبویان نام دو شخصیت اصلی داستانش را از روی دو شخصیت معروف و محبوب تام و جری برداشته است، بنابراین دو شخصیت اصلی کان لم یکن نیز مانند تام و جری همیشه به جان هم میافتند. جزیرهای نیز که حوادث داستان در آن رخ میدهد استرایک نام دارد که به زبان دانمارکی و سوئدی به معنی «حمله» است؛ چون در طول تاریخ حملات زیادی به این جزیره شده است، از وایکینگها گرفته تا حملۀ میکروبی آمریکاییها.
داستان این کتاب در جزیرهای به نام استرایک در سال 1948میگذرد که پادشاهی به نام تام آن را اداره میکند. این جزیره در جنوب دریای بالتیک قرار دارد که در جریان جنگ جهانی دوم، به عنوان یک منطقۀ استراتژیک، پیوسته محل درگیریهای شدید و زیر آتش مهلک توپخانۀ متحدین و متفقین بود اما چند هفته مانده به پایان جنگ، ناگهان تمام نیروهای متخاصم این جزیره را ترک کردند و رفتند و از آن روز به بعد هیچکس سراغی از این جزیره نگرفت! هیچ کشوری نه این جزیره را به عنوان خاک خود میپذیرد و نه استقلال آن را به رسمیت میشناسد. حدود سه سال از جنگ گذشته و از این جزیره تنها یک خرابه به جا مانده با مردمی آسیبدیده، فقیر و البته شرافتمند که در تلاش هستند همه چیز را از صفر بسازند. این کشور هیچ استقلالی ندارد، حتی شهروندان این کشور پاسپورت هم ندارند و پادشاه بسیار تلاش میکند تا کشورش را در جهان اثبات کند و بنابراین دست به هر کاری میزند. او سعی میکند دل هر کشوری را که شده به دست آورد تا بلکه آنها را به عنوان بخشی از خاک خود بپذیرند. او با کشورهای چین و روسیه مذاکره میکند و حتی با سیاست، دروغ و نیرنگ سعی میکند غیرت ملی مردم را بیدار کند. در این میان برادرش جری، ذخایر ملی و منابع جزیره را غارت و با کمک کلاهبردارها از جزیره خارج میکند. خانم چیانگداییو به نمایندگی از چین برای بستن قرارداد و پیمان به استرایک میآید اما در واقع قصد دارد پادشاه را ترغیب کند تا با هم ازدواج کنند. او به تام میگوید که این ازدواج سرنوشت کشورش را تغییر خواهد داد و به جهانی شدن آن کمک خواهد کرد. ازدواجی که قرار است بسیار ساده باشد کمکم تبدیل به ماجرایی عجیب و پیچیده میشود.
امیرعلی نبویان یکی از بااستعدادترین نویسندگان طنز ایران است. او در کان لم یکن به زیبایی حوادث و شخصیتهای تاریخی را با طنز درهم آمیخته و داستانی به یاد ماندنی خلق کرده است. اگر از خواندن این کتاب لذت بردید، به شما پیشنهاد میکنیم کتابهای زیر را نیز بخوانید.
• مجموعۀ چهار جلدی قصههای امیرعلی نوشتۀ امیرعلی نبویان، داستانهای روزمرۀ پسر جوانی به اسم امیرعلی است که به زبان طنز نوشته شده. نویسنده در این مجموعه دیدگاههای مختلف خود را در مورد خانواده و جامعه بیان کرده است.
• دائی جان ناپلئون اثر ایرج پزشکزاد طنزپرداز معاصر ایرانی است که در سال 1349 منتشر شد. این رمان یکی از پرفروشترین رمانهای طنز سیاسی ایران و تلفیقی از طنز، عشق ناکام، سیاست و ماجراهای خانوادگی است. شخصیت دائي جان ناپلئون در این داستان از روی سادگی زیاد دچار توهم توطئه و هراس از انگلیسیها شده است.
امیرعلی نبویان مجری و بازیگر ایرانی در سال 1395 به دنیا آمد. او مدرک کارشناسیاش را در رشتۀ مهندسی برق از دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل دریافت کرد و عمدۀ شهرتش را برای برنامۀ تلویزیونی رادیو هفت به دست آورد. او در بخش قصهخوانی این برنامه قصههای امیرعلی را اجرا کرد. او علاوه بر اجرا در برنامههای تلویزیونی، به کار نویسندگی هم مشغول است و چهار کتاب قصههای امیرعلی از او منتشر شده. نبویان در شهر آمل بزرگ شد و اولین تجربۀ بازیگریاش، بازی در سریال نوشدارو بود. او همچنین در مسابقۀ لباهنگ خندوانه با اجرایش نظر بسیاری از مردم را به خود جلب کند.
دیگر آثار امیرعلی نبویان:
• نمایشنامۀ ناگهان پیت حلبی
• مجموعۀ ماماهوت
• نمایشنامۀ ریش فیدل، غبغب مرکل
• داستان صوتی شهر غصه
• نمایشنامۀ تناسخ
• مجموعۀ چهار جلدی قصههای امیرعلی
نمایش کامل نقد و بررسی تخصصی
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.
هیچی نمیگم... فقط این کتاب رو بخونید🙌
حاصل بسیار عالی از دوران قرنطینه امیرعلی نبویان که به شدت منتظر ادامه داستان هستم. طنز بسیار عالی که گاهی حتی بلند میتونید با اون بخندید در کنار مطالب سیاسی و قابل تامل
من قلم امیرعلی نبویان رو دوست دارم. این کتاب برخلاف کتابهای قبلیشون، چاشنی سیاسی دلنشینی داره که خب کتاب رو جذابتر کرده. بیصبرانه منتظر ادامهی داستان هستم.