

بازخوانی انتقادی سیاست گذاری های آموزشی در ایران معاصر
انتشارات نقد فرهنگ منتشر کرد:
يکي از مشکلات موجود در جامعه ايران، اين است که هر ايراني به صورت فردي ذهني خلاق دارد و داراي نبوغ، خلاقيت، هنرمندي و... است، اما با اين حال زماني که در فضاي جامعه در نسبت با ديگري قرار مي گيرد. اين ويژگي هاي مثبت نمود پيدا نمي کند و به جاي هم افزايي دست به تخريب ديگري زده مي شود. اين کنش رفتاري در ساخت اقتصادي، سياسي، مذهبي، دانشگاهي و به صورت گسترده تر در جامعه مشهود است. به جاي نقد گفته ها و استدلال هاي فرد، خود شخص را نقد مي کنيم و براي مخالفت با نظر وي به يکي از خصوصيات فردي او حمله مي کنيم. همچنين از منظري ديگر، فردي که گفته ها و استدلال هاي او مورد نقد قرار گرفته است. اين رفتار اجتماعي را نوعي تخريب عليه خود محسوب ميکند.
حال سوال اين است که براي حل مساله از کجا بايد آغاز کرد؛ آيا بري تصحيح اين الگوهاي ذهني، رفتاري و کنشي، بايد سرمايه گذاري را از سطح دانشگاهي آغاز کنيم و يا اينکه اين نوع الگوها بايد در دوران مهدکودک، پيش دبستان يا دبستان تصحيح شود و آگاهي بخش ها در همين دوران صورت گيرد؟
فروشگاه اينترنتي 30 بوک
شاید بپسندید














از این نویسنده













