وادی صنوبر های لرزان

(0)

موجود نیست

دفعات مشاهده کتاب
39

علاقه مندان به این کتاب
0

می‌خواهند کتاب را بخوانند
0

کسانی که پیشنهاد می کنند
0

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب وادی صنوبر های لرزان

انتشارات ترنگ منتشر کرد:
آن مرد پا به سن گذاشته ی زمستان چهره، در جوانی زن محبوبش یک فندک دوپون به اش هدیه داده بود. فندک در طی سال های سپری شده سوفار شعله و گازش هرز شده بود. پیچ و مهره اش هرز شده بود. گاز پس می داد. شعله اش کم و زیاد می شد. پت پت می کرد. حالا دیگر از تب و تاب افتاده بود و روشن نمی شد. فندک را در اتاق خواب، بغل دستش روی میز عسلی، کنار موبایل و عینک ریبن گذاشته بود. شبها روی تختخواب به پشت دراز می کشید. دست می برد از روی میز برش میداشت. س یگارش را روشن می کرد، تق. صدای بسته شدن سرپوش دو پون. فندک را کنار موبایل و عینک می گذاشت و با اخم های درهم و برهم، در تاریکی به سیگار خاموش پُک می زد و خاکستر سیگار روی قفسه ی سینه اش می ریخت.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی