حال ساده

انتشارات هزاره ققنوس منتشر کرد:
دستم را که مي گيري، خدا در دلم قدم مي زند و دريا در سر شاخه هاي بيد مجنون راه ميافتد.
دستم را که مي گيري خودم را گم مي کنم، مي روم تا ته آسمان، تا آنجا که خانه خورشيد است و ستارگان گل هايي هستند که فقط در شب شکوفا مي شوند.
دستم را که مي گيري، احساس مي کنم با دلم برادر شده اي و ايمانم گم شده ات را در چشم هايم به تماشا مي ايستي.
امروز، بيشتر از ديروزهايي که نيامده رفتند به من نزديک شده اي، حس مي کنم باور داري که شانه هايم مي تواند تکيه گاه سرگرداني هايت باشد. در شبي که سردرگم است.
فروشگاه اينترنتي 30 بوک