دیالکتیک تاریخ

انتشارات ژرف منتشر کرد:
مارکس علمی جدید را بنیان نهاد: علم تاریخ. بگذارید از یک مثال استفاده کنم: علومی که برای ما آشنا هستند در درون قاره های بزرگی استقرار یافته اند. قبل از مارکس دو مورد از این قاره ها بر دانش علمی مکشوف شد: قاره ی ریاضی و قاره ی فیزیک. اولی به وسیله ی یونانیان (تالس و دومی به وسیله ی گالیله. مارکس قاره ی سومی را بر دانش علمی گشود: قاره‌ی تاریخ.
کشف این قاره ی جدید، انقلابی را در فلسفه القا کرده است. این یک قانون است: فلسفه همواره به علوم مرتبط است. فلسفه با افلاطون، بر زمینه ی گشوده شدن قاره ی ریاضیات متولد شد و با دکارت به وسیله ی گشوده شدن قاره ی فیزیک دگرگون شد و اکنون به وسیله ی کشف قاره ی تاریخ توسط مارکس منقلب شده است. این انقلاب، ماتریالیسم دیالکتیکی نام دارد.
به طور جمعی، تنها مبارزان کمونیست می توانند حیطه و گستره‌ی کشف علمی مارکس را تشخیص دهند. پراتیک سیاسی آن ها توسط این کشف تغییر شکل یافته است. و در اینجا ما به بزرگترین رسوایی تئوریکی در تاریخ معاصر می رسیم. توده ی روشنفکران، برعکس، حتی آن هایی که حرفه شان هم به آن مربوط می شود (متخصصان علوم انسانی، فیلسوفان) گستره ی بی همتای اکتشاف علمی مارکس را یا درک نکرده اند و یا از شناختن آن سرباز زده اند و هنگامی که در مورد آن بحث می کنند، آن را محکوم کرده، تحقیر یا تحریف می کنند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک