نظر خود را برای ما ثبت کنید
انتشارات چشمه منتشر کرد: دردی نداشتم. خواب آمده بود توی چشم هایم؛ سفید و سرد. داشتم می لرزیدم. برف می بارید. همه جا سفید بود. کوه و در و دشت و خانه ها. خانه های تو سری خورده و مفلوک. میان برف ها می دویدم و می لرزیدم. نفسم تنگی می کرد. از ترس چشم هایشم را باز کردم. تو را توی راهرو دیدم. از ته راهرو می آمدی. کیفت را انداخته بودی روی شانه ات. خواستم خوب نگاهت کنم، چراغ ها کم نور شدند. شب بیماری اتاق ها را پر کرد. شب پشت شیشه ها بود، آن سوی شیشه ها، میان باغی پر از دار و درخت. شب لای درخت ها بود. گربه ای بود که از شاخ و برگ ها آویزان بود. تن را کش می داد تا روی زمین بخسبد. می خواستم خودم را از آن همه خواب های خاکستری بیرون بیاورم. شب دستم را سفت گرفته بود و می برد. -از متن کتاب- فروشگاه اینترنتی 30 بوک
تلفن تماس: 67379000-021
ایمیل: info@30book.com
اواسط سال 1393 بود که چند تا جوان، صمیمی، پرانرژی و لبریز از ایده، بهعنوان یک دارودستهی تبعیدیِ کرمِکتاب دور هم جمع شدیم تا به رویای معرفی و فرستادن کتاب به دوردستترین کتابخوارهای ایران برسیم. ما نه عینک گرد میزنیم، نه سبیل بلند داریم (به جز یک مورد) و نه زیاد اهل کافه رفتنیم.
ما تیم بچهمعمولیهای 30بوک هستیم: ذلهکنندهی سرمایهگذارهای دستبهعصا، حامیان تمامعیار احمقانهترین و جسورانهترین ایدهها، و کَنهی حل غیرممکنترین مسئلهها. اگر جوانید (دلتان را میگوییم!)، یک جای خالی هم برای شما توی بوفه کنار گذاشتهایم. به دنیای 30بوک خوش آمدید!
© 1393-1403 | تمامی حقوق این سایت متعلق به فروشگاه اینترنتی کتاب و محصولات فرهنگی 30بوک می باشد.