30بوک
کتاب عمومی
ادبیات
رمان خارجی
كودكی نوباوگی نوجوانی

كودكی نوباوگی نوجوانی (گالینگور)

(0)
نویسنده:

4,600,000ریال

4,140,000 ریال

دفعات مشاهده کتاب
221

علاقه مندان به این کتاب
2

می‌خواهند کتاب را بخوانند
2

کسانی که پیشنهاد می کنند
1

کسانی که پیشنهاد نمی کنند
0

نظر خود را برای ما ثبت کنید

توضیحات کتاب كودكی نوباوگی نوجوانی

انتشارات نیماژمنتشر کرد :
تالستوی روان‌شناسی ژرف‌نگر است.
هیچ‌کس تحلیلش را از مرزهای دایره‌ای که او گسترده، پیش‌تر نبرده است، هیچ‌کس چنان نگاه موشکافانه‌ای به روح انسان نینداخته است و هیچ‌کس با چنان دقت و سازمندی به واکاوی نهانی‌ترین انگیزه‌ها، و نیز گذراترین و به‌ظاهر تصادفی‌ترین جنبش‌های روح آدمی همت نگمارده است. به هر صحنه‌ی کتاب که بنگرید، بررسی ریزبینانه‌ی مناسبات شخصیت‌ها را خواهید دید، یا رساله‌ای روان‌شناختی را که با وجود ناپیوستگی ساختاری، حیاتی سرشار را در خود نهفته دارد، یا ردونشان نهانی‌ترین خزش‌های روح آدمی را – که هرچند گاه حتی برای عامل آن احساس نیز قدری ناشناخته و رمزآمیزند – به هیئت کلام درمی‌آیند، بی آنکه از رازناکی‌شان کاسته شود.

(بریده‌ای از مقاله‌ی د. ای. پیسارف)
کجا یند آن نیایش‌های پرشور؟ کجایند اشک‌های بی‌آلایشِ شوق، این والاترینِ موهبات؟ فرشته‌ی تسلی‌بخشم بال‌زنان سویم می‌آمد، با لبخند اشک‌هایم را می‌زدود و به گوش خیال نورسته‌ و تباه‌ناشده‌‌ام سرود رؤیاهایی دل‌انگیز را می‌خواند.
آیا زندگانی ردپایی چندان شوم بر قلبم نهاده است که آن اشک‌ها و آن شیفتگی برای همیشه ترکم کرده‌اند؟ آیا تنها یادشان برایم به جای مانده است؟
درباره‌ی نویسنده:
تالستوی نهم سپتامبر ۱۸۲۸ میلادی در خانواده‌ای از بزرگان و با پیشینه‌ی بسیار کهن در یاسنایا پالیانا زاده شد. مادرش را در دو سالگی و پدرش را در نه سالگی از دست داد و پس از آن سرپرست او عمه‌اش تاتیانا بود. او در سال ۱۸۴۴م. در رشتهٔ زبان‌های شرقی در دانشگاه قازان نام‌نویسی کرد، ولی پس از سه سال، در تاریخ ۱۸۴۶م. از آن رشته به رشته حقوق رفت تا با کسب دانش وکالت به زندگی نابسامان ۳۵۰ نفر کشاورز روزمزد، که پس از مرگ پدر و مادرش به او واگذار شده بودند، رسیدگی کند و با بهبود کشاورزی خود به رنج آنان پایان دهد. تالستوی هنگام خدمت در ارتش تزار، نوشتن به صورت حرفه‌ای را آغاز می‌کند. بودن در جنگ، دست‌مایه پایه‌ای برای رمان‌ها و داستان‌ها در دسترس او می‌گذارد و با نگاه جست‌وجوگرش میان مردم و دور و برش، نوشته‌هایش را پربارتر می‌کند.

برشی از کتاب:
‌کجایند آن نیایش‌های پرشور؟ کجایند اشک‌های بی‌آلایشِ شوق، این والاترینِ موهبات؟ فرشته‌ی تسلی‌بخشم بال‌زنان سویم می‌آمد، با لبخند اشک‌هایم را می‌زدود و به گوش خیال نورسته‌ و تباه‌ناشده‌‌ام سرود رؤیاهایی دل‌انگیز را می‌خواند.
فروشگاه اینترنتی 30بوک

نظرات کاربران (0)

نظر شما در مورد این کتاب

امتیاز شما به این کالا:

نظرات دیگر کاربران

بریده ای از کتاب (0)

بریده ای از این کتاب

بریده های دیگر کاربران

عیدی